برنامه مقابله با چالشهای امنیتی پیشرو با نگاه به روند تحولات سریع پس از غزه در لبنان و سوریه شواهدی بر به هم ریختگی تفکر ژئوپلیتیکی مقامات جمهوری اسلامی ایران دیده میشود. شاید ریشههای اصلی آن، یکی برخواسته از تفکر جهانی غرب برای حذف همه انقلابها از جمله ایران است. دیگر اینکه، ایران در نزد غرب تحت عناوین محور شرارت، برهم زن نظم جهانی و... در کنار روسیه، چین، کره شمالی قرار داده شد که شاید تغییر نظام جزء برنامههای آنها باشد.
از همینرو، به نظر میرسد در شرایط کنونی نظام جمهوری اسلامی ایران در دوراهی تلاش برای بقا و امنیت (کمترین چالش در این مرحله، تنزل از قدرت منطقهای به یک بازیگر محلی است) یا رویارویی مستقیم و عواقب بد آن را، پیش روی خود میبیند.
در این رابطه میتوان گفت شاید فرجام بازی ایران در منطقه تحت عنوان محور مقاومت احتمالا خوب پیش نخواهد رفت. زیرا غرب مدتهاست که پروژه شکست تفکر نظامی محور مقاومت را با ایجاد طرحهایی با عنوانهای خبری خاورمیانه جدید، ابراهیم و... برای ضربه و یا حذف نظام جمهوری اسلامی (و شاید تجزیه ایران) کلید زده است.
در این مرحله عقلای ژیوپلیتیک بهتر است بیشتر به کمک میدان و دیپلماسی بیایند تا با ارائه راهکارهایی، ایران را از این بنبست ژئوپلتیک بیرون بیاورند. یکی از راههای برون رفت فعلی میتواند بازگشت به سیاست قبلی یعنی تخریب و تحت فشار قرار دادن برنامههای امنیتی و نظامی رقیب در منطقه باشد.
نمونه آن، در غرب ایران سیاست همراهی با کردهای منطقه برای ضربه به سیاست دولت ضد ایرانی، عراق بعثی بوده است. قبل از هر چیز لازمه این سیاست بازدارنده و هم سو با امنیت و منافع ملی کشور، رایزنی و گفت وگو با غرب و ابتدا با کشورهای بیطرف مثل سوئیس و مانند آن، برای ارتباطگیری سریع است.
راه بعدی، بازی با کشورهای شبه قاره هند و در ابتدا، گشایش آن از راه پاکستان است. در اینجا هم پای غرب به ویژه انگلستان در میان خواهد بود. بنابراین، همزمان گفتوگوها و همکاری با سرویسهای امنیتی تاثیرگذار غرب از جمله با انگلیس و ایالات متحده برای بده بستانهای سیاسی و امنیتی، در جهت ارتقای امنیت و منافع ملی ایران ضروری به نظر میرسد. با این همکاری، در شرق کشور به چالشهایی نظیر بلوچهای ضدایران متحد، و طالبها یا افغانهایی که ضدایران و شیعه ستیز هستند، احتمالا میتوان غلبه کرد.
در این راستا، در غرب کشور هم با اولویت دادن به همکاری با کردهای هم سو، در ایجاد یک بازی جدید برای بر هم زدن برنامههای رقبای منطقهای سرسخت مانند ترکیه و متحدان آن و حتی اسرائیل، در مرزها و پیرامون کشور بر آنها برتری امنیتی و نظامی پیدا کرد.
تا اینجا (در صورت عملیاتی کردن طرحهای مورد اشاره، که ریشههای آن به قبل از انقلاب بر میگردد و حتی در زمان جنگ با عراق از آن بهره بردیم) احتمالا جلوی ناامنی و تهدیدات فوری ایران در مرزهای غربی، شمال غربی و شرق کشور گرفته میشود و یا محدود خواهد شد. در ادامه، هم زمان در حوزه کشورهای عربی منطقه میتوان از کارت انصارالله یمن برای معامله نانوشته با عربستان و به دنبال آن عربها استفاده کرد و به طور موقت از تهدیدهای ضدنظام و ایران در آن حوزه جلوگیری کرد.
در این فرصت، با تهیه و تزریق برنامههای بلندمدت ژئوپلیتیکی برای بازیگران محلی، منطقهای، جهانی و با عملی کردن راهکارهای مطمئن در حفاظت از منافع ملی ایران، احتمالا در آینده نزدیک میتوان به یک بازیگر با ثبات منطقهای و تاثیرگذار در سازمانهای بینالمللی تبدیل شد.
در غیر این صورت، به نظر میآید ترکیه، آذربایجان، طالبان، اسرائیل و برخی از کشورهای عربی و... با حمایت سرویسهای امنیتی بسیار قوی غربیها، فقط به حذف محور مقاومت فکر نمیکنند بلکه به ناامنی و تجزیه ایران توجه خواهند داشت.