۰
جمعه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۰

حاکمیت سوداگری در بازار بازترجمه

استاد دانشگاه و مترجم معتقد است بازترجمه آثار مختلف کلاسیک یا عامه‌پسند، کمتر برای ارائه اثری بهتر انجام می‌شوند و بیشتر سوداگری در بازار نشر هستند.
استاد دانشگاه و مترجم معتقد است بازترجمه آثار مختلف کلاسیک یا عامه‌پسند، کمتر برای ارائه اثری بهتر انجام می‌شوند و بیشتر سوداگری در بازار نشر هستند.
 
آثار کلاسیک ادبیات جهان، از جمله آثار ادبی هستند که پیرنگ آنها مهم ترین موضوعات و مسائل پیرامون زندگی بشر است. بر اساس یک نظرسنجی انجمن کتاب نروژ «دن کیشوت» اثر سروانتس، «سفرهای گالیور» از جاناتان سوئیفت، «آنا کارنینا» نوشته لئو تولستوی، «بوستان و گلستان سعدی» و «کوری» از ژوزه ساراماگو در فهرست یکصد اثر ادبی کلاسیک جهان قرار دارند.
ناگفته پیداست ترجمه این آثار به دلیل مشخصه جهان شمولی در فرهنگ های مختلف با اقبال روبرو می شود و روندی سهل و ممتنع دارد، همچنین غیر از اعتباری که ترجمه آن برای مترجم به بار می آورد (البته ترجمه خوب و روان)، ناشر نیز در ارائه آن به بازار دشواری کمتری دارد.
با اینکه این آثار به سرعت بعد از انتشار، ترجمه می شوند بازترجمه آنها نیز در سال های بعد ممکن است؛ اما در دهه های اخیر شاهد بازترجمه چندباره این آثار توسط مترجمان نام آشنا و حتی تازه کار هستیم در حالیکه بعضی از این آثار توسط مترجمان برتر در سال های قبل ترجمه شده اند.
دکتر محمد کریمی بهبهانی در پاسخ به این سوال که آیا بازترجمه آثار کلاسیک ادبیات جهان به ویژه با توجه به وضعیت بازار نشر ما درست است یا خیر، گفت: با شرایطی بله و این امر خاص کشور ما هم نیست؛ یعنی در شرایطی که فرد مترجم یا ناشر به این نتیجه می رسند ترجمه های موجود هیچ کدام بهترین ترجمه ممکن نیستند و سعی می کنند با توجه به نقایص این ترجمه ها، ترجمه جدیدی را در اختیار خوانندگان قرار دهند به طوری که تولید کننده و مخاطب به جهات مختلف از ترجمه جدید رضایت بیشتری داشته باشند.
وی در این مورد که چه شرایطی برای منطقی بودن بازترجمه این آثار مطرح است توضیح داد: برخی آثار ارزشمند ادبی طی دهه های قبل ترجمه شده اند و امروز بعد از چند دور بازخوانی صاحب نظران- از خوانندگان گرفته تا منتقدان و ناشران و مترجم ها- ممکن است به این نتیجه رسیده باشند مترجم بخش هایی را از دست داده که ویژگی مهمی برای آن اثر ادبی محسوب می شوند، و بر این اساس ناشران ترجیح می دهند به کمک مترجم جدیدی (که معمولا شناخته شده است) برای پوشاندن نقایص ترجمه گذشته بار دیگر کتاب را ترجمه کرده و در اختیار خوانندگان قرار دهند. از وجه نظری دلایل دیگری هم می توانند توجیه ترجمه مجدد باشند؛ از جمله به روز کردن زبان ترجمه به خاطر گذشت چند دهه از اولین ترجمه، یا مثلا تولید یک روایت متفاوت از اثر ادبی بنا به نظریه مرگ مولف. هرچند به نظر نمی رسد این دو مورد آخر در بازار ترجمه کشور ما موضوعیت داشته باشد.

**بازترجمه ها سوداگری در بازار نشر است
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی افزود: ولی واقعیت این است چنین مراحلی برای تصمیم به بازترجمه آثار کمتر طی می شود و بازترجمه ها بیشتر سوداگری در بازار نشر است تا تلاش برای ارائه نسخه ای ارزشمندتر.
وی با اشاره به سود ناشران در چاپ و نشر کتاب های عامه پسند و پرفروش اضافه کرد: در بیشتر موارد آثاری که سریع مخاطب بیابد، از چاپ اول بگذرد و دورنمای تجاری خوبی به ناشر و مترجم بدهد، ناشران دیگر را ترغیب می کند تا سریع وارد بازار شوند و معمولا بدون توجه به کیفیت ترجمه های قبلی، ترجمه های دیگر از آن اثر ارائه می دهند و به بازار می فرستند که شاید در مواردی حتی به دلیل سرعت در ترجمه مجدد این آثار، ترجمه های جدیدتر کم دقت تر از ترجمه های قبلی باشد، یا حتی در مواردی اصولا ترجمه نباشند!

**وقتی نام مترجم به برند تبدیل می‌شود
مترجم کتاب «ترجمه و قدرت» در مورد بازترجمه آثار کلاسیک نیز اظهار داشت: آثار کلاسیک همیشه بازار خوبی دارند، طوری که برخی ناشران طی سال های اخیر به بازترجمه آثار کلاسیک توجه خاص نشان داده اند، که خود به نوعی تلاش برای بی بهره نماندن از بازار است و این آثار را با بازترجمه مترجمان شناخته شده تری به بازار می فرستند. علت آن را هم کیفیت بهتر و در دست بودن مجموعه ای کامل تر با چاپ جدید و همسان با آثار کلاسیک بیان می کنند.
«به طور کلی معمولا از اسم، عنوان و جایگاه مترجم شناخته شده برای خوب فروختن آثار کلاسیک استفاده و کمتر به این موضوع توجه می شود که ترجمه های پیشین ضعف دارند یا ندارند، یا اینکه از مترجم بخواهند در فرایند ترجمه وجوه ضعف اثر را پوشش دهند که کاری پیچیده و فنی است».
کریمی بهبهانی با تاکید بر انگیزه زیاد ناشران برای بازترجمه آثار گفت: کسب و کار اصلی عموم ناشرها در بازار امروز نشر بر انتشار «ترجمه» استوار است. من از بعضی ناشرها پرسیده ام اگر نتوانند اثر ترجمه شده منتشر کنند چه کار می کنند و پاسخ داده اند: خب تعطیل می کنیم.
وی با اشاره به اهمیت پایبندی به قانون حق تکثیر (کپی رایت) گفت: ترجمه با کمترین هزینه و دردسر حقوقی انجام می شود، ناشران معمولا کپی رایت از ناشر خارجی نمی خرند و تعداد معدودی هم با اهداف تبلیغی و تجاری اینکار را می کنند، هرچند باید توجه داشت با وضعیت حال حاضر نشر توقع پرداخت هزینه های ارزی اینچنینی شاید واقع بینانه نباشد.
این استاد دانشگاه با اشاره به بخش دیگری از مشکلات گفت: در ایران بیشتر شخص مترجم- البته مترجم شناخته شده- خود تصمیم می گیرد چه اثری را ترجمه کند که معمولا در این انتخاب دوستان و آشنایان و کارشناسانی که در شبکه کاری مترجم هستند نیز نقش ایفا می کنند و زمانی که درصدی از ترجمه انجام شد با ناشر قرارداد می بندد، هرچند گاه ناشران نیز آثاری را به مترجم ها پیشنهاد می دهند.
«برای آثار عامه پسند یا آثاری که در کشور مبدا پرفروش شده و معمولا متاثر از این موفقیت ترجمه و راهی بازار شده، نام مترجم خیلی مهم نیست، اما در مورد آثار جدی تر معمولا نام مترجم مهم است و نام هایی هستند که ناشر می داند هر کتابی ترجمه کنند مخاطب دارد. دلیل این امر آن است که مترجم در کشور ما در جایگاه روشنفکر قرار گرفته و همینطور برای او جایگاه ادبی قائل هستیم. بنابراین مترجم هایی که چنین جایگاهی دارند در انتخاب اثر به دنبال ارزش های ادبی متناسب با سلیقه ادبی خود هستند و در شکل گیری سلیقه ادبی جامعه ادبی نیز سهم دارند».
وی نتیجه گرفت: بازار ترجمه ما ترکیبی از تمایل بازاری ناشر و آثار پرفروش فرهنگ های دیگر و سلیقه شخصی مترجم است. این امر باعث شده جای ترجمه بسیاری آثار ارزشمند، نه صرفا به جهت ارزش ادبی بلکه به دلیل میزان کمکی که می تواند به نظام ادبی ما کند، خالی باشد.
کریمی بهبهانی با اشاره به ضرورت ایفای نقش نهادهای دولتی اشاره کرد: بعضی نهادهای دولتی می توانند در هیات گروه های کارشناسی، حمایت کننده مالی و تسهیل کننده دسترسی به کتب تابع سیاستی ادبی با ناشران همکاری کنند، هر چند باید مراقب بود استقلال فکری نشر به این واسطه آسیب نبیند و این همکاری در نهایت به ایجاد نهضت ترجمه منجر شود.

**بلبشویی در بازار ترجمه حاکم است
این استاد دانشگاه در مورد اینکه آیا ارائه چند ترجمه از یک اثر به بازار باعث کاهش فروش و به طور کلی نابسامانی بازار ترجمه نمی شود، گفت: در اینکه بلبشویی در بازار نشر ترجمه حاکم است تردیدی نیست و به نظر می رسد بازار محتاج کمی نظم است، ولی نمی شود گفت انتشار ترجمه های متعدد از یک اثر موجب کاهش فروش می شود.
«می بینیم همزمان یا با فاصله زمانی اندک چند ترجمه از یک اثر وارد بازار می شود و همه به فروش می رسند، هرچند معمولا گوی سبقت در اختیار کسی است که اولین ترجمه از اثر را منتشر کرده است. به عنوان نمونه ترجمه های متعدد از آثار «جوجو مویز»، نویسنده معاصر انگلیسی، از این دسته اند. در حالیکه ترجمه اول این آثار به عددی حیرت انگیز در چاپ مجدد رسیده، دیگر باز ترجمه ها نیز- با تمام کم و کاستی ها- از این بازار بی نصیب نمانده و بعضا مکرر تجدید چاپ می شوند.»
وی ادامه داد: بنابراین در عمل ترجمه های بعدی بخشی از بازار ترجمه اثر را مال خود می کنند و به این ترتیب ناشر و مترجم اول بخشی از حقوق مادی و معنوی خود را از دست می دهند.
کریمی بهبهانی تصریح کرد: البته فروش بالا و رسیدن به چاپ های بالا لزوما معنی خاصی ندارد؛ یعنی ناشر با چند تکنیک نه چندان دشوار می تواند کتاب را به چاپ های زیاد برساند.
این مترجم با اشاره به ضرورت ایفای نقش ناشران در این زمینه گفت: صنف ناشران می تواند با تشکیل کارگروهی در این زمینه اقدام کند و به این بازار نابسامان انتشار ترجمه در جهت منافع خودشان هم که شده سامانی دهد، هرچند عوامل دیگری نیز در این ماجرا دخیلند که شاید همه در کنترل صنف ناشران نباشد. چند سالی است که صنف مترجمان استان تهران نیز تشکیل شده اما به نظر می رسد برای ایفای نقش موثر در بازار، قدرت اجرایی کافی ندارد.
کد مطلب: 107839
برچسب ها: ترجمه
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *