زهرا علي اكبري
رسيدن فصل پاييز و مهرماه در ايران نمادي از بازگشايي مدارس و آغاز فصل تازهاي از يادگيري و شور و نشاط در دوران كودكي و نوجواني است. اين رخداد خاطره انگيز و سرنوشتساز، چه با پاندمي كرونا همراه باشد و چه با محدوديتهاي اجتماعي و زيستي ديگري دست و پنجه نرم كند، حذف شدني و تعطيلبردار نيست. حدود دو سال پيش با شروع شیوع بيماري كرونا، نگرانيهاي زيادي سلامت جسمی و رواني جوامع را تهديد كرد و تعطيلي مدارس يكي از تصميماتي بود كه اتخاذ شد تا چرخه انتقال بيماري در جامعه شكسته شود. با گذشت چند ماه و دستيابي دانشمندان و محققان به روشهاي پيشگيري و مقابله با كوويد-19، كشورهاي توسعه يافته به سمت بازگشايي مدارس و چه بسا رفع محدوديتها حركت كردند. بنابراين شور اجتماعي و گذران زندگي توانست دوباره در ميان ماسكهاي به صورت زده شده و با شكل جديدي از سبك زندگي، جان بگيرد. اما با وجود تمام پيشرفتها و رفع محدوديتهايي كه در جهان صورت گرفته، نظام آموزشي ما هنوز شرايط را مهياي بازگشايي و آموزش حضوري نمیداند و آن را منوط به اقداماتي از جمله واكسيناسيون معلمان و دانشآموزان، كاهش ابتلا به بيماري در جامعه و توان رعايت پروتكلهاي بهداشتي در مدارس میداند. اين تصميم عاقلانهاي است كه تا زمان فراهم شدن تمامي جوانب امر، آموزش حضوري به تعويق بيفتد اما غفلت در انجام وظايف و مسئوليتهاي محوله موضوع ديگري است كه امروز به جاي بازگشايي حضوری مدارس باز هم به مانند سال گذشته، مهرماه را با آموزش مجازي آغاز میكنيم. اين غفلت فقط شامل حال آموزش و پرورش نيست بلكه بدون ترديد بخشهاي ديگر دولت نيز كه متوليان آمادهسازي جامعه براي آموزش حضوري بودند تا كنون نتوانستهاند كه به وعدهها و وظايف خود جامه عمل بپوشانند. اين دولت و آن دولت هم ندارد. مملكت كه نبايد به خاطر تغييرات مناصب سياسي خود از حركت باز بايستد و فعاليتها را موكول به انتقال دولت بداند. نزديك دو سال است كه دانشآموزان در موثرترين سالهاي زندگي خود به دور از فعاليتهاي ارزشمند تربیتی مدارس همچون تعامل با همسالان، ظرفیت ايدهپردازي، شور و نشاط، یادگیری مشارکتی، شرکت در فعاليتهاي بدني (ورزش)، فرهنگی و هنری، یادگیری آموزههای شهروندی و اخلاقی، تفکر انتقادی، کسب شیوههای حل مسئله و... هستند و ناخرسندانه به دلیل سومدیریتها، هر ماه وعده ماه بعد براي بازگشايي مجدد مدارس داده میشود. دانشآموز برای رشد متوازن آموزشی و تربیتی خود به بودن در محیط مدرسه و گفتوگو با دوستان و معلمان خود در فضای اجتماع و مشارکت در فعالیتهای تعلیم و تربیتی نیاز دارد. چنین ویژگیهایی از مدرسه با آموزش مجازی قابل جبران نیست. آموزش و پرورش در دوران کرونا صرفا بر آموزش مجازی برنامهریزی کرد و با وجود آنکه در بستر الکترونیکی برنامههای پرورشی نیز طراحی و اجرایی کرد، اما باید پذیرفت که هر چقدر هم تعريف و تمجيد از آموزشهاي آنلاين شود نبايد انكار كرد كه آموزش حضوري و ابعاد تربيتي آن تا چه حد در جسم و روان دانش آموزان تاثير بسزايي دارد. با وجود تمامي تفاسير، آموزش و پرورش انتخاب كرد تا براي كسب اعتماد خانواده و تضمين سلامتی دانش آموزان و معلمان مهر1400 را با آموزش مجازي در شهرهاي پرخطر و حتي الامكان آموزش حضوري در مناطق كم جمعيت به همراه آموزش تلويزيوني، آغاز كند. چند روز پيش از نسخه جديد اپليكيشن «شاد» رونمايي كرد و معلمان را به آموزش مجازی قابل دسترستر و با امكانات بيشتر در آن نويد داد. بنابراین معلمان، دانش آموزان و اولیا منتظر هستند تا با شروع رسمی کلاسهای درس قابلیتهای جدید این اپلیکیشن را مورد آزمون فرایند یاددهی – یادگیری قرار دهند که آیا میتواند نیازهای موجود را برطرف کند یا کاسه همان کاسه است و آش همان آش. البته نباید از نظر دور داشت که نظام آموزشی کشور در سال تحصیلی گذشته کاستیهایی در اقدامات تعلیم و تربیتی خود داشته که از آنها کسب تجربه کرده و بی گمان در سال تحصیلی جدید میتواند با وجود آزمون و خطاهایی که در طرح و برنامههای خود داشته، شرایط بهتری را رقم بزند. کودکان بازمانده از تحصیل و دانش آموزانی که به دلایل متعدد اقتصادی و اجتماعی در دو سال اخیر ترک تحصیل کردند از دیگر نگرانیهایی است که در آغاز سال تحصیلی جدید، دولت باید به آن توجه ویژهای داشته باشد و آموزش و پرورش را در حل چنین دغدغههایی حمایت کند. هرچند که تبلت و تلفن همراه اهدا کردن، میتواند بخشی از شکافها را در آموزش مجازی جبران کند اما تهیه ابزار دیجیتال برای دانشآموزان، در منطقهای که پوشش اینترنتی ندارد از آن جمله کارهای عبث و بینتیجه است و بهتر است پیش از شانتاژهای تبلیغاتی مبنی بر رفع محدودیتها و برقراری عدالت آموزشی به جوانب امر هم دقت کرد. تامین آموزش رایگان، تخصیص بودجه کافی به مدارس، بستر آموزشی مناسب و تربیت تمام ساحتی الزاماتی میطلبد که فقط بر عهده نظام آموزشی نیست.آموزش و پرورش باید حمایت و تامین شود تا بتواند مشکلات را رفع کند، دانش آموزان را به آموزش با کیفیت سوق دهد و والدین را راضی از تعلیم وتربیت مدرسهای.هیچ نظام آموزشی موفقی در جهان نیست که به تنهایی و بدون نگاه اولویتی دولت خود توانسته باشد به توسعه و ارتقا دست پیدا کند. اگر آموزش و پرورش موثر، سازنده، نوین و انرژیک میخواهید باید از تخصیص اولویتها به آن حمایت شود.
این اولویتها در بخشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گنجانده میشودکه اگر اولویت در دو سال گذشته به آموزش حضوری و چه بسا واکسیناسیون و مقابله با کرونا داده میشد امروز مدارس حضوری بود و شور و اشتیاق دانش آموزان شهر را پر از صدای زندگی و پیشرفت میکرد.البته نه از آن اولویتهایی که هنوز در صحن مجلس تصویب و قانون نشده، مسئولان آن را وعده میدهند، مانند همین رتبه بندی فرهنگیان و... امید است که با وجود چالشهای موجود، دانش آموزان با برخورداری از آموزشی شایسته، سال تحصیلی خوبی را در پیش رو داشته باشند.