هفته ی گذشته روزنامه ی ایران، روزنامه ی متعلق به دولت، ویژه نامه ای رایگان در ۱۲۸ صفحه با عنوان "دولت معیار" انتشار داد . در سر مقاله این ویژه نامه با نگاهی ذهنی و فارغ از واقعیت های عینی بر تمام دولت های بعد از انقلاب اسلامی خط بطلان کشیده و مدعی است که ، تنها ، گفتمان دولت های نهم و دهم با گفتمان اصیل انقلاب اسلامی منطبق و رابطه دارد و نمونه کاملی از یک دولت انقلابی است و آنرا به عنوان دولت معیار به جهان معرفی می کند.
اگر این ویژه نامه به بررسی دست آوردهای دولت های نهم و دهم می پرداخت و ادعایی به عنوان دولت معیار را مطرح نمی کرد، مشکلی نبود. بالاخره روزنامه دولت است و باید تبلیغ دولت کند و در تبلیغ هم بزرگنمایی معمول است و مردم هم عادت دارند و معمولا هر تبلیغی را با واقعیت های زندگی خود می سنجند و به قضاوت می نشینند، اما ادعای دولت معیار آن هم با معیاری که خود ساخته و خود پرداخته و ترازو داری از خود چون روزنامه ایران، آن هم در ویژه نامه این روزنامه مطرح شده است ، قابل تأمل و شایسته بررسی است .
عدالت و منطق عدالت محوری این را می گوید که ابتدا یک معیار را تعریف کنیم و تایید آنرا از پاسداران و پرچم داران واقعی معیار بگیریم و سپس خود و دیگران را با این معیار بسنجیم. اگر در این ترازو وزن بیشتری از سایرین یافتیم خود را معیار بنامیم، آن هم تا این لحظه چون ممکن است پس از این وزین تر از ما پیدا شود.
و این از ویژگیهای خردورزی و فرزانگی است. معرفت شناسان، خردورزی ، عقلانیت و فرزانگی را یک راه می دانند نه یک هدف. راهی است به سوی هدف که هرکس مسیر بیشتری از این راه را طی کرده باشد جلوتر است.
با این توضیح برگردیم به معیاری که در این ویژه نامه ساخته شده و بر اساس آن دولت فعلی را دولت معیار نامیده است :
بخش هایی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در مقاطع مختلف خطاب به دولت های نهم و دهم را ذکر کرده که البته آن هم ، گرچه گزینشی است ، ولی صحیح است، اما برای رسیدن به یک معیار، باید نقطه نظرات معظم له، در مورد دولت های سازندگی واصلاحات هم مورد توجه قرار می گرفت و یا توسل به روش علمی که در روش های تحلیل محتوا مرسوم است مثل روش کاپنهود و یا هر روش شناخته شده ی علمی دیگر، ایده های مندرج از آنها و نشانه های ساختاری و شاخص ها و ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها را بررسی می کرد تا معیار یعنی مجموعه ای از شاخص های قابل اندازه گیری حاصل می آمد و بر اساس این معیار ها و شاخص ها هم خود و هم بقیه را وزن می کرد.
در جا حای این ویژه نامه عملکرد دولت های نهم ودهم را با گذشته مقایسه و درصد رشد کمی این عملکرد را برجسته کرده است، اما در هیچ جا به مقایسه ی درآمد نفت در دولت های نهم و دهم با در آمد نفت در دولت های قبلی اشاره نشده است، کا فی است به بخشی از گزارشی که در هفته گذشته به نقل از مهندس ترکان در رسانه ها منتشر شد اشاره کنیم تا این معیار ها صورتی واقعی تر پیدا کند.
در گزارش فوق مستند به اطلاعات و آمار این ارقام خودنمایی میکنند :
درآمد نفت در ۱۰۳ سال گذشته یعنی تمام عمر این صنعت در ایران : ۱۱۱۶ میلیارد دلار
درآمد نفت در ۸ سال دولت سازندگی : ۷ / ۱۴۱ میلیارد دلار
درآمد نفت در ۸ سال دولت اصلاحات : ۲ / ۱۵۷ میلیارد دلار
درآمد نفت در ۷ سال دولت نهم و دهم : ۵۳۱ دلار یعنی ۳.۷ برابر دولت سازندگی و ۳.۴ برابر دولت اصلاحات .
اما در یک بحث اساسی تر برای ارزیابی و تعیین دولت معیار تا این زمان طبق نظریه های حکومت داری باید چند شاخص مد نطر قرار گیرد که به برخی از این شاخص ها با استفاده از مقاله ای تحقیقی از استاد شهیندخت خوارزمی، استاد با سابقه دانشگاه تهران به طور خلاصه اشاره می کنم:
دولت ها و حکومت ها در راه مطلوب کردن شرایط عینی زندگی و واغعیت ها گام بر می دارند و به افراد نیز امکان میدهند در قلمرو و نفوذ خودشان و اعتقادات و ارزش ها و هنجارهای اجتماعی شان ، کیفیت زندگی خود را مدیریت کنند.
اما مهمترین متغیرهای عینی که معیار ارزیابی دولت ها قرار می گیرد در دو بعد فردی و اجتماعی عبارتند از:
الف: بعد فردی یا متغیرهایی که رابطه فرد را با شرایط خاص زندگی، از جمله برخورداری از یک زندگی سالم و راحت تعریف می کنند و مهمترین انها به شرح زیراند:
۱. رفاه مادی یا داشتن شغل و درامد مناسب.
۲. تغذیه مناسب
۳. مسکن مناسب و راحت
۴. زندگی در محیطی سالم با شرایط مناسب هوای سالم- آب سالم، زیبایی و دسترسی به طبیعت
۵. وجود امنیت فیزیکی یا نبود جرم و جنایت و خشونت و کنترل آن با قوانین
۶. سلامتی
۷. دسترسی به خدمات با کیفیت : آموزشی، بهداشتی و درمانی- خدمات عمومی چون حمل و نقل، تلفن، برق،آب؛ خدمات فرهنگی، امکانات تفریحی و ورزشی و ارتباطات مدرن
ب: بعد اجتماعی یا متغیر هایی که با دیگران معنا میشود و مهمترین انها عبارتند از:
۱. زندگی اجتماعی سالم و راحت
۲. زندگی سازمانی سالم و راحت و پربار
۳. جامعه محلی و کیفیت روابطی که در آن جریان دارد
۴. دوستان و آشنایان و میزان صمیمیت و اعتماد متقابل بین فرد و آنانی که سرمایه اجتماعی او محسوب میشوند
۵. امنیت سیاسی شامل تامین آزادی ها و حقوق اساسی افراد طبق قانون اساسی
۶. امنیت اقتصادی و اجتماعی به گونه ای که منابع و ثروت مردم با چالش های خارج از انتظار مواجه نشود. در همین چند روز گذشته با بالا رفتن ناگهانی قیمت ارز و سکه و به تبع آن خانه و ارزاق عمومی ثروت بخش عظیمی از جامعه ناگهان با کاهش شدید مواجه شد، به نوعی اموال مردم و ثروت مردم غارت شد، دولت معیار کاری نمی کند که ثروت جامعه غارت شود. حضرت آیت ا.. جوادی آملی در هفته گذشته که مختصات و مشخصات اقتصاد مقاومتی را بیان می فرمودند، نقل کردند از نهج البلاغه که کمیل ابن زیاد از اصحاب خاص حضرت علی(ع) که دعای کمیل را از حضرت نقل کرده، به عنوان حاکم منطقه ای به نام هبت منصوب می شود، امویان ریختند و آنجا را غارت کردند و کمیل نتوانست اداره کند، حضرت امیر با ارسال نامه ای به کمیل اعتراض می کند که من همه امکانات را به تو دادم و نتوانستی آنجا را اداره کنی. آیت ا... جوادی آملی تعبیر می کنند در حقیقت حضرت به کمیل گفت تو فقط به درد دعای کمیل می خوری و تدبیر اداره کردن جایی را نداری.
علاوه بر موارد فوق، برای سنجش کیفیت زندگی، ابزارهای مختلفی تدوین شده است. مثل شاخص های تولید ناخالص ملی، ضریب جینی، توسعه انسانی، توسعه جنسیتی، ضریب شفافیت یا ترانس پرنتی و...
با این شاخص ها، دولت های بعد از انقلاب اسلامی را با دولت نهم و دهم مقایسه کنیم تا معلوم شود دولت معیار کدام است. این که خود معیار بسازیم و با آن معیار خود را شاگرد اول کنیم، پیام خوبی ندارد. متاسفانه این روش دولت نهم و دهم در ابعاد مختلف جامعه هم باب شده است. عده ای، کنفرانس و همایش و سمینار با نام های پرطمطراق برگزار می کنند و در آن با شاخص هایی که خود می سازند به عده ای لوح و تندیس و جایزه می دهند که معیارهای آنها با شاخص های حرفه ای هیچ نسبتی ندارد و دولت هم هیچ نظارتی بر آنها ندارد و هر روز اتفاق می افتد. و چنین نگرشی است که نهاد رسانه ای ارگان دولت هم به خود اجازه می دهد با شاخص های خود ساخته دولت نهم و دهم را «دولت معیار» بنامد ! و بقیه دولت ها را نه تنها مردود کند، که محکوم هم کند.
باید به این نوع گفتمان خاتمه داد و گفتمان حاکمیت شاخص حق به جای شاخص افراد راترویج کرد. به قول استاد ابولقاسم حسینجانی در مثنوی ای با نام : "المیزان":
بیا میخانه را از نو بسازیم
دل ویرانه را از نو بسازیم
سری دیگر ز اهل راز یابیم
و "المیزان" خود را باز یابیم