بختیار همدم (روزنامهنگار ارشد از تاجیکستان) و سلامالدین میرزا رحمت (روزنامهنگار ارشد از قزاقستان)
سالها پیش، اطلاعاتی در رسانههای جهانی فاش شد که نشان میداد سرویسهای ویژه روسیه به طور مخفیانه با جنبش تروریستی طالبان ارتباط برقرار کردهاند. همچنین گزارشهایی در مورد تامین سلاح به طالبان از روسیه منتشر شد. روسیه مایل به پاسخ به چنین اتهامهایی نبود و میگفت: ما در حال انجام مذاکرات مقدماتی با طالبان هستیم، ما میخواهیم بفهمیم آنها چه کسانی هستند.
و بنابراین، هنگامی که حمله طالبان آغاز شد، که با تصرف کابل به پایان رسید، در همان زمان یک کمپین تبلیغاتی گسترده در رسانههای حامی دولت روسیه آغاز شد تا تصویری مثبت از طالبان شکل گیرد. در این کار دیپلماتهای روسی غیرت بیشتری به خرج دادند. به دنبال آنها «کارشناسان» افغانستان میآیند که بسیاری از آنها، با توجه به نوشتههایشان در وبسایتها، سخنرانیهایشان در کانالهای تلویزیونی روسیه، تصور بسیار مبهمی از افغانستان دارند.
معنای کلی سخنرانیهای همه مبلغان این است: طالبان مانند سابق شرور نیستند، آنها از گذشته خونین درس گرفتهاند و روسیه یک سیاست درست و حتی عاقلانه در افغانستان دنبال میکند و طالبان را به عنوان یک نیروی نظامی-سیاسی به رسمیت میشناسد.
۱
ضمیر کابلوف، فرستاده ویژه روسیه در امور افغانستان، دیپلمات باتجربهای که این کشور را از نزدیک میشناسد، در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی روسی از طالبان به عنوان "جنبش سیاسی-نظامی" نام برد. و او در نگاه افرادی که به مدت 25 سال در مورد تاریخچه ظهور طالبان در افغانستان تحقیق کردهاند، مایهی خنده شد. اگر وی نظر رهبری سیاسی کشور را بیان کرد، پس باید تصمیم دادگاه عالی روسیه در 14 فوریه 2003 در مورد به رسمیت شناختن طالبان به عنوان یک سازمان تروریستی لغو شود.
«طالبان به جمهوریهای آسیای میانه حمله نخواهند کرد!»، او قاطعانه چنین اظهار میدارد، گویی که وی نماینده ویژه جنبش طالبان در مسکو است و نه یک مقام ارشد وزارت امور خارجه روسیه.
طبق بررسیها، سرگئی لاوروف مؤثرترین و محبوبترین سیاستمدار روسیه است. با این حال، اظهارات وی مبنی بر اینکه «طالبان بخش کاملی از جامعه افغانستان هستند» باعث سردرگمی شدید در جامعه جهانی و خشم رهبران اتحاد شمالی افغانستان شد.
طالبان بخشی از جامعه پاکستان و محصول سرویسهای اطلاعاتی پاکستان هستند! پشتوانه این سازمان تروریستی پشتونهای پاکستان هستند. آنها با فرهنگ افغانستان و جامعهی معنوی همه مردم افغانستان بیگانه هستند. مأموریت طالبان این است که این جامعه معنوی را از بین ببرد، مغز نسل جوان را خالی کرده و حکومت تاریکی را در کشور برقرار کند. این تنها راه فتح افغانستان است!
امروز، طالبان یک سازمان تروریستی متشکل از سازمانهای تروریستی آسیای میانه، قفقاز، ترکستان شرقی، گروههای تروریستی داعش در سوریه، جبهه النصره، احرار الشام و ... است. هر یک از این گروهها اهداف و مقاصد خاص خود را دارند.
«ما 20 سال است که برای ایجاد امارت در افغانستان و ماندن در اینجا نجنگیدهایم. هدف ما یک جنگ مقدس علیه کافران و مرتدین منطقه است. یک جنگ مقدس در آسیای مرکزی و قفقاز است، آزادسازی اویغورستان از یوغ چین و ...». این معنای کلی اظهارات رهبران همه گروههای تروریستی خارجی است، که بخشی از طالباناند.
بنابراین، اظهارات رهبری طالبان مبنی بر اینکه آنها قصد حمله به آسیای مرکزی را ندارند نباید جدی گرفته شود.
۲
مصاحبه دیمیتری ژیرنوف، سفیر روسیه در افغانستان، با ولادیمیر سولوویف، روزنامهنگار تلویزیونی روسیه، بار دیگر بر این واقعیت گواهی میدهد که روسیه تنها به طور رسمی دولت طالبان را به رسمیت نمیشناسد. در واقع، از طریق دیپلماتهای خود، تصویری مثبت از یکی از خونینترین سازمانهای تروریستی در جهان ایجاد میکند. دیپلمات روسی اصلاً از این واقعیت خجالت نمیکشد که 25 سال است که این سازمان مسئول جنایات وحشیانهای است که القاعده و داعش هرگز رویای آن را نداشتند. افسانههای زیر از دهان ژیرنوف به گوش میرسید
افسانه 1. کابل آرام است.
قبل از ورود طالبان به کابل، تقریباً هر روز انفجار شنیده میشد. این داعش مرتکب اقدامات تروریستی در شهر شد. (گویی داعش روزانه در مورد اقدامات خونین آنها به سفیر روسیه گزارش میدهد. در غیر این صورت، چگونه او دانست که این کار دست آنها است!)
به محض ورود طالبان به شهر داعش از بین رفت. آنها بدون سلاح (توجه داشته باشید، بدون سلاح!) نیروهای امنیتی را خلع سلاح کردند. و بلافاصله همه چیز را در شهر مرتب کردند. او خودش در شهر حرکت میکرد و از این موضوع مطمئن بود، میتوانید تصور کنید؟! دختران با خوشحالی به مدرسه میروند و کودکان در خیابان میخندند!
شیعیان برای اولین بار بدون ترس تعطیلات مذهبی خود را جشن گرفتند. و هیچ کس به آنها توهین نکرد.
ساکنان کابل بدون ترس، با برگزاری راهپیمایی، صدودومین سالگرد استقلال افغانستان را جشن گرفتند.
این اعتراض به پرچم طالبان و دفاع از پرچم ملی افغانستان بود! طالبان در هنگام راهپیمایی با مسلسل شلیک کردند، یک نوجوان زخمی شد و بقیه در طرفهای مخالف گریختند! اما سفیر در این باره سکوت میکند. او خوشحال نیست از این که تصویر طالبان خراب شود.
بله، گاهی صدای تیراندازی و انفجار در نقاط مختلف شهر شنیده میشود، غیرنظامیان قربانی میشوند. اما سفیر معتقد نیست که این کار طالبان است. به عنوان مثال، دختری نارنجک را در یک انبار پیدا کرد تا آن را بفروشد و غذا بخرد. نارنجک منفجر شد و دختر درگذشت. طالبان چه ارتباطی با آن دارند؟!
- و در فرودگاه؟ - سولوویف میپرسد.
- بله، مردم آنجا میمیرند. اما در آنجا طالبان به آمریکاییها کمک میکنند تا اوضاع را مرتب کنند.
افسانه 2. طالبان دهقانان مسلح هستند.
ما میخواهیم از سفیر بپرسیم - آیا او خود به این مزخرف باور دارد؟
در دهه 90، سازمانهای اطلاعاتی پاکستان جنبش طالبان را از میان طلاب مدارس تأسیس کردند. فارغالتحصیلان مدارس آموزشدیده ایدئولوژیک در مراکز ویژه ترور تروریسم نه حرفه کشاورزی بلکه نظریه و عمل ترور را آموختند.
افسانه 3. نیروهای مسلح در دره پنجشیر شورشی هستند.
ببینید، پسر فرمانده میدانی معروف احمدشاه مسعود، احمد مسعود از کابل فرار کرد و چیزی شبیه به یک واحد چریکی در آنجا ایجاد کرد.
یک نماینده ارشد طالبان از سفیر روسیه خواست تا پیام طالبان را به احمد مسعود منتقل کند.
و سفیر با افتخار این پیام را میخواند: بیایید موافقت کنیم، ما خونریزی نمیخواهیم!
طالبان به طور تصادفی به سفیر روسیه مراجعه کردند. روسیه در افغانستان از اقتدار بالایی برخوردار است.
و این اسطوره مانند خانهای پوشالی در حال نابودی است! روسیه مدتهاست اعتبار خود را در افغانستان از دست داده و سازمان تروریستی طالبان را به عنوان شریک خود انتخاب کرده است.
احساسات ضد روسی در شمال افغانستان رو به رشد است. شمالیها امیدوار بودند که روسیه از اتحاد شمالی حمایت کند و اجازه ندهد که طالبان پیروز شوند، زیرا آنها بودند که از مرزهای اتحاد جماهیر شوروی سابق دفاع میکردند.
توجه به احمدشاه مسعود نه "فرمانده میدانی" که یک فرمانده معروف و قهرمان ملی افغانستان بود. در طول نه سال اقامت نیروهای شوروی در افغانستان، دره پنجشیر تحت رهبری او شکست نخورد.
و در دوران حکومت طالبان (2001-2006) پنجشیر جزیره آزادی باقی ماند.
احمد مسعود جوان اصلاً از کابل فرار نکرد. مدتها قبل از تصرف کابل، او متوجه شد که دولت دست نشانده اشرف غنی سرانجام افغانستان را به طالبان خواهد فروخت. سوار هلیکوپتر شد و برای ایجاد نیروی مقاومت به پنجشیر پرواز کرد.
پنجشیر امروز امید افغانستان است. همه نیروهای میهنپرست کشور، مردم از قومیتهای مختلف - تاجیکها، ازبکها، ترکمنها، قزاقها، هزاره - در اینجا جمع میشوند. چند فرمانده با سپاه خود به احمد مسعود پیوست. در کوتاهترین زمان ممکن، پنجشیر به رهبری احمد مسعود به مرکز مقاومت ملی تبدیل شد!
و این باعث نگرانی جدی رهبری طالبان شده است. مسعود همه دعوتها برای تسلیم رد میکند.
اخیراً، طالبان به تهدیدات روی آوردهاند - چهار ساعت برای فکر کردن، و سپس جنگ! پاسخ سریع بود - آن را امتحان کنید!
همین چند روز پیش نیروهای مقاومت عملیات موفقیتآمیزی را انجام دادند و مرکز ولایت پروان و چندین شهرستان در ولایت بغلان را آزاد کردند. از نظر مقیاس، این سرزمینها سه برابر قلمرو پنجشیر است.
یونس قانونی، معاون رئیسجمهور سابق در زمان حامد کرزی، صلاحالدین ربانی پسر رئیسجمهور پیشین افغانستان، زیا مسعود، برادر احمدشاه مسعود به رهبری عبدالله عبدالله در اسلامآباد در حال مذاکره برای چانهزنی برای حضور در دولت طالبان هستند. آنها وظیفه دارند احمد مسعود را متقاعد کنند که در ازای دریافت یک پست کلیدی در دولت، مبارزه با طالبان را کنار بگذارد. در صورت رعایت حقوق همه شهروندان کشور و ایجاد دولت با در نظر گرفتن منافع همه مناطق، مسعود آماده مذاکره است. وی در عین حال حمله طالبان را تجاوز پاکستان دانست. مسعود گفت: "سازمان تروریستی خارجی باید افغانستان را ترک کند!"
۳
در سال 1996،شاید اکثریت قریب به اتفاق پشتونهای افغانستان در کنار طالبان بودند. سپس جنگی بین پشتونها به عنوان بخشی از طالبان از یک سو و تاجیکها، ازبکها و خزرها از سوی دیگر رخ داد.
به مدت 25 سال، پشتونها فهمیدهاند که طالبان واقعاً چه کسانی هستند. در حال حاضر جوانان پشتون بیشتر مخالف طالبان هستند.
افغانستان دارای اینترنت قوی است. تقریباً 70 درصد از جمعیت افغانستان بین 30 تا 35 سال دارند. اینترنت به مدرسهای برای آموزش جوانان تبدیل شده است. آنها ایدئولوژی قرون وسطایی طالبان را رد میکنند.
افسانه 4. امرالله صالح، معاون رئیس جمهور از کابل به پنجشیر رفت و خود را رئیسجمهور افغانستان اعلام کرد. ظاهراً او اکنون شخصیت برجسته مقاومت است.
وقتی امرالله صالح، معاون رئیس جمهور دستنشانده، که با تیم خود در فساد گرفتار شده بود، در پنجشیر ظاهر شد، مردم او را استقبال کردند. مردم پنجشیر به او فرصت دادند تا جرمش را جبران کند.
رهبر در پنجشیر تنها یک نفر و آن هم احمد مسعود است.
همه این افسانهها یک شاخص است: سفیر روسیه افغانستان را نمیشناسد و زحمت نمیکشد تا با این کشور آشنا شود. به او دستور داده شد که تصویر یک سازمان تروریستی را ایجاد کند، بنابراین این کار را میکند. احمق و مسخره! رسوایی خود و کشوری که نمایندگی میکند!
با وجود چنین دیپلماتهایی، شکست سیاست روسیه در افغانستان اجتنابناپذیر است! وزارت خارجه روسیه درگیر بازیهای خطرناک خود با طالبان است! دیپلماتهای روس با ارائه اطلاعات نادرست به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، او را در موقعیتی غیر قابل رصد قرار دادند!
جمهوریهای آسیای مرکزی نباید ناظران ساکت سیاست پوچ روسیه باشند که اولین عواقب آن در سالهای آینده احساس خواهند شد.
یک سازمان تروریستی کل ایالت افغانستان را را فتح کرده است! همفکری جامعه جهانی، حمایت بیشتر تروریستهای روسیه و دیگر کشورهای منطقه میتواند افغانستان را به مرکز جذب نیروهای رادیکال آسیای مرکزی و قفقاز تبدیل کند. در این مناطق فرقههای خواب بسیاری وجود دارند که با طالبان همدردی میکنند. پیروزی طالبان آنها را خوشحال میکند.
حزب اسلامی تاجیکستان که در حال حاضر تبعید شده است، پس از کودتای نافرجام سپتامبر 2015 در اروپا پناهنده شد، به طالبان صدا میدهد و دوستی و همکاری ارائه میدهد.
در سراسر کشور در حال حاضر فلج ساختارهای قدرت محلی وجود دارد. مقامات دولت قبل از تحریم طالبان خبر دادهاند و قصد کار ندارند. و شبه نظامیان طالب فقط برای مبارزه آموزش دیدهاند. آنها نمیتوانند کار مقامات محلی را سازماندهی کنند. و در چنین وضعیت فاجعهآمیزی، رهبری طالبان برای ایجاد نهادهای دولتی جدید نه برای "روسیه دوست و مقتدر"، نه به ایران، بلکه از ترکیه درخواست کمک میکند!
ورود مسالمتآمیز ترکیه به افغانستان، مشارکت آن در دولتسازی تهدید جدیدی برای روسیه است!
آسیای میانه میتواند و باید شریک اصلی خود یعنی روسیه را از بیهودگی سیاستهای فعلی در افغانستان متقاعد کند. لازم است که رعد و برق سریع متولد شده و قدرت اتحاد ملی در پنجشیر حفظ شود.
اگر پنجشیر شکست بخورد، ضربهای به تصویر آسیای میانه وارد میشود. میلیونها نفر از اقوام مردم منطقه در صد سال پیش، به خواست سرنوشت، در دو طرف رودخانه پنج تقسیم شدند. تاجیکها، ازبکها، قزاقها، ترکمنهای افغانستان به کمک همقبیلههای خود در آسیای میانه امیدوارند.
حرف آخر
روسیه ضامن امنیت در آسیای مرکزی است. امروز، برای تقویت پایگاه نظامیخود در تاجیکستان، برای اطمینان از امنیت مرزهای جمهوریهای آسیای میانه، که مرزهای مشترک جامعه اقتصادی اوراسیا هستند، مبلغ هنگفتی خرج میکند.
با این حال، سیاست امروز روسیه در افغانستان، که برای دستیابی به مزایای لحظهای طراحی شده است، در سالهای آینده علیه آن روانه خواهد شد.
سپس روسیه مجبور خواهد شد بودجه بسیار بیشتری را برای حفاظت از منافع ژئوپلیتیک خود در منطقه به ضرر قدرت اقتصادی و نظامی خود هزینه کند.