گروه سیاسی- محمدحسین روانبخش: توافق تا زمانی که امضا نشده باشد، نهایی نشده است و با توجه به شناختی که از طرفین هست، هر اتفاقی میتواند مذاکرات را روی هوا ببرد. با این حال بدیهی است که مذاکرات روندی واقعی دارد که مثبت یا منفی است، اما خبرهایی که این روزها درباره این مذاکرات منتشر میشود به شدت ضد و نقیض است؛ مثلا از یکسو از پاسخ منفی آمریکا به خواستههای ایران خبر منتشر میشود و از سوی دیگر احتمال توافق را صد در صد اعلام میکنند! یک خبرگزاری هم اعلام میکند که حل اختلافات باقیمانده در مذاکرات وین ممکن است هفتهها طول بکشد.
در این میان با توجه به حساسیت مردم به این گونه اخبار و تاثیر روانی آن بر روی بازارهای مختلف در داخل کشور، این سوال برای بسیاری از مردم وجود دارد که واقعیت چیست؟ چرا از سویی روند مذاکرات به این اندازه فرسایشی شده است و معیشت مردم را دائما متلاطم میکند و از سوی دیگر هیچ خبر دقیقی داده نمیشود؟! آیا اصولا باید به این اخبار بی اعتنا بود، یا اینکه میتوان آنها را تحلیل کرد و به نتیجه ای درست درباره روند مذاکرات و احتمال توافق رسید؟ این گزارش سعی دارد به این سوالات پاسخ دهد:
1- وقتی هنوز توافق نهایی نشده ، یعنی مذاکرات و چانه زنیها میتواند به شکلهای مختلف ادامه پیدا کند. انتشار اخبار جهت دار بخشی از همین چانه زنیهاست. کشاندن موضوع به سطح افکار عمومی و استفاده از آنها، بالا نشان دادن خواستههای یک طرف در اخبار یا شایعات و استفاده از تاثیر روانی آن، نمایش تصویری از مخالفتها در داخل حلقههای قدرت برای ترغیب طرف مقابل در قبول سریع تر توافق و ... بخشی از اهدافی را تشکیل میدهد که بر اساس آن اخبار ساخته و پرداخته میشود.
در این میان البته فقط طرفین مذاکرات منافع ندارد، بلکه کشورهای دیگری هم میتوانند از امضای توافق نفع ببرند یا متضرر شوند. آنها هم سعی میکنند اخباری منطبق بر منافع خود منتشر کنند. اینکه فردی مثل اولیانوف نماینده روسیه در مذاکرات بخشی از خبررسانی مذاکرات را با توئیتهای خود به عهده گرفته فقط با این نگاه قابل تفسیر است.
2- رسانهها نیز علاوه بر اینکه در راستای منافع کشور خویش یا جناحهایی از قدرت در کشور خود حرکت میکنند، گاهی برای افزایش مخاطب خود دست به خبرسازیهایی میزنند. آنها تحلیلها یا شایعات را در قالب خبر و به نقل از مقامات مطلع منتشر میکنند تا خود را مطلع تر از آنچه هستند، نشان دهند و گوی سبقت را از دیگران رسانهها بگیرند. به این ترتیب از سویی اعتباری ویژه برای خود کسب میکنند و از سوی دیگر مخاطبانی را جذب کنند. بدیهی است که این کار بیشتر توسط رسانههای درجه دوم یا کم اعتبار صورت میگیرد. اما در داخل کشور توجهی به این موضوع نمیشود و معمولا ترجمه این گونه اخبار بدون توجه به ارزش منبع خبری اش منتشر میشود.
3- جابجا کردن زمان توافق یا اعلام نهایی عدم توافق، برای انجام معاملاتی خاص یا تبدیل سرمایههای کلان بسیار اهمیت دارد. بر این اساس تلاش افراد صاحب ثروتهای کلان برای ملتهب نگاه داشتن بازاری خاص، آن هم از طریق ارسال خبرهای ضد ونقیض صورت میگیرد. در مدت زمانی که مردم و سرمایه داران جزء گرفتار بلاتکلیفی هستند، معمولا افرادی هستند که در بازار جریان سازی میکنندو سود لازم را میبرند. این قبیل سودهای کلان نه در بازار شفاف و شرایط عادی، که در شرایط بلاتکلیفی عامه مردم به دست میآید. بر همین اساس است که تلاش میشود شرایط بلاتکلیفی و نامشخص بودن سرنوشت توافق ادامه پیدا کند.
4- کاسبان تحریم که جزو مخالفان اصلی توافق هستند ، آخرین گروهی هستند که زور میزنند تا توافقی صورت نگیرد یا حداقل زمان توافق را به تاخیر بیندازند تا باز هم از خوان گستردهای که تحریم برای آنها بوجود میآورد استفاده کنند. این قبیل افراد با روشهای خاص، همچون تکرار شعارهای پرطمطراق و تاکید بر مواردی چون استکبار ستیزی، بر رسانهها یا افراد تاثیرگذار خواستههای خود را القا میکنند و آنها بدون اینکه بدانند در خدمت این قبیل افراد قرار میگیرند. زمانی که یک رسانه پیشنهاد میدهد که اگر میخواهید توافق کنید لااقل دوماه دیگر صبر کنید، معلوم است که این خط از کجا هدایت شده است.
بی توجهی به این که در همین دو ماه مردم تا چه اندازه زیر فشار اقتصادی و روانی له میشوند، نشان میدهد که متاسفانه آنهایی که آلت دست کاسبان تحریم قرار گرفته اند توجهی به مشکلات مردم ندارند و همین بی اطلاعی باعث فریب خوردن آنها میشود.