بحث درباره حقوق زنان و مردان یک مساله مناقشهانگیز محسوب میشود. گروهی معتقدند که مابین زن و مرد تفاوتي وجود ندارد و تفاوتها صرفا در مسائل بیولوژیک دیده میشود و گروهی دیگر خلاف این نظر را بیان میکنند.
در کتاب قرآن کریم زن مایه آرامش و تلطیف روح مرد است، به فرموده پیامبر بزرگوار اسلام مرد از دامن زن به معراج ميرود. از ابتدا به لحاظ اینکه زن از قدرت جسماني کمتر نسبت به مرد برخوردار بوده و نیاز به حراست بیشتري داشته همواره پایینتر از مرد فرض شده و در قرون معاصر بهخصوص بعد از ظهور دین اسلام، جایگاه زن به جایگاه اصلي خود ارتقا یافته است. همانطور که در قرآن کریم به آسیه همسر فرعون و حضرت مریم(س) و در تعالیم دیني به حضرت حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب در واقعه عاشورا اشاره گشته است.
با مطالعه تاریخ تحول اسناد بینالمللی در مورد حقوق زنان با سه دوره مختلف مواجه میگردیم که هر کدام از این سه دوره منعکسکننده دیدگاههای مختلف در مورد حقوق و جایگاه زنان در جامعه میباشد. دوره اول که به آن دوره حمایتی گفته میشود و در آن به زنان به عنوان گروهی که نباید به فعالیتهای خاصی بپردازند نگاه گشته و زن به عنوان فردی مطیع و پیرو است و به عنوان همسر و مادر بیشتر نقش داخلی و سنتی دارد. بنابراین از آنجا که زنان به دلایل شرایط روحی و جسمی خاصی که دارند قادر به حمایت همه جانبه از خود نیستند لذا قانون باید نقش حمایتی از آنان را داشته باشد و مقررات ویژهای در جهت حمایت از آنان وضع گردد.
کنوانسیون مربوط به کار در شب زنان شاغل در صنعت که در سالهای 1934 و 1948 توسط کنفرانس عمومی سازمان بینالمللی کار طراحی گردید، این دیدگاه را پذیرفته است. اسناد این دوره جهت حمایت از زنان در برابر برخی آسیبها او را از انجام برخی امور منع میکند، در حقیقت در این دوره حقوق خاصی برای زنان به رسمیت شناخته نمیشود.
دوره دوم به زن به عنوان یک گروه مجزا که نیاز به مراقبت ویژه دارد نگاه میگردد و به نوعی در این دوره این چنین پذیرفته میشود که در موارد خاصی با زنان عادلانه رفتار نمیگردد. لذا به این دوره «دوره اصلاح» گفته میشود؛ یعنی قوانین باید در جهت مراقبت خاص از زنان اصلاح گردد. در این دوره نیز قوانین به زنان به عنوان یک طبقه بدون در نظر گرفتن مردان نگاه میکند؛ کنوانسیون 1957 در مورد تابعیت زنان متأهل که در تاریخ 11 اوت 1958 لازمالاجرا گردیده است؛ کنوانسیون 1952 مربوط به حمایت از زایمان و معاهده 1952 حقوق سیاسی زن که در 7 ژوئیه 1954 به اجرا درآمد
این دیدگاه را در این دوره پذیرفته اند. دوره سوم دوره عدم تبعیض خوانده میشودبدین معنا که از نظر جنسی به زن و مرد بیطرفانه نگاه میشود. این دوره به رفتار مساوی نسبت به زن و مرد اعتقاد دارد. تبعیض جنسی در این دوره به شدن رد میگردد.
منشور سازمان ملل متحد در مواد 55 و 56 بر این امر تأکید و در مواد 13، 62 و 76 نهادهای مختلفی از جمله شورای اقتصادی و اجتماعی را جهت وصول به این اهداف به وجود آورده است. همچنین اغلب مواد کنوانسیون 1979 محو کلیه تبعیضات علیه زنان با تأیید دوره سوم جایگزین دو دیدگاه قبلی گردیدهاند. مثلا قاچاق زنان و استثمار آنان به عنوان فاحشه در ماده 6 کنوانسیون نهی گردیده است. همچنین ماده 9 کنوانسیون صیانت از حقوق زنان متعاهدین را موظف به رفتار مساوی با زن و مرد از نظر اکتساب و تغییر تابعیت کرده است. اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق حقوق مدنی و سیاسی و میثاق حقوق فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، که هر دو در سال 1966 به تصویب رسیده و از سال 1976 لازم الاجرا شده اند و ایران نیز عضو آنها است، همگی بر عدم تبعیض میان زنان و مردان میپردازند و کنوانسیون 1979جدی تر و کاملتر از سایر اسناد دیدگاه عدم تبعیض را پذیرفته و بدان پرداخته است.
به این مطلب در مواد 1، 2، 3، 7، 10، 11 و 16 پرداخته شده است. در حال حاضر جامعه جهانی موفق به رفع کامل تبعیض میان زنان و مردان نشده است و این نابرابری حقوق زن و مرد به وضوح در مسائلی چون مسافرت به خارج از کشور متبوع، طلاق، حق رانندگی، فلسفه بازگذاشتن دست مردان در صیغه کردن هر چند زن در یک زمان با وجود داشتن همسر دائم خود و موارد بسیار زیاد دیگر دیده میشود.
مقدمه و 30 ماده کنوانسیون یا منشور 1979( منشور بینالمللی حقوق زنان) منجمله اسناد بینالمللی در مورد حقوق زنان و اعمال تبعیضات مختل ناروا و در راستای اصول مندرج در منشور سازمان ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر و (میثاق حقوق مدنی و سیاسی و میثاق حقوق فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی)، بر احترام و رعایت حقوق بشر و کرامت و منزلت هر فرد صرفنظر از جنسیت و تاهل تأکید مینماید و همینطور برابر بودن حقوق زنان و مردان را در ابعاد زندگی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به رسمیت میشناسد. از اصول و حقوق به رسمیت شناخته شده در این کنوانسیون بینالمللی میتوان به برابری حقوق زن و مرد در تمام ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی؛ جایز نبودن تبعیض علیه زنان در کلیه اشکال و توسط هر فرد، سازمان یا شرکت؛ تقسیم مسئولیت بین زن و مرد و جامعه به طور کلی در تربیت کودکان؛ انجام اقدامات لازم جهت حمایت از زنان باردار و مادران؛ از میان برداشتن تعصبات، سنتها و روشهای مبتنیبر طرز فکر پستنگری و یا برترینگری جنسی و یا نقشهای کلیشهای برای مردان و زنان؛ جلوگیری از سوءاستفاده از زنان و استثمار آنان؛ اعطای حق شرکت به زنان در کلیه انتخابات و همه پرسیهای عمومی در تمام ارگانهای منتخب مردمی؛ آزادی انتخاب حرفه و شغل و رفعتبعیض شغلی علیه زنان و برقراری امنیت شغلی و آزادی انتخاب محل اقامت و سکونت؛ ایجاد امکانات و شرایط مساوی با مردان در زمینه شغلی و حرفهای و در جهت اخذ مدرک تحصیلی از موسسات آموزشی در کلیه رشتهها و امکانات استفاده از بورسها و سایر مزایای تحصیلی مشابه؛ ایجاد امکانات مشابه برای شرکت فعال زنان در امور ورزشی و تربیت بدنی؛ حق زنان در استفاده از بیمههای اجتماعی مختلف از جمله بازنشستگی، بیکاری، بیماری و دوران پیری؛ رعایت اصول بهداشتی برای حفظ سلامتی زنان خصوصا در دوران بارداری و در محیط کار؛ تغذیه مناسب زنان و انجام خدمات رایگان در دوران بارداری و دوران شیردهی تساوی زنان با مردان در اهلیت قانونی، انعقاد قرارداد، اداره املاک و شرکت در مراحل مختلف دادرسی در دادگاهها و محاکم؛ برخورداری زنان و مردان از حقوق مساوی و یکسان در مورد انتخاب آزادانه همسر و حقوق و تعهدات مشابه در طی دوران زناشویی و پس از جدایی و تصمیمگیری نسبت به تعداد فرزندان و فاصله زمانی بارداری، قیمومیت، حضانت، سرپرستی و فرزندخواندگی قبل از تصویب کنوانسیون رفع تبعیض نژادی اسناد معتبر بینالمللی دیگری در جهت تساوی حقوق زن و مرد وجود داشت، ولی جهت تأکید، تضمین و رعایت بیشتر و بهتر حقوق زن کنوانسیون جدید به عنوان اولین سند جهانی منع کلیه انواع اشکال تبعیض با روشهای موثرتر حمایتی و اجرایی تصویب گشت.
از سال 1945 تا 1993 حدود 48 سال زمان برد تا جامعه بینالمللی باور کنند حقوق زنان، حقوق بشر است.
با پایان جنگ جهانی دوم که فرد به عنوان موضوع حقوق بینالمللی شناخته میشود و به مسائل مربوط به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (نسل دوم حقوق بشر) و حق توسعه، حق زیستن در صلح و حق داشتن محیط زیست سالم (نسل سوم حقوق بشر) تاکید کرده و این حقوق را از حقوق مدنی و سیاسی (نسل اول حقوق بشر) جدا مینماید. تقاضای توجه به حقوق زنان باعث شده است که موضوعات مرتبط با حقوق بشر زنان بیشتر مورد توجه قرار گیرد، اما نمیتوان با قاطعیت گفت در واقعیت و عمل این روشها بهبود عملی حقوق و وضعیت زنان دنیا گشته کمکی کرده یا خیر. امروزه تبعیض و خشونت واژهای ملموس و مشترک برای تمامی زنان دنیاست و مشکلات زنان با شدت و ضعف ادامه دارد و هنوز نمیتوان با قاطعیت اعلام کرد که زنان از حقوق مساوی با مردان برخوردار هستند یا خیر. در حالی که زنان در بیشتر جوامع به پیشرفتهای مهمی دست یافتهاند.
اما امروزه شاهد نقض فاحش و گسترده حقوق زنان در غزه توسط رژیم اشغالگر صهیونیست هستیم.کمیسیون امور اسرای فعلی و سابق فلسطین در ماه دسامبر اعلام نمود دستکم ۱۴۲ زن در حال حاضر در زندانهای رژیم صهیونیستی نگهداری میشوند؛ و اعلام داشت که جنایتهای وحشتناک علیه اسرای زن فلسطینی صورت گرفته و همچنان انجام میشود. و زنان در زندانهای رژیم صهیونیستی در شرایط سختی قرار دارند و حقوق آنها به گستردگی مورد تجاوز قرار میگیرد؛ محرومیت از ارتباط با خانواده، حبس در سلولهای انفرادی، شکنجه و محرومیت از غذا از اشکال خشونت جاری علیه اسرای زن فلسطینی در زندانهای رژیم صهیونیستی هستند.
خشونت علیه اسرای زن فلسطینی در زندانهای رژیم صهیونیستی به اشکال مختلفی دیده میشود تعداد کثیری از اسرای زن به شهادت رسیدهاند و امور حریم خصوصی زنان و دختران فلسطینی در هنگام دستگیری و بازجویی رعایت نمیگردد.
یکی از موارد به شدت دردناک خشونت جنسی صهیونیستها علیه زنان و دختران فلسطینی است تاکنون پروندههای مختلفی از آزار جنسی زنان فلسطینی در ایستهای بازرسی رژیم صهیونیستی منتشر گشته من جمله خشونتهای جنسی در زندانها شامل تهدید به تجاوز جنسی، لمس ناخواسته و اجباری از سوی بازجویان و همچنین تجاوز جنسی میباشد. از مهمترین نمونههای تجاوز و کشتار زنان فلسطینی میتوان به فاجعه دیریاسین اشاره کرد.
در این فاجعه به اهالی دستور داده شد که وارد میدان روستا شوند و پس از تیر باران اهالی که در کنار یک دیوار به صف شده بودند، زنان در مقابل چشمان فرزندانشان مورد تجاوز قرار گرفته و به شهادت رسیدند.
زنان و دختران مظلوم و بیپناه فلسطینی بهعنوان بخشی از جمعیت غیرنظامی فلسطین هستند که تحت اشغال رژیم صهیونیستی بهصورت روزمره شاهد تضییع حقوق خود به عنوان یک فرد و یک زن میباشند در حالی که مطابق با مقررات و قواعدی که در حقوق بینالملل برای زنان مقرر گشته میبایست در جهان کنونی زنان از عالی ترین سطح دستیابی به حقوق خود و حقوق بشر بهرهمند شوند. نکته حائز اهمیت این است که کشورهایی چون آمریکا،فرانسه و رژیم منحوس صهیونیست که مدعیان اصلی احترام به حقوق بشر و حقوق زنان هستند در عمل نه تنها این حقوق را رعایت نمیکنند بلکه از جمله اصلی ترین بازیگران نقض فاحش و گسترده حقوق زنان در جامعه جهانی و در نوار غزه میباشند.
بسیاری از این موارد نقض آشکار کنوانسیون چهارم ژنو میباشد که مسئولیت کیفری فردی را الزامی میکند.