به گزارش مردم سالاری آنلاین، قاره سبز، که در تمام چهار سال حضور قبلی دونالد ترامپ در کاخ سفید با مشکلات عدیدهای مواجه بود، حالا بار دیگر با تب و تاب روی کار آمدن احتمالی او در انتخابات پیش روی آمریکا در سال ۲۰۲۴ دست و پنجه نرم میکند. این انتخابات که به نوعی بازگشت ممکن ترامپ به عرصه سیاسی را نوید میدهد، میتواند تأثیرات عمیقی بر سیاستهای داخلی و خارجی ایالات متحده داشته باشد.
در حالی که ترامپ وعدههایی در خصوص تقویت اقتصاد و بازگرداندن شغلها به آمریکا داده است، منتقدان نگرانیهایی در مورد سیاستهای مهاجرتی و محیط زیستی او دارند. این نگرانیها به ویژه در میان جوامع بینالمللی و فعالان حقوق بشری و محیط زیستی به چشم میخورد که از سیاستهای ترامپ در دوره قبلی ریاستجمهوریاش آسیب دیدهاند.
از سوی دیگر، حامیان ترامپ با اشتیاق فراوان منتظر بازگشت او به قدرت هستند. آنها امیدوارند که بازگشت او به کاخ سفید میتواند به نوعی احیای ارزشهای سنتی و اصول اولیهای باشد که به گفته آنها در دوره ریاستجمهوری جو بایدن نادیده گرفته شده است.
اگرچه تا برگزاری انتخابات هنوز باقی است و نتیجه نهایی آن به عوامل متعددی بستگی دارد، اگر دونالد ترامپ به عنوان برنده از آن بیرون بیاید، اروپا ممکن است با چالشهای متعددی روبرو شود که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
تغییرات در سیاستهای خارجی و دفاعی و روابط بینالملل: ترامپ ممکن است بار دیگر به سیاست معروف خود یعنی "نخست آمریکا" باز گردد که میتواند شامل کاهش حضور نظامی این کشور در اروپا و تغییر در سطح تعهدات ناتو باشد. این امر میتواند بر توانایی اروپا برای مقابله با تهدیدات امنیتی تأثیر بگذارد و فشار بر کشورهای اروپایی برای افزایش بودجه دفاعی خود را افزایش دهد. سیاستهای ترامپ ممکن است به ایجاد فاصله بین ایالات متحده و متحدان اروپاییاش منجر شود، که میتواند بر همکاریهای بینالمللی در موضوعاتی مانند امنیت، مهاجرت و مبارزه با تروریسم تأثیر بگذارد. در واقع اروپا باید برای یک تغییر بزرگ در سیاست خارجی ایالات متحده آماده شود که در عین حال می تواند شاهد کاهش حمایت واشنگتن از اوکراین، تغییر در پویایی خاورمیانه و رویکرد انزواطلبانه تر ایالات متحده باشد.
تجارت و اقتصاد: سیاستهای حمایتگرایانه ترامپ ممکن است منجر به اعمال تعرفههای بیشتر بر کالاهای وارداتی از اروپا شود، که میتواند به تنشهای تجاری و تأثیر منفی بر اقتصادهای اروپایی منجر شود. در واقع سیاستهای حمایتگرایانه ترامپ و اختلافات تجاری قبلاً باعث اصطکاک با بازارهای اروپایی شده است. حالا ظهور مجدد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا می تواند به معنای بازگشت به چنین تنش هایی باشد که به طور بالقوه روابط تجاری ترانس آتلانتیک را مختل می کند.
مسائل محیط زیستی: بازگشت ترامپ ممکن است به معنای کاهش تمرکز بر تغییرات آب و هوایی و اقدامات محیط زیستی باشد، که میتواند تلاشهای جهانی برای مقابله با گرمایش جهانی را دچار چالش کند.
روابط بینالملل و سیاست خارجی:
تنها ماندن اروپا در برابر روسیه: اگر ترامپ به سیاستهای قبلی خود در قبال روسیه و بی تفاوتی نسبت به ناتو ادامه دهد، ممکن است اروپا خود را در موقعیت دشواری برای مقابله با نفوذ روسیه و سایر تهدیدات امنیتی بیابد. احساس تنها ماندن در برابر روسیه برای اروپا یکی از ناخوشایند ترین پیامدهای روی کار آمدن مجدد ترامپ در آمریکا خواهد بود. در واقع با عدم تمایل ترامپ به حمایت بی قید و شرط از متحدان ناتو، کشورهای اروپایی نگران امنیت جمعی خود هستند. این سوال که آیا اروپا می تواند بدون حمایت آمریکا از خود دفاع کند یا نه، بیش از هر زمان دیگری اذهان کشورهای قاره سبز را درگیر خود کرده است.
تعهدات مربوط به تغییرات اقلیمی: موضع ترامپ در مورد سیاست آب و هوایی، به ویژه خروج او از توافق پاریس، به شدت با ابتکارات سبز اروپا در تضاد است. خروج او از توافق پاریس یک شوک بزرگ جهانی محسوب شد و اروپا را بیش از همه آزرده خاطر و نگران کرد. حالا انتخاب مجدد او می تواند به یک کابوس مجدد برای همه دوست داران محیط زیست و مانعی بزرگ برای تلاش های جهانی و اقدامات خاص اروپا در مبارزه با تغییرات آب و هوایی شود.
ترویج اقتدارگرایی: تمایل ترامپ به رهبران اقتدارگرا و رفتارهای او که مشوق گرایش به اقتدارگرایی است همواره باعث نگرانی کشورهای دموکراتیک اروپایی بوده است. عمده کشورهای اروپایی از این هراس دارند که پیروزی مجدد ترامپ باعث تشویق گرایشهای مشابه در اروپا شود و اقتدارگرایی را در این قاره ترویج و دموکراسی را تضعیف کند که به تبع آن به طور بالقوه نهادهای دموکراتیک منطقه بیثبات خواهند شد.
مهاجرت و حقوق بشر: سیاستهای مهاجرتی تند و افراطی ترامپ ممکن است بر سیاستهای حقوق بشری و مهاجر پذیری اروپا تأثیر بگذارد و به طور بالقوه به کنترلهای مرزی سختتر و ارزیابی مجدد سیاستهای پناهندگی و مهاجرت منجر شود. بیتفاوتی ترامپ نسبت به مسائل حقوق بشر نیز از دیگر نگرانیهای قاره سبز است که می تواند تلاشهای کشورهای این قاره در جهانی سازی ارزش های غربی و اروپایی در قالب حقوق بشر را با چالش جدی مواجه سازد.
رقابت تکنولوژیک: رقابت فناوری آمریکا و چین در دوران ترامپ میتواند تشدید شود و بر شرکتهای فناوری اروپایی و اقتصاد دیجیتال این قاره و نوع مبادلات و تعاملات آن ها با چین تأثیر بگذارد، زیرا اروپا به دنبال تغییر موقعیت خود بین دو قدرت و ایجاد توازن میان آن ها است.
امنیت انرژی: چشمانداز انرژی اروپا، بهویژه اتکای آن به گاز روسیه، میتواند تحت تأثیر سیاستهای ایالات متحده در دوران ترامپ باشد، که قبلاً از صادرات انرژی آمریکا حمایت کرده بود اما ممکن است با پیروزی او چنین سیاستی به شدت تغییر کند.
همکاری قضایی: اگر ایالات متحده رویکرد یکجانبه تری به حقوق بین الملل اتخاذ کند، همکاری حقوقی و قضایی، به ویژه در زمینه حفظ حریم خصوصی داده ها و موضوعات ضد تراست، ممکن است با موانعی روبرو شود.
اینها تنها برخی از مهم ترین چالشهایی هستند که ممکن است اروپا در صورت پیروزی ترامپ با آنها مواجه شود. همانطور که اروپا به این چالش ها فکر می کند، واضح است که پتانسیل ریاست جمهوری ترامپ در برنامه ریزی استراتژیک این قاره بسیار زیاد است. ماه های آینده برای رهبران اروپایی که در چنین وضعیت نامشخصی حرکت می کنند، بسیار مهم خواهد بود و باید دید آیا قاره سبز برای بازگشت چنین رئیس جمهوری به کاخ سفید آمادگی دارد یا نه؟