; ?>; ?>
او تاکید دارد باید روزنه جدیدی را ایجاد کرد تا از این سیکل باطل خارج شویم.محسن هاشمی گریزی نیز به رأی ندادن بزرگان اصلاح طلب و مشخصا سیدمحمد خاتمی می زند و
می گوید؛«فرض این افراد بر این است که کنار مردم ناراضی قرار گرفته اند و به وظیفه خود عمل کرده اند.»
مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با محسن هاشمی، عضو شاخص شورای مرکزی حزب کارگزاران را بخوانید؛آقای هاشمی! در این دور از انتخابات به مثابه انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ حضور کمرنگ مردم را پای صندوق های رأی شاهد بودیم، ارزیابی شما از این حضور کم فروغ چیست؟
اگر بخواهیم یک تحلیل درستی از انتخابات و نتیجه آن داشته باشیم باید اینگونه تفسیر کنیم که در این انتخابات برخی گروه های سیاسی و مرجع به نحوی از این انتخابات راضی بودند اما آنها که ناراضی بودند، «مردم» بودند.
براندازان که عمدتا خارج از کشور هستند تبلیغات وسیعی کرده بودند که انتخابات با عدم مشارکت روبرو شود که متاسفانه این موضوع را در کلان شهرها دیدیم، مثلا در شهری مثل تهران با حدود ۷۶ درصد عدم شرکت و حدود ۸ درصد هم رای باطله می توان گفت آنها راضی شدند و توانستند مشارکت را در انتخابات به پایین ترین حد خود حداقل در کلان شهرها برسانند.
در این دوره چهره های شاخص اصلاح طلب حضور نداشتند و حتی رهبر جبهه اصلاحات نیز در پای صندوق رای حاضر نشد، تاثیر نبود چهره های اصلاح طلب و میانه رو را در کاهش میزان مشارکت چگونه می بینید؟
جبهه اصلاحات و اصلاح طلبان می خواستند کنار نارضایتی مردم قرار بگیرند و توصیه ای به ثبت نام نکردند و از آن طرف هم به دلیل نداشتن کاندیدا عنوان کردند امکان ارائه لیست نداشتند، در نهایت هم تعدادی از بزرگان جبهه اصلاحات رای ندادند آنها هم به احتمال قوی الان راضی هستند چرا که فرض شان بر این است که کنار مردم ناراضی قرار گرفته اند و به وظیفه خود عمل کرده اند .
این عدم حضور تا چه حد موجبات خرسندی جناح رقیب را فراهم کرد؟
اصولگرایان تندرو هم به نظر می رسد از نتیجه انتخابات راضی هستند چرا که نه در عیان بلکه در پنهان سعی بر این داشتند که مشارکت پایین باشد تا بتوانند نامزدهای خود را به مجلس بفرستند و این اتفاق خود به خود برای آنها افتاد. یعنی اینکه ما با یک مشارکت پایین و یک رقابت غیرسیاسی روبرو شدیم و آنها توانستند کسانی که می خواهند و حتی تندترین ها را وارد مجلس کنند و از نتیجه انتخابات نیز راضی باشند.
چه کسانی در این انتخابات ضرر کردند؟
قطعا مردم. مردم با این فکر که حاکمیت نظام به این صورت صدای آنها را بشنود پای صندوق ها نیامدند و در نتیجه الان مجلسی روی کار آمده که تندتر از مجلس فعلی است و این پیام به جهان مخابره شده که کشور ایران یک درجه دیگر تندتر شده است.
پیام روی کار آمدن این مجلس تندرو به اقتصاد کشور نیز این است که باعث بلاتکلیفی در اقتصاد میشود و این بلاتکلیفی یعنی سرمایه ها به سمت فعالیت های کاذب می رود و وقتی سرمایه ها به سمت فعالیت های کاذب رفت خود به خود موجب کاهش ارزش ریال می شود و در نتیجه در سال آینده شاهد تورم بیشتر خواهیم بود. مجددا فقرا فقیرتر خواهند شد، آنچنانکه الان نرخ دلار نیز به ۶۰ هزار تومان رسیده است.
و اگر همین روند ادامه پیدا کند در انتخابات بعدی این دور باطل را خواهیم داشت و روز به روز معیشت، آزادی و عقلانیت مردم تحت الشعاع قرار خواهد گرفت. در مجموع همانطور که برخی از سیاسیون گفته اند که باید روزنه گشایی شود باید به فکر روزنه جدیدی باشیم تا از این سیکل باطل خارج شویم چون مسیری که این طیف از سیاسیون در حال پیمایش آن هستند قطعا به نفع مردم نیست و مردم هم متاسفانه ناچارا در مسیری قرار گرفته اند که تا حدودی دچار خُسران می شوند و بنظر امیدی نیست.
برخی در مجلات خود در مورد این انتخابات نوشته بودند بازگشت امید به جبهه انقلاب که من فکر میکنم تیتر واقعا غلطی است و می توان گفت اینگونه انتخابات ها همیشه باعث تضعیف جبهه انقلاب میشود، بصورتی که ما روز به روز داریم مردم را از دست می دهیم و جبهه انقلاب ضعیف تر می شود.
آقای هاشمی! علت افزایش آرای سفید را در چه می دانید؟
آرای باطله دو بخش دارد؛ یک بخش بخاطر این است که به آنها گفته شده اگر رأی ندهید مسلمان نیستید، بنابراین افراد آمده اند و آرای سفید ریخته اند.
برخی نیز فکر می کنند اگر در انتخابات شرکت نکنند با برخوردهای سخت در زندگی به دلیل ثبت نشدن کدملی شان مواجه شوند، لذا آمده و رأی داده اند، اما رأی سفید.
آنهایی که خیلی منتقد و عصبانی هستند جملات ناشایستی در اینباره می نویسند اما بنظرم باید این بخش از آراء باطله به صورت جدی خوانده و تحلیل شود و نتیجه آن به سمع مقامات ارشد کشور رسانده شود.