وضعیت فعلی لبنان که با آدم ربایی های مختلف طی روزهای گذشته همراه شده بسیاری را به یاد دوران قبل از آغاز جنگ های داخلی لبنان انداخته است.
دیپلماسی ایرانی: لبنان از زمانی که ناآرامی های سوریه آغاز شده است، وضعیت سختی را می گذراند. کشوری که یکی از طولانی ترین جنگ های داخلی جهان را سپری کرده است، اکنون از این می ترسد که بحران داخلی سوریه به سرزمینش سرایت کند و جنگ طایفه ای تازه ای را برایش رقم بزند.
به گزارش شبکه خبری الجزیره، تحولات جاری در شهر طرابلس که مستقیما از ناآرامی های سوریه تاثیر می گیرد، ترور شیخ احمد عبدالواحد در ماه می گذشته، بسته شدن راه ها توسط افراد مسلح در شهرهای هم مرز با سوریه، مواضع بسیار تند نیروهای سلفی در طرابلس که بیش از هر چیزی بوی باروت از آنها استشمام می شود و همچنین ربوده شدن شیخ احمد در صیدا همگی نشانه هایی از بحرانی شدن اوضاع داخلی لبنان و کشیده شدن آن به وضعیتی شبیه وضعیت سوریه است.
لبنانی ها هفته گذشته را در وضعیت فوق العاده به سر بردند. عملیات آدم ربایی به صورت گسترده ای جریان داشت که بارزترین آنها عملیاتی بود که عشیره آل مقداد انجام دادند. این وضعیت باعث شد تا بسیاری به یاد دوران قبل از آغاز جنگ های داخلی در لبنان بیفتند. اکنون این سوال مطرح است که آیا لبنان وارد مسیر تقسیم بندی های حکومتی شده است و درگیری های منطقه ای و بین المللی وضعیتی شبیه سال های ۱۹۵۸ را برای آن به وجود آورده است؟ در آن سال ها درگیری های داخلی میان نیروهای ناصریسم با گروه های موسوم به هم پیمان بغداد که مورد حمایت غرب بودند، به تقسیم بندی اجتماعی میان مویدان انقلاب فلسطین و مخالفان آن منجر شد که باعث شد کشور در سال ۱۹۷۵ وارد مرحله خطرناکی شود.
سمیر الحسن، نویسنده و روزنامه نگار لبنانی در این باره می گوید: «کلیت لبنان به تصفیه حساب های مارونی – سنی تبدیل شده است، هر کدام از دو طرف می خواهد به اهداف خود در کشور برسد و این در حالی است که فرانسوی ها نیز از این درگیری ها حمایت می کنند. این مساله به پلی برای سردمداران جهان عرب برای انتقال سیاست های خود به لبنان نیز تبدیل شده است.»
وی همچنین می گوید: «این یک چارچوب خودساخته است، از یک سو از تحولات جهان اسلام تاثیر می گیرد و از سوی دیگر چون لبنان خود متشکل از طایفه های گوناگون است که هر کدام برای خود صاحب قدرت، نفوذ و جایگاه هستند، می تواند به سرعت از بحران های منطقه ای و بین المللی تاثیر بگیرد و فورا به سمت تجزیه سیاسی و رویارویی حرکت کند.»
حسن تاکید می کند، لبنانی ها هنوز نمی خواهند درک کنند که برنده حقیقی این ماجرا همواره قدرت های منطقه ای هستند که به نوعی تلاش می کنند منویات غرب را تامین کنند. حتی قدرت های بین المللی دوستدار لبنان نیز از چنین وضعیتی سودی نبرند.
دکتر مصطفی علوش، نماینده سابق جریان المستقبل به ریاست سعد حریری در پارلمان لبنان نیز در این باره می گوید: «یکی از بزرگ ترین مشکلات کشور این است که بندهای توافق نامه طایف به طور صحیح و دقیق پیاده نمی شوند. به رغم این که در نشست طایف تاکید شد که تمامی گروه های شبه نظامی خلع سلاح شده و سلاح تنها در اختیار ارتشی که خارج از نفوذ دولت باشد، قرار بگیرد، می بینیم که در جاهای مختلف کشور گروه های شبه نظامی ای وجود دارند که همچنان مسلح هستند. این نشان می دهد که دولت از توانایی لازم برای تثبیت سلطه خود بر کل کشور برخوردار نیست. به گونه ای که اکنون با آغاز دور جدیدی از بحران های منطقه ای دولت در مرز فروپاشی قرار گرفته است.»
خانم فیرا یمین، عضو دفتر سیاسی جریان المرده، از جریان های عضو جریان ۸ مارس، جریان وابسته به مقاومت و حزب الله نیز در این باره می گوید: «نبود حس مسئولیت و ناتوانی مردان سیاسی برای ترسیم آینده سیاسی کشور باعث شده است که دولت نتواند تصمیم های صحیح در زمان های مناسب بگیرد تا کشور با چالش های امنیتی مواجه نشود.»
وی همچنین می گوید: «وجود فشارهای منطقه ای بر لبنان و استقلال آن تاثیر می گذارد، کما این که ناتوانی در نقش آفرینی لبنان در پرونده های مختلف نیز باعث می شود تا هر جریانی با نگاه خود تحولات جاری در کشور را تفسیر کند.»
فیرا یمین همچنین نسبت به مداخله های برخی کشورهای منطقه ای در امور داخلی لبنان هشدار می دهد و می گوید: «برخی جریان های سیاسی با فراموش کردن لزوم حفظ وحدت و یکپارچگی کشور در صدد سوء استفاده از بحران جاری در منطقه هستند و می خواهند ضمن فشار به دیگر جریان های سیاسی به تصفیه حساب های شخصی بپردازند. این مساله باعث می شود تا کشور ناآگاهانه به سمت یک ناآرامی داخلی هدایت شود.»