او همچنین با دفاع از عملیات حماس گفت: «اسرائیل غاصب راهی جز مقاومت و عملیات برای حماس نگذاشته بود و ثانیاً کدام قانون بینالملل به اسرائیل اجازه میدهد دست به نسلکشی بزند؟!» در ادامه مشروح این گفتوگو پیش روی مخاطبان است.در ادامه اظهارات حمیدرضا جلایی پور، فعال اصلاح طلب را بخوانید:
کشورهای غربی سالها ادعای حقوق بشر کردند و برای حقوق بشر در نقاط مختلف دنیا جنگ به پا کردند و از آن به عنوان ابزاری برای از بین بردن برخی دولتها و حکومتها بخاطر عدم رعایت حقوق بشر و آزادی بیان استفاده کردند. اما امروز اسرائیل نه تنها حقوق بشر را بلکه حقوق جنگ را نیز زیر پا گذاشته است. این در حالی است که کشورهای غربی نه تنها اعتراضی به جنایات اسرائیل نمیکنند بلکه امروز اسرائیل با حمایت و پشتیبانی غرب بر شدت جنایات خود افزوده است. حتی دو بار قطعنامه آتش بس توسط آمریکا وتو میشود. چرا شاهد استاندارهای دوگانه در رعایت حقوق بشر هستیم؟ آیا همین استاندارهای دوگانه دلیل اصلی ناامنی و جنگ در نقاط مخلتف دنیا نیست؟
با گسترش واحد سیاسی دولت- ملت (که هم اکنون نزدیک به دویست کشور داریم) در جهان در قرن بیستم متفکران متوجه شده بودند که در داخل کشورها قرار است دولتهای برآمده از رضایت ملت و بر اساس قانون حکومت کنند، که متأسفانه در عمل هنوز تا تحقق آن فاصله داریم. اما در همان قرن بیستم همین متفکران مثل «ریمون آرون» متذکر شدند که روابط بین کشورها و دولتها در نظام بینالملل متأسفانه بر اساس قدرت و زور است نه مدنیت و قانون.
در شرایط فعلی، بیست و نه روز است که دولت نامشروع و غاصب اسرائیل و با پشتیبانی کشورهای غربی و آمریکا در غزه «نسلکشی» میکند و زور میگوید. بعضی کشورهای عربی هم عملاً بر عمل این غاصبان قصاب سکوت کردهاند. حتی چین و روسیه هم دنبال منافع خود هستند و نتوانستند آتشبس را بر رژیم غاصب اسرائیل تحمیل کنند. تاکنون رژیم غاصب ٩ هزار ساکن باریکه غزه را کشته، که نزدیک به چهار هزار نفرشان کودک هستند. سیهزار نفر مجروح شدند. یک چهارم خانههای مردم ویران شده است. حجم بمبهایی که اسرائیل غاصب بر سر مردم غزه ریخته از یک سال بمب دولت آمریکا بر سر مردم افغانستان بیشتر است. و زندگی را برای دو میلیون جمعیت غزهای از جهنم بدتر کرده است.
کشورهای عربی تا امروز هیچ اقدام محکم و مؤثری در مقابل اسرائیل انجام ندادند و صرفاً حمایتها، کلامی بوده است. نظر شما در این باره چیست؟ امروز کشورهای اسلامی نه تنها بی طرف نیستند بلکه برخی کشورهای اسلامی مانند آذربایجان و امارات با ارسال سوخت و غذا حمایتهای آشنا و پنهان از اسرائیل دارند.
غیر از باند نتانیاهوی قصاب، سایر گروههای سیاسی داخل اسرائیل حتی نامی از مردم فلسطین نمیآورند چه برسد به اینکه از دولت فلسطینی یاد کنند. اکثر دولتهای عرب و همسایه هم مساله آنها مردم و دولت فلسطینی نیست. بیشتر حرف میزنند و در عمل با دولت اسرائیل تعامل دارند. مثل امارات و یا جمهوری آذربایجان که به اسرائیل امید دارند. بله این وضع دولتهای منطقه است. و در برابر دولت قصاب غاصب سکوت کردهاند.
به نظر شما اسرائیل در ادامه چه موضعی اتخاذ میکند، آتش بس را میپذیرد؟
پیشبینی آینده سخت است. اما دو حدس را میتوان زد. اول اینکه روز اول اسرائیل گفت هدف محو غزه و حماس هست. این دولت غاصب هفتاد و پنج سال است که چنین هدفی دارد ولی هنوز موفق نشده و در آینده هم موفق نمیشود. ولی همینطور مثل گذشته مردم و بچههای غزه را میکشد و خانههای آنها را خراب میکند، البته به مقصد هم نمیرسند. الان بعد از بیست و پنج روز هنوز «نیروی مقاومت» در غزه از خود دفاع میکند و به سوی اسرائیل راکت میزند و از نفوذ ارتش اسرائیل به درون محلات غزه جلوگیری کرده است. مگر روزهای آینده اوضاع عوض شود.
دوم اینکه دولت غاصب قصاب اسرائیل روز اول خواست در افکار عمومی جهان نیروی مقاومت و حماس را یک نیروی «داعشی» معرفی کند که شکست خورد. الان افکار عمومی اروپا و آمریکا علیه دولت غاصب اسرائیل است. ادامه جنایتهای اسرائیل افکار عمومی یک و نیم میلیارد مسلمان را جریحه دار کرده و در مقابل سیاستهای حمایتی آمریکا از رژیم غاصب قصاب قرار داده، لذا میشود حدس زد غرب و آمریکا اجازه میدهند باز اسرائیل در غزه بکشد و بعد احتمالاً آتش بس را اعلام کند.
حمله زمینی ارتش اسرائیل به خاک غزه چه تبعاتی برای این رژیم خواهد داشت؟ آیا موفق به پاکسازی نژاد و نسلی در این شهر خواهد شد؟ میتواند مردم غزه را به بیرون براند؟
چیزی که روشن است رژیم غاصب قصاب تا به امروز در غزه نسل کشی کرده است. اما ورودش به داخل غزه با توجه به تونلها مشکل است. با این همه اوضاع از الان به طور دقیق قابل پیش بینی نیست.
عدهای تلاش دارند به دلیل مخالفتشان با سیاستهای نظام با حمایت کور از اسرائیل چشم خود را بر کشتار بیرحمانه کودکان و غیر نظامیان غزه میبندند و یا حتی بدون در نظر گرفتن اشغالگری رژیم و غصب کردن حق فلسطینیان، بعضاً شاهدیم که حتی ایران را مقصر این جنگ معرفی میکنند. نظر شما درباره این نوع موضع گیریها چیست؟
این نکتهای که گفتید متأسفانه درست هست. باید ببینیم چرا بخشی از مردم ایران نسبت به جنایات اسرائیل غاصب و قصاب منفعل هستند. به نظر من عدهای بیست سال هست که تلاش میکنند جمهوری اسلامی را به امارت اسلامی تبدیل کنند. این حرکت بخشی از مردم را ناراضی کرده است. اعتراضات ٩۶ و ٩٨ و ١۴٠١ که از خلأ بیرون نیامده. از داخل این نارضایتیها بیرون آمده است. این ناراضیان به اخبار رسمی و کارهای حکومت اعتماد ندارند. لذا خودشان آنقدر با مشکلات دست به گریبانند که به جنایات نتانیاهو در غزه و علل واقعی آن بیتوجهاند. در صورتیکه به لحاظ تاریخی در هشت دهه گذشته قاطبه مردم ایران با اسرائیل همراه نبودند و این دولت را جعلی و غاصب میدانند.
نه؛ مقصر اصلی جنایات اخیر، رژیم غاصب اسرائیل و حامیان این رژیم است و جمهوری اسلامی اتفاقاً از ابتدای انقلاب مخالف رژیم اسرائیل بوده و از نیروهای مقاومت حمایت کرده است.
البته بعضی میگویند حماس محاسبه موازنه قوا را نکرده و فکر بعد از عملیات را نکرده است و لذا این ضرباتی که مردم غزه تحمل میکنند ناشی از تندروی حماس هست. پاسخ من این است که اسرائیل غاصب راهی جز مقاومت و عملیات برای حماس نگذاشته بود و ثانیاً کدام قانون بینالملل به اسرائیل اجازه میدهد دست به نسلکشی بزند؟!به نظر جنابعالی جنگ غزه چه تأثیری در تحولات آینده منطقهای خواهد داشت؟ آیا میتوان نتیجه گرفت این نبرد باعث خواهد شد وزن محور مقاومت برای تأثیرگذاری در معادلات منطقهای بیشتر شود؟
من فکر میکنم پس از آتش بس در غزه موقعیت ایران در مذاکرات منطقهای بهتر میشود.
در سایه این تحولات، مذاکرات آتی ایران و آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما امکان مذاکره و توافق وجود دارد؟ برخی صاحبنظران اعتقاد دارند با توجه به برقراری توازن قدرت بعد از عملیات طوفان الاقصی، ایران بهتر میتواند در مذاکرات حاضر شود و امتیاز بگیرد.
اتفاقاً به نظر من پس از آتش بس در غزه، موقعیت ایران در مذاکره با آمریکا هم بهتر میشود. یک کار عاقلانه جمهوری اسلامی در بیست و پنج روز گذشته این بوده که از نیروی مقاومت حمایت معنوی کرده و ایران را با ریسک جنگ روبرو نکرده است. این یک سیاست اصولی و مبتنی بر ملحوظ کردن موازنه قوا است.