* فضای انتخاباتی کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
فضای انتخاباتی به نظر میرسد الان خیلی گرم نیست و باید جلوتر برویم و شاید اتفاقاتی بیفتد و فضا گرمتر شود. در پیشثبتنامها گفتند ۴۷-۴۶ هزار نفر اسم نوشتند، ولی ثبت نام دائمی از نصف کمتر شد. بعضی نظرسنجیها در تهران نشان میدهد اگر الان قرار باشد انتخابات برگزار شود، مشارکت زیر ۱۵ درصد است. در شهرستانها فضا بهتر است و میزان مشارکت تا ۵۰ درصد میرسد. امیدوارم انتخابات با مشارکت حداکثری شکل بگیرد و معتقدم هرچه مشارکت بالاتر باشد، قطعا برای تثبیت پایههای نظام بهتر است.
* درباره آخرین فعالیتهای انتخاباتی حزب مردم سالاری توضیح دهید؟
ما در شورای مرکزی حزب مردم سالاری تصویب کردیم که اعضای حزب و آنهایی که زمینه رایآوری را دارند بروند و ثبت نام کنند؛ ما منعی برایشان قائل نشدیم؛ خود من به دلایلی ثبت نام نکردم، ولی کسانی که در شهرستانها هستند را تشویق کردیم به شرط عبور از فیلتر شورای نگهبان ثبت نام داشته باشند.
شورای نگهبان تهران را نمیگویم، ولی هیاتهای نظارت استانی و شهرستانی دیدگاههایشان خیلی سلیقهای است؛ طرف میخواهد پسرعمویش بیاید، ولی پسرخالهاش نیاید بنابراین یک جورهایی برای پسرخاله مشکل درست میکنند! در تهران نمیتوان تمام سختگیریها را به ۱۲ نفر نسبت داد؛ پروندهها باید در شهرستانها آماده و به استان و سپس از استان به تهران ارسال شوند.مصوبهای که در حزب مردم سالاری مهم است؛ اولین مسئله این است که ببینیم افراد چقدر از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند؛ موضوع دوم این است که آنها بالای ۵۰ درصد رایآوری داشته باشند؛ میبینید یکی هست بر فرض اینکه شورای نگهبان شرایطش را پذیرفته، ولی رای نمیآورد و چه فایدهای دارد! موضوع سوم اینکه اگر فرد ثبتنامکننده عضو رسمی حزب مردم سالاری نیست یک اصلاح طلب شناخته شده باشد که هم از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و هم بالای ۵۰ درصد رایآوری داشته باشد. چند شرط اساسی برای حمایت از ثبتنام کنندگان گذاشتیم، حالا اگر اعضای ما از طرف شورای نگهبان پذیرفته نشوند، دیگر کاری نمیتوانیم انجام دهیم.
در اواخر مجلس دهم گفتم آقای شورای نگهبان در سراسر کشور و غیر از تهران فقط ۳۰ نفر داریم که میتوانیم در لیست انتخاباتی بگذاریم؛ اگر تهران را هم حساب میکردیم میتوانستیم بگوییم ۶۰- ۵۰ نفر؛ با این وضعیت باید برویم از اصولگراها کاندیدا قرض بگیریم که بیایید داخل لیست قرار بگیرید! اگر قرار باشد همان رویه برای مجلس دوازدهم هم باشد همان وضعیت هم پیش میآید و دست ما کوتاه است و خرما در نخیل است و کاری نمیتوانیم انجام دهیم، ولی اگر شورای نگهبان سختگیری در شهرستانها و استانها نداشته باشد امید است بتوانیم لیستی را تنظیم کنیم.۳۰ نفر از اعضای حزب در کل کشور ثبت نامی داریم و بستگی دارد چقدر مورد تایید واقع شوند. ۳۵ نفر هم از نمایندگان اصلاح طلب مجلس دهم در کل کشور پیش ثبت نام کردند. از ثبت نام دائمی خبر ندارم و سایر اصلاح طلبهای شناخته شده غیر مجلس دهمی و غیر از اعضای حزب هم شاید ۳۰-۲۰ نفر آمار داریم ثبت نام کردهاند.
میخواهم بگویم اگر شورای نگهبان خوب عمل کند و برای افزایش مشارکت حداکثری تلاش کند شاید یک لیست ۱۰۰ نفره در کل کشور از اعضای حزب، نمایندگان اصلاح طلب مجلس دهم و فعالان سیاسی اصلاح طلب شناخته شده داشته باشیم، ولی فعلا زود است که بگوییم؛ نه بررسی صلاحیتها صورت گرفته و نه ما بررسی از افراد داریم و ببینم چقدر رایآوری دارند؛ اگر شرایط فراهم شود لیست انتخاباتی میدهیم.
* عملکرد مجلس یازدهم را چطور دیدید؟
در هر دوره از مجلسها نسبت به ادوار قبل مجالس ضعیفتری را شاهد بودیم. برای مثال قطعا مجلس دهم از مجلس نهم ضعیفتر بود. اما مجلس یازدهم بسیار ضعیف بود. مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم به شدت کاهش یافته بود و اساسا طبق آمار رسمی صرفا چهل درصد از مردم شرکت کرده بودند، این افرادی هم که انتخاب میشوند ۱۵ درصد آرا را داشتهاند. طبق آمار ده میلیون و نهصد هزار نفر مجموع آرای نمایندگان بوده است. در برخی از شهرها نظیر کلانشهرها نظیر کرج فردی با ۲۷ هزار رای به مجلس آمده است؛ یعنی فقط دو درصد به او رای دادهاند. این روزها ما در روزنامه مینویسیم مجلس حداقلی برخی از افراد ناراحت میشوند؛ حتی یک بار هم از دستگاه قضایی زیر کلمه حداقلی خط کشیده بودند و ما جواب دادیم که بنای ما توهین به مجلس نیست بلکه میخواهیم که دیگر چنین رویدادی تکرار نشود.
این هم که گفته میشود که برخی از کشورها با چهل درصد رای میآورند درست است، اما در این کشورها نظام حزبی حاکم است؛ اما در کشور ما از همان روز اول مردم را به خون شهدا قسم دادیم و گفتیم که میزان رای مردم است.واقعا تعبیر مجلس حداقلی توهین به مجلس نیست بلکه تلنگری به نظام محسوب میشود که باید درباره این وضعیت فکری شود. نمیدانم که مجلس دوازدهم از این مجلس بهتر خواهد بود یا خیر. این مجلس بسیار غیر شفاف عمل کرده است و برخلاف ادعاهایی که داشتهاند اصلا شفاف نبودهاند؛ برای مثال در طرح صیانت نمیتوانستند فیلتر و محدودیت فضا را یکباره تصویب کنند میخواستند که شفاف نباشد.
خوشبختانه شورای نگهبان طرح حجاب و عفاف را رد کرد و من باید در اینجا از شورای نگهبان تشکر کنم که ایراداتی هم گرفته شد کاملا حقوقی بود و ایرادات سیاسی در این زمینه اصلا مد نظر شورای نگهبان نبوده است. در حدود ۵ روز تمام این طرح را جمع کردند و اصل ۸۵ نیز بر آن اجرا شد که بگویند یک هیاتی آن را اجرا کند. هیات هم بسیار جنگید تا این را تصویب کند و به سرعت به شورای نگهبان رفت. اینکه طرحی را ۸۵ای (هشتاد و پنجی) میکنیم مفهومش این است که نمیخواهیم شفاف باشد و قرار است که جمع محدودتری درباره آن تصمیم بگیرند.
در طرح حجاب و عفاف موارد بسیاری بوده است که دوستان ما در مجلس یازدهم هم رویشان نشد که در این باره صراحتا سخن بگویند. این طرح باید شفاف مطرح میشد تا مردم هم در جریان آن قرار بگیرند.
نکته بعدی هم این است که برخی اقدامات عجیبی در این مجلس صورت گرفته است برای مثال در بحث ماشینهای شاسی بلند که ما در ده مجلس قبل چنین چیزی را شاهد نبودیم. برخی از این دوستان آذری در مجلس میگفتند که ما دیگر به هم یاشاسین هم نمیگوییم، زیرا کلمه «شاسی» دارد! هیچکس هم در این زمینه پاسخگو نبود. ما هم در مجلس حضور داشتیم و اینگونه نبود که خودرو نگرفته باشیم از همان ابتدا شرایط ثبت نام خودرو به نمایندگان بیان میشد تا هرکس که تمایل داشت ثبت نام کند؛ در حالی که این شاسی بلندها رانت ویژهای غیر از آن خودروها بوده است.
خیلی از طرحهایی که مجلس مطرح میکند ما تعجب میکنیم که مگر میشود یک نماینده این طرح را داده باشد. به دلیل همین عملکرد مجلس همین نمایندگان نمیتوانند امیدوار باشند که همان افراد چهار سال قبل مجددا بهشان رای دهند.
* گفته میشود اصلاحطلبان درصدد سیاهنمایی وضعیت کشورند و حکمرانی را زیر سوال میبرند. نظر شما چیست؟
هرکس سیاهنمایی انجام دهد اقدام بدی را انجام داده و ما مخالف آن هستیم. اما سیاهنمایی به این مفهوم است که شما حرف غیر مستند بزنید. برای مثال یک چیز کوچک را بزرگ کنید. اما من معتقدم که اگر حرف مستندی زده شود دیگر اسمش سیاهنمایی نیست و تبیین واقعیتهای جامعه است و افرادی که اینها را سیاهنمایی میدانند باید در افکار خود تجدید نظر کنند.بله فردی که آمار غلط ارائه میکند سیاهنمایی کرده است، اما به ندرت این اتفاق رخ میدهد. برخی از این نمایندگان عملکرد بسیار ضعیفی داشتهاند. اصلا دخالت در حوزههای انتخابیه و عزل و نصبها اشتباه است. من زمانی نماینده تهران بودم در ۲۲ منطقه که در هر منطقه ۴ جلسه مردمی داشتیم و استاندار و فرماندار هم حضور داشتند.
کتاب عملکرد مجلس دهم که حدود ۵۰۰ صفحه بود برای برخی تعجبآور بود که چرا این اقدامات انجام شده است. یک نمونه بیاورید که من به یکی از استانداران گفته باشم که اگر یکی از این مسئولان را نصب کنید تشکر میکنم. در کل دوران نمایندگی من کسی نمیتواند این را بگوید که من در عزل و نصب افراد دخالت داشته باشم؛ در حالی که در این مجلس یکی از کارهای اولیهشان این است که ببینند باید چه کسی مسئول باشد و به همین دلیل هم بخش نامه صادر شده است برای معاون سیاسی وزیر کشور که عزل شبانهاش برای خودش هم بسیار سنگین تمام شد. امیدوارم که در دوره بعدی اگر همین افراد قرار است رای بیاورند عملکرد بهتری از خود نشان دهند.
* به موضوع انتخابات بازگردیم؛ به طور کلی چهره شاخص جریان اصلاحات که در این دوره شرکت کرده چه کسی است؛ آیا ائتلافهای انتخاباتی صورت میگیرد؟جریان اصلاحات را نباید با جریان اعتدال یکی دانست. ما هرگز افرادی که در دولت یازدهم حضور داشتند را اصلاح طلب نمیدانستیم؛ نهایتا افراد معتدل بودند که در دولت و مجلس حضور داشتند. یکی از دلایلی هم که من با آقای لاریجانی اختلاف نظر داشتم همین بود. حالا شما بگویید مستقلین ولایی. البته مستقلین ولایی از نظر من بسیار عاقلتر از افراد جبهه پایداری هستند. اما واقعیت هم این است که این دوستان مستقلین برنامههای خوبی برای انتخابات دارند ما اینها را جدا میدانیم که برنامههای خود را دارند. برای مثال آقای نوبخت هم در انتخابات اسم نوشته؛ حزب دارد و قرار است در انتخابات فعال باشد.
ما موضوع اصلی مان اصلاح طلبان هستند که با اعتدالیون متفاوتند و تقریبا اکثریت قاطع اصلاح طلبان اعلام کردند که قرار نیست لیستی ارائه شود. البته هیچ یک از اصلاحطلبان از تحریم انتخابات سخنی به میان نیاورده است، ولی معتقدند که نباید لیست ارائه شود، زیرا ابتدا باید زیرساختهای لازم فراهم شود تا میزان رضایت مردم افزایش یابد و سپس لیست ارائه کنیم.
با این حال تعدادی از افراد جریان اصلاحات هم هستند که معتقدند باید در انتخابات شرکت کرد که یکی از این احزاب همین حزب ما یعنی مردم سالاری است. اما ما برای حضور در انتخابات چند «اگر» داریم که اگر محقق شود وارد میشویم. برخی دیگر، اما اصلا «اگر» در کارشان نیست و از همان ابتدا میگویند که به وضعیت خوشبین نبوده و در انتخابات شرکت نخواهند کرد.خانه کارگر، ندای ایرانیان، کارگزاران و اعتماد ملی هم جزو احزابی هستند که این اگرها را دارند. در مجموع در جبهه اصلاحات غالبا بنای مشارکت فعال در انتخابات ندارند. دیگر وقت گذشته است، ولی این مجلس واقعا کاری کرد که سر سوزن امید برای حضور جریان اصلاحات را در مجلس سد کرده است.
همین طرح انتخابات یکی از بدترین مصوبات مجلس یازدهم بوده است. جالب است بدانید که در حدود ۵ یا ۶ مرداد ماه نمایندگان یکباره از عوالم غیبی به آنها اطلاع رسید که موضوع پیش ثبت نام در انتخابات را مطرح کنند؛ اگر هم کسی ننوشت دیگر امکان شرکت ندارد. ما همان زمان اعتراض کردیم و اعلام کردیم که اگر واقعا بهدنبال مشارکت حداکثری هستند تبصرهای به این مصوبه وارد کنند که افرادی که پیش ثبت نام هم نداشتند امکان حضور دارند.
* درباره فرصتهای پیشرو مجلس دوازدهم و دولت توضیح دهید؟
باز هم ما چند ماه زمان داریم و معتقدم که تمام فرصتهای افزایش مشارکت را این مجلس از بین برد و این را به عنوان یک کارشناس علوم سیاسی میگویم. برخیها این کاهش مشارکت در دهنشان مزه کرده است و با خود میگویند زمانی که ما هستیم چرا باید افراد دیگر نیز شرکت کنند. با این حال معتقدم که اگر ما سه اقدام جدی را در دستور کار قرار دهیم میزان مشارکت بالا خواهد رفت؛ اول اینکه تنگناهای معیشتی مردم را از بین ببریم، زیرا مردم از نظر معیشت به شدت مشکل دارند. با اینکه من نماینده نیستم، اما روزی نیست که مردم بابت مشکلاتشان به سمت ما نیایند باید برای این فکری کرد. حرف من این نیست که برای مردم بسته معیشتی تهیه کنیم بلکه طبقه عمومی جامعه باید احساس کند در وضعیت اقتصادیاش گشایش اقتصادی ایجاد شده است.معتقدم که این گشایش اقتصادی در سیاست خارجی ریشه دارد. ما از زبان مسئولان مدام میشنویم که مسائل معیشتی مردم را به سیاست خارجی گره نمیزنیم درحالی که این دو موضوع به هم گره خورده است. برای مثال در این یک سال اخیر ارزش پول ملی چقدر کاهش یافته است، به میزان اینکه ما بتوانیم مسائل بینالمللی خود را بهبود بدهیم قطعا در مسائل ارزی کشور موثر خواهد بود. اینها باعث افزایش اعتماد عمومی خواهد شد که به مثابه این اعتماد عمومی مشارکت نیز افزایش خواهد داشت.
این روزها وقتی حرف از انتخابات به میان میآید خیلیها میخواهند با چاقو شکم ما را پاره کنند! زیرا به نان شب محتاج هستند. بسیاری از مردم هم اصلا خبر ندارند که امسال قرار است انتخابات برگزار شود چه برسد به اینکه بخواهند درباره آرایش سیاسی صحبت کنند.
این چند ماه هم دولت و هم مجلس باید دست در دست هم بگذارند تا اعتماد عمومی افزایش یابد و در سیاست خارجی تنشزدایی جدیتری ایجاد شود تا معیشت مردم بهتر شود و دلخوشی بیشتری برای حضور در انتخابات داشته باشند.
* از فعالیتهای انتخاباتی آقای روحانی و احمدی نژاد خبر دارید؟
از روحانی خبری ندارم و شنیدم برای مجلس ثبت نام نکرده و برای مجلس خبرگان احتمال دارد ثبت نام کند. دوستان و کسانی که با او ارتباط دارند مثل اعتدال و توسعه دنبال لیست انتخاباتی هستند.
دوستان احمدی نژاد هم در مجلس هستند و برای آینده برنامه دارند و احتمالا بخواهند نقش ایفا کنند.
* سخن پایانی؟
مسئولان احساس میکنند این صندلی و میز برای آنها دائمی است. امروز اگر مهلتی دست ما است باید نام نیک از خود به جا بگذاریم. خیلیها هدفشان این است که میز و صندلی را نگه دارند و به خاطر یک دستمال قیصریه را آتش بزنند. به عنوان یک دوست میگویم نکنند چرا که در آینده ضرر خواهند کرد.