آلبرت بغزیان یکسان سازی نرخ ارز را عامل کاهش ارزش پول ملی می داند.
زمانی با یک ریال میتوانستیم شادی بسازیم. اکنون همان یک ریالی خاطره شده است؛ خاطرهای که با 10 هزار ریال هم ایجاد شدنی نیست. کاهش شادیها با کاهش ارزش پول ملی هم ارتباط دارد. آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه معتقد است که بازی با ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز برای ایران شبیه سَم است. او کاهش ارزش پول ملی را برای کشورهایی همچون آمریکا و ژاپن و چین که دارای صادرات کلان هستند مناسب میداند
، نه برای ایران که وارد کننده عمده کالاهای اساسی است. بغزیان معتقد است که دلیل اتخاذ چنین تصمیماتی به نبود نگاههای اقتصادی باز میگردد که توسط مهندسین و سیاستمداران اخذ میشود. گفت و گوی "
مردم سالاری آنلاین" با بغزیان را بخوانید:
در چند ماه اخیر شاهد کاهش شدید ارزش پول ملی بودهایم. به نظر شما چه عواملی در این مهم نقش داشتند؟
این قضیه به خواست دولت و بانک مرکزی باز میگردد. البته در این مورد اراده بانک مرکزی بیشتر دخیل بود. بانک مرکزی با یک خیال خوشبینانه و بدون نگاه به منافع ملی و شرایط اقتصادی کشور و نگاه مردم و همچنین بدون در نظر گرفتن نقدینگی موجود، درست در زمانیکه آمریکا از برجام خارج شد، تصمیم به یکسانسازی نرخ ارز گرفت. این موضوع بسیاری از مردم و مسئولان و فعالان اقتصادی را نگران کرد. حتی آنهایی که "اختلاسگر" هستند، با این تصمیم بانک مرکزی و دولت نگران شدند! و اینگونه عموم افراد آماده ورود به بازار ارز شدند. در ادامه دیدیم که بانک مرکزی قضیه پیش آمده را پلیسی کرد. همین مساله منجر به تعیین نرخ در بازار آزاد و افزایش نرخ ارز شد؛ در صورتیکه میتوانست اینگونه نباشد.
از طرفی دلار 4200 تومانی به افراد و شرکتهایی تخصیص داده شد که اجناس خود را با دلار 4200 تومانی به فروش نرساندند؛ بلکه اجناس خود را با دلار 8 هزار تومانی فروختند. این در حالی است که آنها دلار 4200 تومانی دولتی را دریافت کرده بودند. به این ترتیب مشکلات مالی مردم بیشتر شد و قول بانک مرکزی مبنی بر کاهش نرخ ارز و سایر قیمتها هیچگاه عملی نشد. در ادامه مردم اعتماد خود را به بانک مرکزی و شرایط موجود از دست دادند. به همین جهت وقتی خبری از مذاکره یا اتفاقی مخابره میشود، سریعا تاثیرش در بازار آشکار میگردد.
موضوع دیگر به افزایش تورم باز میگردد. با کاهش ارزش پول ملی باید منتظر افزایش تورم باشیم. این در حالی است که در آمار اعلام شده، خبر چندانی از افزایش تورم نیست. به نظر شما کاهش ارزش پول ملی چه تاثیری بر افزایش تورم میتواند داشته باشد؟
ببینید؛ در واقع این افزایش نرخ ارز است که منجر به تورم موجود شده است. البته برخی معتقدند از آن جهت که در اقتصاد ایران شاهد تورم بودهایم، لذا باید نرخ ارز تعدیل شود. این سخن را نمیپذیریم. متاسفانه عدهای با طرح این سخن صرفا در پی توجیه کردن افزایش نرخ ارز هستند.
شاید دولت توانسته باشد در شرایطی و به صورت دستوری، نرخ ارز را ثابت نگه دارد. اما به هر حال وقتی نرخ ارز متغیر میشود و به عنوان مثال از 1000 تومان به 4 هزار و همچنین از 4 هزار به 8 هزار تومان میرسد، بدون شک این روند صعودی نرخ ارز منجر به افزایش تورم خواهد شد. اکنون برخی هم میگویند، با افزایش تورم باید در نرخ ارز تعدیل ایجاد شود. اما باید گفت که همین افزایش تورم، معلول افزایش نرخ ارز است!
به این موضوع اشاره داشتید که افزایش نرخ ارز و کاهش پول ملی منجر به تورم میشود. از طرفی کاهش ارزش پول ملی در چند ماه اخیر چشمگیر است. اما با این اوصاف خبری از اعلام تورم هم سنخ با آن نیستیم. سوال این است آیا میزان نرخ تورم اعلامی واقعی است؟
البته تورم متوسط افزایش قیمتها است و برخی از کالاها هنوز گران نشدهاند. به همین جهت میتوانیم شاهد افزایش تورم 15 درصدی باشیم درحالیکه در بخش مسکن به عنوان مثال تورم 40 درصدی جاری باشد. برخی اقلام ممکن است 30 تا 40 درصد افزیاش قیمت داشته باشند و برخی دیگر در حد 2 الی 3 درصد. تورم نیز میانگین رشد این اقلام است. به هر حال ما باید به محاسبات بانک مرکزی و مرکز آمار اعتماد کنیم.
البته در مورد رقم اعلامی تورم هم میتوان بحث کرد. به عنوان مثال اکنون در مورد هزینه خانوار شخصی من، باید بگویم که هزینهها افزایش داشته است. برای خانوار دیگر شاید هزینهها کمتر افزایش داشته است. شاید برای یک خانواده مرفه، افزایش تورم در نهایت به نفع او باشد؛ چراکه ارزش داراییهای او تصاعدی شده است. او در این اوضاع کنونی، نسبت به من و شما بیشتر منتفع شده است.
کاهش ارزش پول ملی در نهایت میتواند بر رشد و توسعه اقتصادی کشور هم تاثیرگذار باشد. با توجه به اوضاع پیش آمده، رشد اقتصادی را حداقل در یکسال پیش رو چگونه میبینید؟
برخی از کشورها مثل چین، آمریکا و یا ژاپن میتوانند با نرخ ارز بازی کنند و با تضعیف ارزش خارجی پول ملیشان کسب منافع اقتصادی داشته باشند. آنها میتوانند صادرات خود را اینگونه افزایش دهند و در واردات نیز کاهش ایجاد کنند.
از طرفی برای کشوری مثل ایران این افزایش نرخ ارز صرفا ضرر ده است. برای ایران که واردات مواد اولیه دارد و خبری از صادرات رقابتی در آن نیست، افزایش نرخ ارز توجیه اقتصادی ندارد. با افزایش نرخ ارز شاهد گرانی و بهصرفه نبودن صادرات خواهیم بود. همچنین صاحبان نقدینگی سرگردان، نگران میشوند و در نهایت جهت احتکار و خرید برخی اقلام اساسی کشور تهییج خواهند شد. در چنین شرایطی بازارسازها بیکار نخواهند ماند و با خریدهای خود منجر به کمبود کالا و در نهایت گرانی در کشور خواهند شد.
افزایش نرخ ارز در کشوری با این شرایط، مشخصا لطمه زننده است و هیچ سودی برای آن ندارد. واردات گران میشود و صادرات مقرون بهصرفه نخواهد بود.
برای نجات از این شرایط، آیا حذف صفرهای ردیف شده پول ملی را مناسب میدانید؟
حذف صفر در عمل هیچ تغییری را ایجاد نمیکند. کشورهایی که دارای تورم بالا هستند این کار را به این جهت انجام میدهند که صفرهای موجود را بی دلیل به دنبال خود نکشند!
اما در کشور ما به جهت سوء استفاده از فرصتهای موجود، حذف صفر به عاملی برای رند کردن قیمتها و در نهایت افزایش قیمتها تبدیل خواهد شد. در چنین شرایطی (همزمان با حذف صفرها) رند نمودن قیمتها، آنهم با سمت و سویی افزایشی در کشور ایجاد خواهد شد.
البته ما در مورد واحد پول کشور هم با مشکل مواجه هستیم. در ایران ریال و تومان را به عنوان واحد پولی میشناسیم که یکی 10 برابر دیگری است. در آمریکا دلار و سنت وجود دارد. در اروپا نیز یورو و سنت است که فاصل بین آنها مثل فاصله بین ریال و تومان نیست. واحد پول در ایران باید یک صدمی باشد نه یک دهمی. مردم هم در ایران سالهاست که با تومان خرید و فروش میکنند که پاک کردن آن از ذهنشان معضل محسوب میشود و به این سادگیها اجرایی نخواهد شد. با توجه به شرایط کنونی، زمان حذف صفرها را مناسب نمیدانم.
مشکلات ما در کشور عموما اقتصادی نیستند. مشکلات ما در ایران بیشتر به خاطر نوع روابط با سایر کشورها به وجود میآید. در این راستا بیشتر شاهد تصمیم مهندسین و سیاستمداران هستیم تا تصمیم اقتصاددانها و تصمیمات مبتنی بر علم اقتصاد.
گفت و گو: سید مسعود آریادوست