۰
چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۵۶
نایب رئیس اتاق بازرگانی:

بازار آسیای مرکزی میدان شکست تحریم‌های غرب

رئیس اتاق بازرگانی خراسان رضوی با انتقاد از عملکرد دستگاه‌های متولی در تعیین راهبرد و برنامه ریزی در توسعه روابط تجاری با کشورهای آسیای مرکزی، این منطقه را دارای ظرفیتی عظیم و بالقوه برای اقتصاد ایران دانست.
بازار آسیای مرکزی میدان شکست تحریم‌های غرب
"غلامحسین شافعی" نایب رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و رئیس اتاق بازرگانی خراسان رضوی به تشریح سابقه حضور و فعالیت ایران و برنامه کنونی کشورمان در آسیای مرکزی و همچنین معرفی و تاکید بیشتر منطقه بعنوان کشورهایی دارای ظرفیتی بالقوه در بحث تحریم‌شکنی پرداخت که در زیر متن کامل اظهارات وی تقدیم خوانندگان محترم می‌گردد.

آسیای مرکزی پس از استقلال در بیش از ۲ دهه پیش فرصتی بود که بازار آن بدون زحمت در اختیار کشورهای همجوار قرار گرفت. این بازار واقعا یک فرصت خدادادی بود که درهایی را برای رشد تجارت باز کرد.

به جرات می‌توان گفت از همان ابتدای کسب این فرصت، حرکات ما حرکتی منسجم و برنامه ریزی شده‌ای نبود. ما در این زمینه بسیار شتاب زده و بی برنامه وارد شدیم و نتایج حاصله از این اقدام، از دست دادن بخش قابل ملاحظه‌ای از بازار در مقایسه با رقبای کلاسیک ایران در منطقه بود.

بطوریکه در ابتدای تحولات کشورهای آسیای مرکزی می‌توان گفت، میزان رفت و آمد‌های ایرانیان نامتعارف بود و عدم تجربه کافی نیز از همان ابتدا ضربات بعضا جبران ناپذیری را به کل کشورمان تحمیل کرد.

ابتدای حضور جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی شاید صدها تفاهم نامه بدون مطالعه امضا شد که به جرات می‌توان اذعان کرد که تنها معدودی از آنها به مرحله اجرا رسید.

این وضعیت در شرایطی رقم خورد که ضعف در سیستم مدیریت برنامه ریزی و عدم اطلاع و آگاهی تجار ایرانی فعال در این حوزه نسبت به مجموعه قوانین بین‌المللی بیشترین ضربه را به کشورمان وارد کرد.

متاسفانه، وضعیت بی‌اطلاعی تجار ایرانی از مجموعه قوانین بین‌المللی تنها یک روی سکه بود، روی دیگر سکه عدم آشنایی مقامات کشورهای هدف از مجموعه خواست‌ها و نقاط ضعف و قوت خود بود.

این در حالی بود که در ابتدای فعالیت خودمان می‌بایستی یکسری کارهای فرهنگی را همزمان با برنامه‌های اقتصادی به پیش می‌بردیم و زمینه‌های حضور مستمر را با برنامه ریزی بهتری فراهم می‌کردیم.

این وضعیت در حالی رقم خورد که ایران و ایرانی در ابتدای استقلال کشورهای آسیای مرکزی برای مردم این منطقه از ارج و قرب بسیاری برخوردار بود اما پس از گذشت سال‌ها و بدلیل برخی بی سلیقگی‌ها این روند نه تنها ادامه نیافت بلکه اکنون دریافت ویزای برخی کشورهای آسیای مرکزی برای ایرانیان بسیار سخت شده است.

ترکیه نیز با همین وضعیت شروع کرد اما آنان با برنامه ریزی دقیق و شناخت بازار هدف و مخاطب خود اقداماتی را همزمان با حضور خود انجام دادند که پس از گذشته سال‌ها از ترکیه نامی به نیک به یادگار گذاشت اما ما با ارسال نشریات و کتاب‌هایی که بعضا با ذائقه مخاطب آسیای مرکزی همخوانی نداشت، نیمی از نفوذی که ترکیه برای خود کسب کرد را بدست نیاوردیم.

این وضعیت در حالی اتقاق افتاد که اکنون نیز پس از گذشت سال‌ها از استقلال این کشورها، هنوز هم نتوانسته‌ایم آنطور که شایسته است، حضوری درخور در این منطقه داشته باشیم. تعداد افراد با تجربه و صاحب نفوذ که در کار تجارت در این منطقه فعال هستند، محدود و آنانی که در این بازار فعالند، بنابر عدم اطاعات کافی از مجموعه قوانین بین‌المللی و عدم آشنایی با اصول مراودات منطقه‌ای لطماتی بسیار، هم به خود و هم به اعتبار جمهوری اسلامی ایران وارد کردند.

بعنوان نمونه‌‌ای از بی برنامگی و عدم تحقیق و مطالعه در این حوزه می‌توانم مثالی را ذکر کنم. در دوران آقای هاشمی رفسنجانی اعتباری در حدود ۵۰ میلیون دلار برای توسعه روابط با این منطقه اختصاص داده شد.

ایران از این فرصت برای خرید شکلات و ماکارونی و دیگر مایحتاج اولیه استفاده کرد و مبادرت به صادرات این محصولات و جمع آوری مشتری کرد. این در حالی بود که ترکیه نیز همزمان با ایران در حالی که تنها نیمی از سرمایه اختصاص یافته ایرانی را در اختیار داشت، شروع به سرمایه گذاری و بازاریابی برای کالاهای خود برای چند سال آینده کرد.

یعنی بجای صادرات آنی مثلا کالایی مانند ماکارونی، کارخانه تولید ماکارونی احداث کرد و هنوز هم با گذشت چندین سال، از قبل این تصمیم خود، سود سرشاری را نصیب کشورش کرده است.

این در حالی است که چنین وضعیتی حتی در سال‌های اخیر هم به گونه‌ای دیگر مشاهده می‌شود و اراده‌ای برای تصحیح رویکردهای گذشته وجود ندارد.

شاید از خود بپرسید اتاق بازرگانی به عنوان یکی از متولیان این حوزه چرا خود دست به اقدامی برای برنامه ریزی و اصلاح شرایط موجود نکرده است، باید عرض کنم اتاق تنها به عنوان مشاور عمل می‌کند و ما نتایج حاصله از تحقیقات و مشاهدات میدانی و مطالعاتی خود را در اختیار تصمیم سازان کلان مملکتی قرار می‌دهیم.

اکنون که کشورمان در شرایط خاصی قرار دارد، بایستی با هدف کاهش فشارهای ناشی از تحریم‌های یکجانبه از این بازار بالقوه و پر سود که از ظرفیت عظیمی در بحث سرمایه گذاری برخوردار است، استفاده مطلوب تری ببریم.

این مهم زمانی بیش از پیش اهمیت می‌‌یابد که بدانیم مشتری کالاهای ایرانی در آنسوی مرزها و در کشورهای آسیای مرکزی وجود دارد و توسعه صادرات و بازکردن مسیر تنفسی تازه تنها نیازمند همت مسئولان برای فراهم کردن امکانات و تسهیلات در شرایط رفت و آمدی کالاهای ایرانی به منطقه است.

در شرایطی که متوسط سرعت ترانزیت کالا در جهان روزبروز در حال افزایش است، بایستی اعلام کنم متوسط سرعت حمل کالای ایرانی به بازار آسیای مرکزی تنها ۱۵ کیلومتر در هر ساعت است که با توجه به نیاز کشورمان به توسعه صادرات در شرایط فشار تحریم‌های یکجانبه بیش از هر چیزی توجه مسئولان را نیازمند است.

در خصوص محدودیت ظرفیت‌های حمل و نقلی به عنوان مثال تا حداکثر شش ماه آینده تمامی ظرفیت ریلی رزرو و هرگونه کالایی که اکنون آماده صادرات به منطقه آسیای مرکزی از طریق خط آهن باشد، بایستی تا خالی شدن ظرفیت واگن‌های تحت اختیار صبر کند.

با این وضعیت شدیدا بایستی نگران تکرار این تجربه تلخ در کشورهای افغانستان و عراق باشیم چون مشکل اساسی در این کشورها برخلاف کشورهای آسیای مرکزی، بحث حضور و تاثیر گذاری یکسری کشورهای فرامنطقه‌ای در آنان است که لزوم برنامه ریزی طولانی مدت را در این کشورها بیش از گذشته را ضروری می‌نماید.

در رابطه با افغانستان باید عرض کنم که آنجا خانه ماست. ما علاوه بر بحث دین و زبان رابطه خویشاوندی با آنان داریم و طی این چند سال روز به روز روابط مردم به علت وجود تعداد بالای مهاجرین افزایش نیز یافته است.

ما در افغانستان راه درازی را در پیش داریم که بتوانیم مراودات تجاری خود را توسعه دهیم نیاز افغانستان به توسعه اقتصادی فرصت بسیار مناسبی در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار داده است اما تنها مشکل حضور آمریکا در این کشور به لحاظ سیاسی است که چندان تمایلی بر افزایش مراودات اقتصادی ایران و افغانستان ندارد که این موضوع دقت نظر بیشتر در روابطمان با افغانستانی‌ها را طلب می‌کند.

ما هیچ مشکلی در این زمینه برای توسعه اقتصادی با افغانستان نداریم بلکه بدین علت که دارای حس مشترک با مردم و دولت این کشور نیز هستیم قطعا بهتر خواهیم توانست عمل نماییم.

همچنین افغانستان آباد و امن برای ایران خیلی مهمتر است تا افغانستان فقیر و ناامن پس بایستی به افغانستان نگاه مثبتی داشته باشیم.

آینده افغانستان می‌تواند فرصت خیلی خوبی برای توسعه روابط و تجارت با ایران باشد مشروط بر اینکه در این کشور بدنبال کارهای ریشه‌ای و اساسی باشیم و از کسب حداکثر سود در فرصت‌های مقطعی خودداری کنیم.

ما بایستی جلوتر و پیشتر از تحریم‌ها حرکت کنیم. این شرایطی که در حال حاضر وجود دارد تا همیشه باقی نخواهد ماند و وضعیت به گونه‌ای دیگر رقم خواهد خورد. از این رو باید بدنبال نقش آفرینی ساختاری در معادلات اقتصادی بوده و از سطحی نگری در روابط بپرهیزیم.

در نهایت اینکه به نظر من استفاده از ظرفیت همسایگان برای بحث تحریم شکنی راهکار بسیار مطلوبی است که در طراحی این راهبرد مهم، مناطق همجوار خصوصاً کشورهای آسیای مرکزی نقشی شایان توجه را می‌توانند بازی کنند.

اما در این شرایط نیز قابل درک است که بواسطه قیمت تمام شده کالای ایرانی تا حدودی بر مشکلات توسعه روابط افزود است. بطور مثال اگر در گذشته قیمت کالای ایرانی ۱۰ تومان بوده است اکنون به خاطر شرایط خاص اقتصادی ایران ما مجبور به فروش این کالا به ۱۵ تومان هستیم در حالی که قیمت کالای رقیب ایران ۱۱ تومان هم نشده است.

اما بطور کلی و باتوجه به موقعیت استراتژیک منحصر بفرد ایران، انتظار می‌رود با تقویت نقش بین‌المللی و منطقه‌ای و همچنین با درک لزوم ظرفیت سازی بیشتر در حوزه‌های فرهنگی راه توسعه اقتصادی را تسهیل و استمرار آن را تضمین نماییم.
کد مطلب: 715
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *