دکتر پرستو بخشی، دکتر سمیرا آلسعیدی، دکتر نور فروغی نسب، دکتر زهرا ملکی قربانی، دکتر مهران خسروانیان و دکتر شعله توکلی.
اگر فکر میکنید اینها اسامی پزشکانی است که برای کار درمانی بخشهای بیمارستانی فراخوانده شدهاند، در اشتباه هستید، اینها اسامی پزشکان جوانی است که از ابتدای سال تاکنون اقدام به خودکشی کرده و جان باختهاند. اغلب آنها در دوره دستیاری به سر میبردند.
در همین خصوص دکتر مصطفی معین، پزشک و وزیر علوم در دولت اصلاحات به خبرآنلاین میگوید: دستیاران تخصصی و فوق تخصصی، پزشکان جوان و با استعدادی هستند که باید در عالیترین سطح آموزش و پژوهش در رشتههای پزشکی بالینی بطور تماموقت تحصیل کنند و سپس با عضویت در هیات علمی دانشگاهها و یا خدمت در بخشهای دولتی و غیر دولتی نظام سلامت، ارزشمندترین سرمایههای علمی- پژوهشی و تخصصی کشور را تشکیل دهند.
او ادامه میدهد: از نظر من به عنوان یک معلم دانشگاه و پزشک با سابقه طولانی خدمت، که دستی هم در مدیریت و سیاستگذاری داشته است، اصلیترین علتهای این تراژدی بزرگ انسانی در یک فرآیند تشخیصی و آسیبشناسانه قابل بررسی است.
دکتر معین ادامه میدهد: تحقیر و توهین مداوم در سلسله مراتب آموزشی و خدمات درمانی که به صورت یکطرفه و از بالا به پائین بدون رعایت اصول حرفهای و شئون انسانی اعمال میشود.
او با اشاره به ترویج خرافه و شبه علم در طب و درمان از زبان حکیمباشیهای شیاد، از به سخره گرفتن و متهم کردن پزشکان و طب جدید و ایجاد بیاعتمادی در رابطه میان بیمار و پزشک معالج در برنامهها و سریالهای تلویزیونی انتقاد میکند.
وزیر علوم دولت اصلاحات با اشاره به عامل «احساس تبعیض و ستم و بردگی در ساختار سلامت و نظام اجتماعی» در این خودکشیها ادامه میدهد: کار و کشیک شبانهروزی و فرساینده جسم و روان دستیاران در بخشهای بیمارستانی و اورژانسها مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
معین به فهرستی از عوامل شامل بیخانمانی، فقر و تنگنای معیشت، عدم امنیت شغلی، کاهش منزلت اجتماعی، جدائی و طلاق، افسردگی و ناامیدی اشاره و اظهار میکند: تحمل خشونت و نداشتن امنیت جانی در اورژانس، درمانگاه و یا بیمارستان از مسائل مهم است، ضمن اینکه بیگاری در طرح استثماری و اجباری خدمت خارج از مرکز بدون امکانات مناسب زندگی و یا تحصیل فرزندان و مقررات خدمت اجباری در خارج از مرکز بعد از هر مقطع تحصیلی از سالهای اول انقلاب بهدلیل کمبود شدید پزشک به اجرا گذاشته شده که هنوز هم علیرغم همه خسارات و اعتراضات ادامه یافته است.
به گفته این متخصص نداشتن فرصت و امکان آموزش، مطالعه، کسب مهارت و انجام پژوهشهای علمیِ پایه و بالینی در داخل و خارج کشور و بدور از اشتغالات و خدمات روزمره بهداشتی- درمانی نیز حائز اهمیت است.
او میگوید: احساس حصر و زندانی بودن با گروکشی دانشنامه تحصیلی دانشآموختگان و ایجاد مانع برای خروج از کشور و ادامه تحصیل در خارج یکی از علل اصلی بحرانِ سوگناک از دست دادن کادرهای جوان پرستاری و علوم پزشکی است.
وزیر علوم دولت اصلاحات ادامه میدهد: انتزاع رشتههای علوم پزشکی از آموزش عالی در سال ۱۳۶۵ و ادغام شبکههای بهداری در دانشگاههای علوم پزشکی سرچشمه اصلی اُفت کیفیت آموزشی و پژوهشی، فساد اداری و مالی، نابسامانی دارو و درمان و مهاجرت خسارتبار و سیلآسای استادان و پژوهشگران، طبیبان حاذق و پرستاران کارآمد به خارج از کشور و از همه تراژیکتر خودکشی سلسلهوار پرستاران و پزشکان جوان بویژه دستیاران پزشکی در سالهای اخیر است که با بیتوجهی و عدم پاسخگوئی مسئولانه مدیران وزارت بهداشت همراه بوده است.
معین با طرح این پرسشها که «فلسفه اخلاق حرفهای چیست؟ عدالت و انصاف مسئولان کجاست؟» میگوید:اگر همین اتفاق برای فرزندان یا بستگانشان رخ میداد چه واکنشی نشان میدادند! همینگونه رفتار میکردند؟
او ادامه میدهد: از نظر من عملکرد وزرای بهداشت و درمان و آموزش پزشکی حداقل در یک دهه اخیر باید به دقت بررسی و در پیشگاه ملت و وجدان عمومی به استیضاح کشیده شود که پاسخگوی غفلت طولانی و زیانبار خود در پایان ندادن به بهرهکشی و عدم لغو مقررات استثماری طرح خارج از مرکز باشند. مقررات ظالمانهای که مهاجرت نیروها و اتلاف سرمایههای بیبدیل تخصصی و خودکشی کادرهای جوان پرستاری و دستیاران پزشکی را در پی داشته است.