روایت «حامی» از ماجرای کنسرتش در شیراز

«مردم ما باهوش تر از آن هستند که فریب تصویری فرضی و چند ثانیه‌ای را که هیچ تقصیری از پخش آن متوجه بنده نیست و نخواهد بود و ساختگی یا حقیقی بودن آن هنوز مورد شک است، بخورند.» این‌ها را حمید حامی پس از حاشیه‌های کنسرت شیرازش می‌گوید.
به گزارش ایسنا، حمید حامی - خواننده و آهنگساز پاپ کلاسیک کشور - چند روز پس از حاشیه‌های اجرای زنده‌اش در جشنواره موسیقی فجر شیراز و بازتاب‌های آن در برخی رسانه‌های رسمی، بیانیه صادر کرد. روزهای بعد از کنسرت این خواننده تصویری در شبکه‌های مجازی مربوط به کنسرت او در شیراز منتشر و دست به دست شد که نشان می‌داد برای لحظاتی در حین اجرای موسیقی توسط این خواننده، تصاویر نامتعارفی روی مانیتور پشت سر گروه پخش می‌شود.
حامی که با اعلام معاون هنری سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس تا اطلاع ثانوی در شیراز ممنوع‌الکار است، در پاسخ به حاشیه‌های اخیر با انتشار بیانیه‌ای، توضیحاتی را درباره روند این اتفاق در اجرای جشنواره موسیقی فجر شیراز داده است.
او در این بیانیه آوده است:
«لطف کنید و در فکر پاپوشی بزرگ‌تر باشید… چرا که مردم ما باهوش‌تر از آن هستند که فریب تصویری فرضی و چند ثانیه‌ای را که هیچ تقصیری از پخش آن متوجه بنده نیست و نخواهد بود و ساختگی یا حقیقی بودن آن هنوز مورد شک است، بخورند.
پس از انتشار هماهنگ و هدفمند تصاویری از کنسرت شیراز بنده در فضای مجازی، رایزنی‌ها و تحقیقاتی از طرف مسؤولان ذیصلاح و هم بنده در جهت اثبات صحت آن تصاویر و نیز مجازات عاملین پخش آن به صورت گسترده‌ای انجام گرفت.
کنسرت مذکور که در سالن حافظ شهر شیراز به گنجایش تقریبی هزار نفر و در تاریخ ۲۸ بهمن ۹۷ در دو سانس برگزار شد، اولین کنسرت مستقل من در این شهر بود.
لازم است بدانید که برای برگزاری کنسرت در ایران مجوزهای لازم برای شعر، آهنگ، نوازنده‌ها و غیره توسط اداره‌ی ارشاد استانی که کنسرت در یکی از شهرهای آن استان برگزار می‌شود صادر می‌شود، مثلاً در این مورد خاص دفتر موسیقی استان فارس مسؤول صدور مجوزهای لازم و عبور کلیه‌ی عوامل و آهنگ‌هایی که قرار است اجرا بشوند از فیلترهای لازم بودند.
اعلام ممنوع الکاری بنده در روز پنجشنبه ۹ اسفند ۹۷ در روزی که دفاتر موسیقی و کلیه ادارات مرتبط با وزارت ارشاد تعطیل هستند، باز هم به صورت سیستماتیک و رأس ساعتی خاص و به صورت گسترده توسط صفحات تقلبی اینستاگرام و تلگرام اتفاق افتاد و تعجب آنکه سایت‌ها و خبرگزاری‌های معتبری که هرگز و هرگز بدون ذکر منبع و استناد به صحبت‌های اشخاص حقیقی یا حقوقی اقدام به درج هیچ خبری نمی‌کنند، به صورت خودجوش یا سیستماتیک اقدام به اعلام رسمی ممنوع الکاری بنده کردند. این در حالی است که به گفته جناب آقای ترابی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به نقل از خبرگزاری فارس: تا کنون (شنبه ۱۱ اسفند) «حکمی مبنی بر ممنوعیت کاری حامی صادر نکرده‌ایم در حالی که اگر قرار بر ممنوعیتی باشد در ابتدا به فرد مورد نظر اعلام می‌شود».»
حامی در ادامه با بیان اینکه از برخی خبرگزاری‌های رسمی که به توصیف او به‌صورت مشکوک و جهت دار به نشر اکاذیب و تخریب موقعیت اجتماعی وی اقدام کرده‌اند، تهیه کننده‌ی کنسرت، مسؤول فنی سالن و دیگر عواملی که به این ماجرا دامن زدند، در مراجع ذیصلاح قضائی اقامه‌ی دعوی (شکایت) می‌کند.
این خواننده موسیقی پاپ افزوده است: «با اینکه متفکرانه و منصفانه ناگفته پیداست که هیچ‌گونه تقصیری متوجه بنده به عنوان خواننده‌ای که کنترل تصاویر جزو شرح وظایف و مسؤولیت‌های بنده نیست و تا تاریخ انتشار تصاویر از پخش آن‌ها بی‌خبر بوده‌ام، اما با احترام به مردم ایران که سختی‌های فراوانی را از سر گذرانده‌اند و نیز احترام به مردان و زنانی که برای ساختن این سرزمین از جان خود گذشتند، بنده حامی، چه در مقام یک هنرمند و چه در مقام یک انسان، به خاطر هتک حرمت‌های هنر و ادب، فارغ از اینکه مقصر این ماجرا کیست، آیا ساختگی است یا حقیقی، از مردم عزیزم عذرخواهی می‌کنم و این حق را برای آن دسته از مردمی که عزیزانشان را برای حفظ ناموس و خاک ایران از دست داده‌اند قائل هستم که معترض و دلگیر از این ماجرا باشند و این اتفاق را محکوم می‌کنم.
طی ۲۳ سال فعالیت هنری‌ام در مقام یک مؤلف و هنرمند هرگز از خط قرمزها عبور نکرده‌ام و همیشه در پی بالا بردن شعور هنری مردم بوده‌ام، سابقه‌ای رنگارنگ و درخشان که غالب مردم از آن آگاهی ندارند، بیش از ۱۰۰ آهنگ ارکسترال و چندین آلبوم پاپ که باعث شده به عنوان مؤلف و مرجع در آواز پاپ ایران معرفی شوم، رنج‌های فراوان از استعمار و سلطه‌گری دلال‌های اتومبیل و ساختمان بر موسیقی کشیده‌ام، با مافیای قدرتمند هنر جنگیده‌ام، از زندگی و لحظه‌هایی که می‌توانست متفاوت باشد گذشتم تا خدمتگذار هنر باشم، درست در زمانی که خواننده‌های بزک کرده با موهای مش کرده و گونه‌ها و لب‌های برجسته، با صورت‌های تا گلو جراحی شده، با صحنه‌هایی که پر شده از فساد و تباهی در هنر، با فرزندانی که پدرانشان به ظاهر ممنوعه‌اند و خود، خود را باخته و فروخته‌اند، با هنرمندانی و تهیه کننده‌هایی که فقط به نیت خالی کردن جیب مردم به میدان آمده‌اند و همه‌ی قله‌های پول این سرزمین را فتح کرده‌اند و حالا با ملیتی دیگر نقاب بر صورت مردم، رنج دیده را فریب می‌دهند، و هزاران سنگ بزرگ و کوچکی که بر سر راه هنر حقیقی می‌اندازند، بیراه نیست که وظیفه‌ی بخش با فرهنگی از مردم عزیز ایران و مسؤولان و مقامات بدانیم صیانت و حفظ ارزش‌های هنرمندهایی که قلبشان برای هنر به طپش افتاده و در همین حال از طپش باز می‌ایستد.
تشکر می‌کنم از مردمی که همواره برای حفظ آبروی هنرمند و هنرش به شایعات دامن نزده‌اند و ارزش هنرمندان حقیقی را می‌شناسند، مردمی که از بی‌آبرویی خود و دیگران هراس دارند، که می‌دانند برای هر ساختنی سختی فراوان است و برای هر ویرانی یک تلنگر کافیست، مردمی که با تلاش نان می‌خورند و هنوز انسانیت را می‌شناسند و اما با گروهی که خدا و انسانیت را فراموش کرده‌اند و یا هرگز نمی‌شناخته‌اند ما را کاری نیست».