رانندگی و استفاده از وسایل نقلیه، امری ضروری در زندگی روزمره مردم است و در این میان تصادفات رانندگی مرگبار هر ساله باعث پایان دادن به زندگی هزاران نفر در جهان ميشود، چه عامل یا عواملی دست در دست هم داده تا موجب چنین حوادث دلخراشی در عرصه خیابانها و جادهها شود؟ بیایید با هم یکی از جنبههای آن را بررسی کنیم... «اختلال روانی».
عوامل تاثیرگذار در تصادفات رانندگی و تلفات ناشی از آن بسیارند، وضعیت مهندسی خیابانها و جادهها، ایمنی خودروها، فرهنگ ترافیک و شد آمدی، تبحر و مهارت رانندگان، عابران پیاده، سن و سال رانندگان و مهمتر از همه آمادگی روانی و ذهنی رانندگان، همه و همه جزو عوامل بروز یا عدم بروز تصادفات رانندگی در جهان است.
به طور کلی هر تصادفی معلول چهار عامل انسان، جاده، وسیله نقلیه و محیط است، این مساله یعنی تصادفات رانندگی، یکی از بزرگترین معضلات جوامع شهری در دنیا است که تا پیش از سال 2018 رتبه نهم را در مرگ و میرها یدک ميکشید که انتظار ميرود در سال 2024 به رده دوم مرگ و میر در جهان صعود کند و این در حالی است که سالانه به طور متوسط در دنیا بیش از 2 میلیون نفر جان خود را در این گونه حوادث از دست ميدهند.
محققان حوزه ترافیک عواملی مانند وضعیت نامناسب کنترل ترافیکی، بالا بودن تعداد مصدومان و عدم دسترسی به خدمات پزشکی مناسب و به موقع، افزایش روزافزون تعداد وسایل نقلیه را در بحث تصادفات رانندگی خصوصا در کشورهای در حال توسعه موثر ميدانند اما نکته حائز اهمیت این است که در این میان یک عامل خیلی مهم در بیشتر مواقع نادیده گرفته ميشود و آن چیزی نیست جز تعادل روانی رانندگان.
شاید برای همه خوانندگان پیش آمده باشد که هنگام عبور در خیابان و یا جادههای برون شهری افرادی را در حال درگیری و مشاجره به خاطر تصادفات خودرویی مشاهده کرده باشند و بعضا یکی از آنها را مقصر دانسته و گاهی نیز این برخوردهای فیزیکی و لفظی به مراجع قضایی نیز کشیده ميشود اما دلیل این امر چیست؟ آیا صرفا میزان خسارت وارده باعث بروز این درگیریهای ميشود؟ باید گفت نه.... با توجه به وجود انواع بیمههای خسارتی و جانی، درصد کمی از این درگیریها ناشی از موضوع خسارت است، بلکه بیشترین دلیل بروز درگیری و برخوردهای فیزیکی و لفظی پس از وقوع تصادفات خودرویی، عدم تعادل روانی و فشارهای عصبی ناشی از روزمرگیهای افراد است، بله درست خواندید، فشارهای روانی و عدم تعادل روانی افراد.
اما آمار در ایران چه ميگوید؟ بیایید همین ابتدای کار این موضوع را با جملات مثل «سیاه نمایی» و یا «بدبینانه نگاه کردن»، لوث نکنیم، واقع گرایانه اگر بنگریم متوجه ميشویم که طبق آمار دقیق پژوهشکده بیمه وابسته به بیمه مرکزی ایران، کشور ما در سال 1394 در میان 190 کشور جهان، رتبه دوم در رانندگی ناایمن را دارا بوده است، یعنی بعد از کشور سیرالئون، دوم کشوری بوده ایم که به خاطر رانندگی نا ایمن در جهان شناخته شدهایم... و در همین زمان میزان تصادفات رانندگی در ایران 25 برابر بیتشر از ژاپن - با آن میزان تراکم جمعیتش در هر متر مربع- بوده است. تعجب کردید، نه؟ (بر اساس گزارش بیمه مرکزی ایران در تیر ماه 1394 و سایت دویچه وله فارسی؛ 1394).
بر حسب گزارشهای سایت تابناک در 21 آذر ماه 1397 نیز مشخص شد سالانه حدود 800 هزار تصادف رانندگی در ایران رخ داده است و روزانه چهار نفر کشته شدهاند، یعنی مرگ یک نفر در هر 360 دقیقه؛ در واقع تصادفات رانندگی در ایران پس از آلودگی هوا بیشترین قربانی را ميگیرد. ایران یکی از بیشترین تلفات جادهای در جهان را داراست که مهمترین دلایل آن ميتوان به عوامل انسانی، محیطی و از همه مهمتر فرهنگ ترافیکی اشاره کرد (سایت تابناک؛ 21 آذر ماه 1397).
قصد اطاله کلام ندارم، پس بیکم و کاست به علل روانی وقوع تصادفات ميپردازم؛ طبق نظر کارشناسان ین و تجربه رانندگی در وقوع تصادفات جادهای نقش به سزایی دارد، به ازای هر یک سال سن، به خاطر احتیاط بیشتر میزان وقوع تصادفات 2درصد کاهش ميیابد، طبق بررسی جمعیت طرافداران ایمنی راهها در سال 1396، میزان سهم هر یک از ردههای سنی در وقوع تصادفات رانندگی به شرح زیر بوده است، 21 تا 30 سال، رتبه اول، بالای 61 سال رتبه دوم و 31 تا 45 سال رتبه سوم را داشتهاند (جمعیت طرفداران ایمنی راهها؛ 1396). گرچه در سال 1398 طبق انتشار مطلبی در روزنامه جام جم، رییس مرکز صدور گواهینامه راهنمایی و رانندگی فراجا، اعلام داشت که رانندگی سقف سنی ندارد، اما بهتر است در این خصوص تصمیماتی گرفته شود تا بتوان رتبه دوم تصادفات رانندگی را که در همین پاراگراف مطرح شده است را کاهش داد (روزنامه جام جم؛ مرداد 1398). خب، شاید تا کنون سوال برای خوانندگان پیش آمده که نقش اختلال روانی و فشارهای عصبی در این تصادفات کجاست و به میزان است؟ باید گفت که طی تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی، مشخص شده است که برخی از اختلالات روانی بر رفتار ترافیکی و بروز تصادفات نقش ویژه ای دارند، از سلامت روانی رانندگان به هنگام اخذ گواهینامه گرفته تا اختلالات پس از وقوع حادثه، از وجود فشارهای روانی خانواده گرفته تا مشکلات ناشی از گرفتاریهای اجتماعی و اقتصادی.
آمار بالای تصادفات رانندگی و تلفات ناشی از آن به قدری بود که در سال 1396 ضرورت برگزاری نخستین کنگره روانشناسی ترافیک را ایجاد کرد که در آن لزوم توجه به مبانی علمی علوم رفتاری و روانشناسی رانندگی به عنوان یک اصل در هنگام صدور گواهینامه راندنگی را ضروری ميدانست و بر آن تاکید داشت(روزنامه آرمان؛ آبان 1396). روانشناسی ترافیک یک اصل شناخته شده و قابل قبول در بسیاری از کشورهای دنیاست، به طور مثال در کشور آلمان حدود یکصد سال است که روانشناسی ترافیک و بررسی ابعاد روانشناختی رانندگان وجود دارد یا در آزمونهای رانندگی در کشور سوئد مورد تایید قرار ميگیرد.
بر اساس مبانی روانشناختی رانندگی، افراد مضطرب، رانندگی تهاجمی دارند و این نوع از راندن، اغلب سبب تصادفات مرگبار و غیرقابل جبران ميشود، هيجانخواهي، تجربهطلبي، ماجراجويي، ملال پذيري، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، رفتارهای نمایشگری، فوبیا، افکار پارانوئید، وسواس فکری و عملی، تنوع طلبی، حساسیت میان فردی، خستگی، خواب آلودگی، عصبانیت، غمگینی و یا خشمگین بودن، از جمله حالتهایی است که به لحاظ روانی هر رانندهای - خواه تازه کار و خواه باتجربه - را تحت تاثیر قرار ميدهد؛ اما متاسفانه در هنگام انجام آزمونهای رانندگی هیچ یک از این شرایط امتحان نمیشود و فردی که برای دریافت گواهینامه به مراکز آموزش رانندگی بدون دریافت کارت سلامت روانی و صرفا با رعایت اصول اولیه رانندگی در برابر آزمون گیرنده، موفق به اخذ گواهینامه شده و بلافاصله پشت فرمان خودرو نشسته و در خیابانها تردد ميکند غافل از اینکه نمیدانیم این فرد از لحاظ روانی و روحی شرایط تسلط بر خودرو در مواقع بحرانی را دارد یا نه؟ این فرد در خیابان با کوچکترین تحریک از سوی سایر رانندگان کنترل روانی خود را از دست داده و با پرخاشگری و لجبازی موجب وقوع درگیری و نزاع با بعضا خطرات بیشتر همچون تصادفات رانندگی ميشود.
ناگفته نماند که ایمنی و استاندارد بودن عرض جاده، رعایت مقررات رانندگی، استفاده نکردن از مواد مخدر و الکل، توقف در حالت خواب آلودگی و خستگی ميتواند در کاهش تصادفات موثر باشد، با این روش، ميتوان در آینده درصدی از تصادفات مربوط به عوامل انسانی را کنترل کرد و کاهش داد. و سخن آخر این که، با اجرای دقیق آزمونهای روانشناختی و در صورت لزوم برگزاری کلاسهای روان درمانی ویژه داوطلبان و رانندگان در آموزشگاههای رانندگی، ميتوان بیشتر مشکلات روانی و عصبی افرادی را که تمایل به دریافت گواهینامه رانندگی دارند را تا حد بسیاری کاهش داد و کنترل کرد و پلیس راهنمایی و رانندگی نیز ميتواند در بروز تصادفات با ارجاع رانندگان متخلف به کارگاههای روانشناسی و الزام به گذراندن دورههای آموزشی و مهارتهای فردی، از تردد آن دسته رانندگانی که صلاحیت روانی رانندگی را ندارد جلوگیری به عمل آورند.
کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت، طرحواره درمانگر