گروه اقتصادی – محمدرضا حقی: «در حال حاضر میزان اسکناسی که در بانک مرکزی داریم، هیچ زمانی در تاریخ بانک مرکزی این میزان از اسکناس نبوده است. بنابراین با توجه به این میزان از اسکناس به هر نحوی که بازار تقاضای واقعی داشته باشد، آمادگی پوشش آن را داریم »؛ این سخنان علی صالح آبادی رئیس کل بانک مرکزی به منزله دستور تزریق دلار به بازار، آن هم در روزهایی است که با توجه به گره ای که در مناسبات بین المللی ایران افتاده است، جو روانی تازه ای در بازار ارز شکل گرفته و قیمت دلار در بازار آزاد رکورد زده است. بروز این رفتار در زمان اخلال در بازار، اتفاق تازه ای نیست. گویی دستورالعمل مشترکی برای همه دولتها وجود دارد که در زمان افزایش قیمت دلار، شروع به تزریق منابع ارزی خود به بازار کنند تا کنترل این بازار را به دست بگیرند.
توهم موفقیت در این کار به اندازه ای است که حجت عبدالملکی وزیر فعلی کار، در زمان دولت قبل توئیتی زده بود که «دولت با ارزپاشی به میزان ۳۰۰ میلیون دلار میتواند قیمت دلار را به کمتر از ۱۵ هزار تومان رسانده و دو ماه در همان سطح نگه دارد. تامین این مبلغ برای بانک مرکزی از آب خوردن آسانتر است«. اما تجربه نشان داده این باور که فقط اختصاص به عبدالملکی ندارد، در عمل راه به دهی نمیبرد!
افزایش هیجان و بار روانی ناشی از رویارویی ایران با غرب، در کنار کاهش روزافزون ارزش پول ملی، عموم مردم را در طی این سالها به این باور رسانده است که برای حفظ ارزش داراییهای خود باید آن را تبدیل به دلار یا طلا کنند. موضوعی که در دزدی صندوق امانات بانک ملی، معلوم شد تا چه میزان همه اقشار را در بر گرفته است و تا چه میزان سرمایههای راکد مردم به طلا و ارز تبدیل شده است.صالح آبادی البته برکشیده دولت محمود احمدی نژآد است و گویا متاسفانه الگویی جز آن دولت ندارد. در سال 1389 و 1390 که دولت احمدی نژاد با توجه به افزایش تحریمها و سوء مدیریت آن دولت، گرفتار اختلال در بازار ارز شد، محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی وقت، دست به همین کاری زد که اینک صالح آبادی زده است. او هم ادعا میکرد که دولت منابع ارزی بسیاری در اختیار دارد و با تزریق دلار در بازار – به دستور محمود احمدینژاد – سعی کرد بازار را کنترل کند. اما هر چه بیشتر دلار به بازار تزریق شد، عظش بازار بیشتر شد. این کار در حالی صورت گرفت که خود بهمنی اعتراف کرده بود که در آن زمان «۱۲ تا ۱۸ میلیارد دلار ارز خانگی در کشور وجود دارد»! وی در سال 1397 هم به عنوان یک عضو کمسیون اقتصادی مجلس خواستار تداوم این کار توسط دولت شد و گفت: «ارز به میزان کافی و حتی به وفور در کشور وجود دارد. اگر برای این تقاضاها فکری نشود بازار عرضه زیرزمینی خواهد شد. قطعا اگر به مردم ارز آزاد ندهیم آنها به قیمت گرانتر میخرند که باید از بروز این موضوع جلوگیری شود.»نگاهی به آمار ارائه شده درباره عرضه دلار نشان میدهد که از سال 1382به جز دوره عبدالناصر همتی، در بقیه دورهها روسای بانک مرکزی اقدام به تزریق دلار به بازار کرده اند. در دوره ابراهیم شیبانی (1382 – 1386) 57 میلیارد دلار، در دوره یک ساله طهماسب مظاهری (1386 – 1387) 30 میلیارد دلار، در دوره محمود بهمنی (1387 – 1392) 160 میلیارد دلار و در دوره ولی الله سیف (1392 – 1397) 35 میلیارد دلار توسط دولت به بازار تزریق شد. همانطور که این آمار نشان میدهد در دولت احمدی نژاد سالیانه بیش از 30 میلیارد دلار به بازار تزریق شده است و اتفاقا در همین دوره هم جهش قیمت ارز بی نظیر بوده است!حالا با توجه به این تجربه تاریخی است که صاحب نظران اقتصادی معتقدند دولت رئیسی تجربه ناموفق آزموده شده ای را دار دوباره میآزماید و هیچ نشانه ای برای موفقیت آن وجود ندارد. با این حال، به نظر میرسد دولت و بانک مرکزی راه دیگری بلد نیستند؛ آنها گرفتار اقتصادی هستند که روز به روز بدتر میشود و «جراحی اقتصادی» شان هم این بیمار را ضعیف تر و آسیب پذیرتر کرده است.
در این شرایط بجز ارز پاشی در بازار آیا راه حل دیگری به ذهن آنها میرسد؟!نکته دیگری هم که در سخنان صالح آبادی وجود داشت و باید به آن اشاره شود، ادعای »بی نظیر بودن مقدار ارز ی است که امروز در بانک مرکزی وجود دارد». به نظر میرسد به این ادعا هم نباید چندان دل خوش کرد.
چنین سخنانی بیشتر با هدف تاثیر گذاری روانی روی بازار گفته میشود اما متاسفانه مردم چندان توجهی به آن ندارند. در طول این سالها مردم این تجربه را داشته اند که هر زمان گفته میشد که ارز به اندازه زیادی وجود دارد و هیچ نکرانی در این زمینه وجوئ ندارد، بعد از آن قیمت ارز به شدت بالا رفته است! با توجه به این تجربه تاریخی مردم، حتی اگر سخن صالح آبادی واقعیت هم داشته باشد، اعلام آن تاثیر مثبتی روی بازار ندارد و معلوم نیست چرا گفته میشود! علی رغم همه آنچه گفته شد، میتوان منتظر ماند و در ماههای آینده نتیجه این اقدام دولت را به چشم دید تا تجربه ای دیگر به تجربیات اقتصادی مان افزوده شود!