آقای منصور خانی با تبدیل تاکسی خود به کتابخانه سیار، کار تازه ای انجام داده که در نوع خود جالب است. با او همکلام شدیم تا درباره ایده اش از او سوال کنیم؛ هرچند کرونا روی ایده او هم تاثیر گذاشته است!
ابتدا بگویید ایده آژا کتاب چطور به ذهن شما رسید؟
ابتدا بر خلاف خواسته ی قلبی خود، مجبور شدم برای پوشش هزینه های زندگی با ماشین شروع به کار کردن کنم، البته ناگفته نماند اگر می گویم برخلاف خواسته ی قلبیم به این معنا نیست که شغل رانندگی را کسر شان خود میدانستم یا میدانم، بلکه چون تجربه ی کار با ماشین را نداشتم عرض کردم. وقتی شروع به کار کردم با توجه به اینکه خودم علاقمند به کتاب و کتاب خوانی بودم و از طرفی چون احساس میکردم شغل رانندگی و فرد راننده در جامعه ی ما جایگاه به حق و شایسته ای ندارند و از آنجایی که نگاه و باور عموم افراد جامعه به راننده و رانندگی طوری است که خیلی راحت راننده را به نادرستی قضاوت میکنند، داخل ماشین چند جلد کتاب قرار دادم، تا هم باور افرادی را که حداقل با من در ارتباط هستند نسبت به راننده تغییر دهم و هم با انجام یک اقدام فرهنگی که خود هم علاقهمند به آن هستم لذت کتابخوانی را با دیگران شریک شوم. این اقدام اولین و مهمترین مقدمه برای شکل گیری آژا کتاب بود و در ادامه وقتی با استقبال عمومی مواجه شدم سعی کردم برای اینکار نام و نشان و شعاری در نظر بگیرم و به مرور زمان این مجموعه تکمیل شد.
ترتیب کتاب های آژا کتاب چگونه است؟ آیا برای هر سلیقه کتاب دارد؟
با توجه به اینکه بنده داخل ماشین اقدام به این کار کردهام در نتیجه محدودیت فضا دارم و همچنین نگهداری کتاب داخل ماشین تحت تاثیر گرما و سرما، تابش نور خورشید و دست به دست شدنشان توسط مسافرین سخت است و اگر کتابی را انتخاب کنم که گمنام باشند و مرور زمان شامل حالشان شود، دچار فرسودگی خواهند شد، اما تقریباً دویست جلد کتاب داخل ماشین موجود است که سعی کردم در زمینه های رمان، روانشناسی، موفقیت، فلسفی و تاریخی باشند. اما خودم خیلی علاقمند هستم در زمینه های مختلف علی الخصوص کودکان و نوجوانان کتاب برای مخاطبانم داشته باشم و همواره سعی میکنم بتوانم با انتخاب صحیح هر مخاطبی را جذب کنم.
بازخورد اولیه از سوی مسافران چگونه بود؟
همانطور که میدانید ماشین، کتابخانه نیست و جایگاه کتاب نیز داخل ماشین نیست اما متاسفانه با جایگاهی که کتاب در جامعه ما دارد ما برای علاقهمند کردن عموم مردم و گرایش آنها به کتاب میتوانیم با انجام کارهای غیرمتعارف تا حدی توجه مردم را به آن مقوله جلب کنیم و این اقدام من ازاین دست کارها است. طبیعتا غیر متعارف بودن کار در نگاه اول باعث جلب توجه دیگران میشود اما به طور کلی هر فردی با توجه به جهان بینی خود این کار را قضاوت خواهد کرد و خوشبختانه در نگاه اول افراد کتابخوان و حتی کتاب نخوان انجام این کار را تایید میکنند و اظهار علاقه به آن نشان میدهند.
آژا کتاب فعلی چه تفاوت هایی با اولین روزش دارد؟
خب طبیعتا هر اقدام و کاری در ابتدا مانند کودکی نوپاست و رفته رفته کامل میشود. آژا کتاب نیز از این قاعده مستثنی نیست. در ابتدا یک ماشین بدون هیچ علائمی در رابطه با کتاب و چند جلد کتاب شکل گرفت اما امروز افرادی که حتی خارج از ماشین در تردد هستند با توجه به علائمی که در رابطه با کتابخوانی در بیرون و داخل ماشین تعبیه کردم متوجه میشوند که این ماشین یک کتابخانه سیار است و مجبور میشوند در ذهن خود نام کتاب را به زبان بیاورند و ثانیه ای به کتاب خواندن یا نخواندن آن فکر کنند.
علت علاقه شما به کتاب شازده کوچولو چیست؟
شخصا هر فرد کتابخوانی با توجه به لحظات و تجربیاتی که در زندگی داشته است ممکن است این علاقه به کتاب یا کتابهایی را در ذهن خود داشته باشد. من نیز مانند دیگران در مدتی که کتاب خوانده ام با کتاب یا کتابهایی بیشتر ارتباط گرفته ام اما کتاب شازده کوچولو بدیهیاتی را با زبان بسیار روان و کودکانه در اختیار ما قرار میدهد که تاریخ مصرف ندارد. با توجه به اینکه عمر این کتاب بالای هفتاد سال است اما همچنان تازه و جدید است و هیجان انگیز تر از این موضوع، این است که در هر سنی که این کتاب خوانده شود برداشتی متفاوت و جدید میتوان از آن کسب کرد. کتاب شازده کوچولو پیامهایی مثل دوستی، مهربانی، صداقت، اهلی بودن، حریص نبودن، پاک و ساده بودن و...برای ما بازگو میکند که شخصاً فکر میکنم هر قدر به عمر کره ی زمین افزوده میشود چنین مسائلی بیشتر در نزد ما آدمیان به فراموشی سپرده میشود و شاهد این ادعا، حال و روز ما انسانها در این کره خاکی است. من خودم آرزو دارم تا پایان عمرم بتوانم چند پیام شازده کوچولو را به درستی درک کنم و بتوانم جامه ی عمل به آنها بپوشانم. من کتاب شازده کوچولو را چند صد بار خوانده ام و سالی یکبار نیز دوباره خوانی میکنم و سعی میکنم شازده کوچولو و مفاهیم آنرا زندگی کنم.
چگونه میتوانیم، کار و مطالعه را هماهنگ کنیم؟
به نظر من تمام این کار برمیگردد به تفکر و دغدغه. فرد گاهی اوقات من از بعضی از مسافرینم دلیل کتاب نخواندنشان را سئوال میکنم در جوابم می گویند توان خرید کتاب را ندارند یا اینکه چیزی در درآمدی که دارند باقی نمیماند برای کتاب خریدن، اما همین فرد در طول ماه ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار تومان هزینه سیگار کشیدنش است، بنابراین مادامی که ما برای دغدغههای خود، اولویت بندی نداشته باشیم نمیتوانیم مطالعه را با کارمان هماهنگ کنیم چون در غیر اینصورت اگر دغدغه کتاب خواندن داشته باشیم میتوانیم در مسیر رفت و برگشت به محل کار خود چند ورق مطالعه کنیم و متاسفانه عمده ی مشکلاتی که ما حداقل در محیط کار خود با آن دست به گریبان هستم، به خاطر عدم مطالعه و آگاهی است و خیلی از مصائبمان را میتوانیم با مطالعه و آگاهی حل و فصل کنیم و ثمرات آن را در کار و حتی زندگی شاهد باشیم.
آژا کتاب بعد از شیوع کرونا چه تغییری کرده است؟
متاسفانه با توجه به شیوع این بیماری و همچنین سرایت و ماندگاری این ویروس در اشیاء و با توجه به اینکه ترویج کتاب و کتابخوانی مستلزم گفتگو و بده و بستان کتاب است و همینطور فضای محدود و بسته ی ماشین، عملاً انجام این کار غیر عقلانی و نشدنی است و به هر حال کار من نیز مانند خیلی از مشاغل دیگر تحت تاثیر این ویروس قرار گرفته است و فعالیتم را بسیار بسیار محدود کرده است.
کار فرهنگی کدام است: عشق، شغل یا وظیفه اجتماعی؟
به نظر من انجام کوچکترین کاری که نتیجهای به نفع خودمان و جامعهای که در آن زندگی میکنیم داشته باشد یک کار فرهنگی میتواند باشد،مثل نینداختن زباله در خیابان. وقتی فردی به این رشد فکری رسیده باشد و نگاه جمعی و عمومی را در نظر میگیرید، قطعا معنی و مفهوم عشق، وظیفه شناسی و مسئولیت را درک کرده است که اینگونه عمل میکند. چطور میتوانیم به درک این مسائل نرسیده باشیم و اینگونه عمل کنیم؟
گفتگو: سید مهدی داودی