1- مشتریانتان را بشناسید.
مهمترین دارایی یک کسب و کار مشتریان آن هستند. یادگیری چالش ها، خواسته ها، ترس ها و نگرانی های آنها می تواند به شما کمک کند محصول یا خدماتی را بفروشید که نیازهای آنها را برآورده می کند. هنگامی که به نگرانی ها و نیازهای مشتریان خود می پردازید، وفاداری و اعتماد آنها را افزایش می دهید زیرا به آنها خدمت خوبی کرده اید. یکی از راههای درک بهتر مشتریان بالقوه و فعلی، ارسال نظرسنجی است که از آنها میخواهد افکار و نظرات خود را به اشتراک بگذارند.
بسیاری از شرکت ها از مدل قیف فروش برای ترسیم مسیر مشتری از سرنخ تا خرید استفاده می کنند. درک مراحلی که مصرف کننده هنگام خرید یک محصول یا خدمات خاص طی می کند، می تواند به مدیران فروش و رهبران شرکت کمک کند که نرخ تبدیل را افزایش می دهند. این مدل همچنین به شرکتها اجازه میدهد تا مشتریان را بر اساس میزان علاقه و خریدهای گذشته خود تقسیم بندی نمایند، که منجر به بازاریابی و فروش موثرتر میشود.
گاهی اوقات فروش رونق خوبی دارد به همین دلیل فکر می کنیم، نیازی به تلاش برای برندسازی نیست. اما اگر این کار را رها کنید، دیگران از شما پیشی خواهند گرفت. پس در هر حالی برندسازی کنید.
بر اساس گفته سایت عالیجناب محتوا : آگاهی برند نشاندهنده این است که مخاطبان هدف با برند شما چه قدر آشنا هستند و چقدر آن را تشخیص میدهند. برندهایی که آگاهی برند بالایی دارند ، معمولا به عنوان “مد روز”، “پر سر و صدا” یا به طور ساده “محبوب” شناخته میشوند. انجام آگاهی برند ، در بازاریابی و تبلیغات شرکت و محصولات شما ، به ویژه در مراحل اولیه کسب و کار ، بسیار ارزشمند است.
از اینترنت و فضای مجازی برای این کار بهره ببرید. تبلیغات و سئو بهترین راه های تقویت نام تجاری و یافتن مشتری جدید است. برای این کار می توانید از خدمات سئو عالیجناب محتوا استفاده کنید.
هرگز اجازه ندهید، ارقام و اعداد از دستتان در برود. برای این که همه چیز را در کنترل داشته باشید، می توانید از CRM کمک بگیرید. به صورت دوره ای گزارش کار، هزینه ها و درآمدها را بررسی کنید. تا نقاط ضعف و قوت را شناسایی و تعادل را برقرار نمایید.
تحقیقات روی مغز انسان نشان می دهد که با پرداخت پول ، بخش هایی از مغز انسان تحریک می شود که هنگام درد کشیدن فعال است. پرداخت پول برای آن ها دردناک است و زمانی حاضراند این درد را تحمل کنند که با دردی بزرگ تر مواجه باشند. این جا است که مسئله شناخت نقاط درد (Pain Points) مشتری اهمیت پیدا می کند.
انسان ها ذاتا تفکرات منفی را راحت تر می پذیرند. این تفکرات روی افراد آن قدر تاثیر می گذارد که برای رهایی از آن ها حاضر هستند هر کاری انجام دهند. اگر به درستی به دردهای مخاطبان بپردازید می توانید مشتری های بسیاری بیشتری جذب کنید. پرداختن به ویژگی های محصولمان خوب است ، اما اگر نشان دهیم که این محصولات چگونه می توانند مشکلات افراد را برطرف کند ، راحت تر می توان آن ها را برای خرید و پرداخت پول متقاعد نمود.
امروزه دیگر یک تبلیغ ساده برای جذب مشتری کافی نیست. باید در بین حجم زیادی از تبلیغات و اطلاعاتی که هر روز آن ها را احاطه کرده، توجهشان را جلب نماییم. جدب مشتری نیاز به رعایت نکات و کارهای زیادی دارد، از بازاریابی محتوایی گرفته تا نورومارکتینگ. در نهایت برای یادگیری زمان بگذارید و همیشه به روز باشید تا بهترین روش ها را تشخیص و به کار بگیرید.