دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳

جنگ دیپلماسی جایگزین جنگ میدان

با حمله‌ای که به یک پایگاه نظامی در اصفهان انجام و به اسرائیل منتسب شد، به نظر می‌رسد دو طرف سطح حملات مستقیم به یکدیگر را متوقف خواهند کرد. به ویژه که تلفات انسانی نداشت و تلفات مادی آن نیز اندک بود. بنابراین انتظار نمی‌رود حمله مستقیم ایران و اسرائیل به یکدیگر ادامه داشته باشد. ایران به دنبال بازگشت موازنه به سود خود در منطقه بعد از ترور و شهادت سردار زاهدی در پی حمله به سفارت ایران در دمشق بود که با حمله نظامی به اسرائیل این موازنه بازگشت و ایران به آن بازدارندگی مطلوبش رسید و اسرائیل نیز احساس می‌کرد نمی‌تواند حمله ایران به خاک خود را بی پاسخ بگذارد؛ بنابراین حمله‌ای سبک انجام داد تا رژیم صهیونیستی هم بتواند در داخل از آن بهره‌برداری کند و در مقابل مخالفانش با آن مانور دهد و هم حمله در سطحی نباشد که ایران در پی واکنش جدید برآید.
واقعیت این است که دو طرف آمادگی دادن هزینه جنگ تمام عیار را ندارند. نه ایران به‌دنبال یک جنگ گسترده با اسرائیل است که می‌تواند زیرساخت‌هایش هدف این رژیم و متحدانش در غرب و ناتو قرار بگیرد و نه اسرائیل توانایی دارد حملات ایران به تاسیسات زیربنایی خود را تحمل کند؛ به ویژه که به لحاظ جغرافیایی کوچک است و ضربه پذیر و زیرساخت‌هایش آسانتر از یک کشور پهناور می‌تواند هدف قرار گرفته شود. کما اینکه شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل به نقل از یک منبع نزدیک به نتانیاهو اعلام کرد که تل آویو به دنبال جنگ با ایران نیست. البته اسرائیل زمانی به این نتیجه رسید که به روشنی دید آمریکا از جنگ علیه ایران استقبال نمی‌کند و حاضر نیست تل آویو را در این جبهه همراهی کند.
این حمله اما دو واقعیت دیگر را نیز نشان داد. اول اینکه ثابت شد اسرائیل از یک رژیم منسجم برخوردار نیست؛ بلافاصله بعد از اعلام خبر حمله به تاسیسات نظامی‌اصفهان، «ایتمار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی اسرائیل واکنش نشان داد و آن را با عبارت «ضعیف و مسخره بود» تقبیح کرد، واکنشی که با انتقاد محافل داخلی سرزمین اشغالی مواجه شد و او را به عدم درک منافع ملی و امنیتی اسرائیل و شکست او در قبول مسئولیتش در دولت متهم کردند. به این ترتیب این عضو کابینه بنیامین نتانیاهو تلویحا مسئولیت رژیم صهیونیستی را در انجام این حمله پذیرفت.
دیگر اینکه آن طور که گفته شد این عملیات توسط ریزپرنده یا کوادکوپتر از داخل ایران انجام شد. این پیام بدی را به تهران ارسال می‌کند مبنی بر اینکه اسرائیل توانایی ضربه زدن به ایران از داخل خاک کشورمان را دارد. مقامات امنیتی ما باید بیش از پیش به این اتفاق توجه کنند و آن را یک چاله امنیتی برای کشور بدانند و درصدد رفع آن برآیند.
نوع واکنش جامعه جهانی نیز بیانگر این است که با وجود حمایتی که از اسرائیل می‌کنند، از گسترش جنگ در منطقه نگرانند. غربی‌ها در حالی که حمله ایران به اسرائیل را محکوم کردند اما نسبت به اقدامات اسرائیل علیه ایران واکنشی نشان ندادند. با این وجود نشست فوق العاده هفته پیش شورای امنیت سازمان ملل که صرفا به بیان اظهاراتی دیپلماتیک در دو جبهه غربی و ضد غربی رد و بدل شد، هیچ نتیجه یا بیانیه یا قطعنامه‌ای به‌دنبال نداشت که به روشنی بیانگر آن است علی‌رغم اینکه غرب با اسرائیل علیه ایران هم‌صداست اما به هیچ عنوان به دنبال گسترش جنگ در منطقه نیست و از سیاست اسرائیل برای کشاندن غرب به رویارویی خود با ایران استقبال نمی‌کند. پیامی که به روشنی در گفت‌وگوی تلفنی جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا با نخست وزیر اسرائیل بیان شد و گفت که کشورش در حمله احتمالی اسرائیل به ایران این رژیم را همراهی نخواهد کرد.
با همه این احوال اما هنوز کارزار علیه ایران تمام نشده است. از اظهارات مقامات اروپایی و آمریکایی و بسته تحریمی‌ای که می‌روند علیه ایران اعمال کنند، می‌توان این گونه برداشت کرد که غرب قصد دارد کارزار سیاسی خود را از برخورد نظامی مستقیم با ایران به کارزار دیپلماتیک و امنیتی منتقل کند و احتمالا به زودی شاهد طوفان دیپلماتیک سیاسی علیه ایران در محافل بین‌المللی خواهیم بود. به ویژه با نزدیک شدن به انتخابات آمریکا و همچنین نزدیک شدن به بندهای زمان‌بندی شده برجام که می‌تواند منافع بسیاری را به لحاظ حقوقی و هسته‌ای متوجه ایران کند، پیش‌بینی می‌شود فشار غرب با پروپاگاندای اسرائیل علیه ایران بیش از پیش تشدید شود.