به گزارش مردم سالاری آنلاین، تحولات قفقاز سرعت زیادی گرفته است. قرهباغ از ارمنیها خالی شده و قرار است مردم آذربایجان که پیش از این ساکن منطقه بودهاند، به آن برگردند. از طرف دیگر به نظری می رسد علیاف به دنبال یارگیری برای بازگشایی دالان زنگزور و تصرف استان سیونیک است. اتفاقی که ترکیه و رژیم صهیونیستی در آن از او حمایت میکنند. رجب طیب اردوغان نیز اخیرا اعلام کرد:« ترکیه از کریدور صلح آمیز بین آذربایجان و ارمنستان برای اتصال نخجوان حمایت میکند، اما اگر ایروان با چنین چیزی مخالفت کند، کریدور میتواند از ایران عبور کند که این ایده مثبت است. ما تمام تلاش خود را برای افتتاح کریدور زنگزور انجام میدهیم، سیگنالهای مثبتی نیز از ایران میآید، اگر ارمنستان از باز شدن کریدور زنگزور جلوگیری کند، این کریدور می تواند از ایران عبور کند.» اظهارات رئیس جمهور ترکیه در حالی بیان می شود که ایران بارها در مواضع اعلامی خود با صراحت درباره تغییر مرزها هشدار داده است. برای بررسی تحولات اخیر با ناصر نوبری دیپلمات پیشین و آخرین سفیر ایران در اتحاد جماهیر شوروی گفتگو کرده ایم که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
پشت پرده ماجراهای قره باغ، عقب نشینی ارمنی ها و رفتار آذربایجان چیست؟
همواره موازنه بین سه قدرت اصلی منطقه قفقاز، ایران و ترکیه و روسیه وضعیت قفقاز جنوبی را رقم میزند. با توجه به اینکه ثقل و توجه اصلی ایران بسمت مرزهای غربی و جنوبی است لذا در مقایسه توجه و وزن سیاسی ایران به سمت شمال کمتر است. در واقع جبهه اصلی ایران به سمت جنوب و غرب است و لذا منطقه قفقاز برای ایران، به مثابه پهلو و پشت جبهه است. اما برعکس ایران، ترکیه مدتی است از جبهه های غربی و شمالی خود در ورود به اتحادیه اروپا و دخالتها در مناطقی چون لیبی سرخورده شده و لذا انرژی و پتانسیل استراتژیکش رو به شرق و به اصطلاح توران بزرگ چرخیده و ثقل سیاسیش در قفقاز قرار گرفته است. روسیه هم از زمان تصرف کریمه و سپس ورود به جنگ با اوکراین عملا توجه اصلیش به سمت غرب و اروپا معطوف شده و نسبتا از ظرفیتش به سمت جنوب یعنی منطقه قفقاز کاسته شده است. بنابراین در توازن سه قدرت قفقاز، موازنه به نفع ترکیه و به ضرر ایران شده است. از طرف دیگر جهان در حال گذار از تک قطبی به چند قطبی است. خصوصیت جهان در حال گذار سیالیت و بی ثباتی ساختارهای متصلب توازن استراتژیکی سنتی سیستمهای جهانی است. در چنین جهانی کشورها فرصت ها را برای توسعه نفوذ مناسب و ممکن می یابند. بنابراین ریشه تحولات در قفقاز اولا بدلیل غفلت ایران موازنه منطقه ای به نفع ترکیه و به ضرر ایران شده است و ثانیا ترکیه شرایط جهانی و بین المللی برای توسعه نفوذ و سیطره خود به سمت شرق را با محوریت و پرچم توران بزرگ مساعد پیدا کرده است. تسلط بر قفقاز جنوبی و عبور از ارمنستان و اتصال به آذربایجان گام اصلی ترکیه در جهت استراتژی حرکت به سوی شرق است. در این میان نه فقط ترکیه از خلاء ایران در قفقاز بهره برده و وارد حیات خلوت ایران شده بلکه همزمان رژیم صهیونیستی نیر فرصت خلاء ایران را مغتنم شمرده جای پا برای خود در قفقاز ساخته است. در واقع اسرائیل ایران را که در جوار مرزهایش است دور زده و در بالا سر ایران در آمده.
موضع آمریکا و روسیه در اتفاقات اخیر چیست؟ آیا روس ها به دنبال حمایت از ایروان هستند؟
موضع روسها بدلیل درگیر بودن در جنگ اوکراین به اندازه گذشته فعال و تعیین کننده نبوده و در این اواخر ارمنستان هم به انفعال روسیه که مانند گذشته قابل اتکا نیست پی برد و در صدد بود این نقصان را با نگاه به غرب جبران کند اما آذری ها و ترک ها مهلت مانور به ارامنه ندادند و سریعا وارد عمل شدند. چند نیروی صلحبان روسیه کشته شد و روسها کنار کشیدند و پشت ارامنه را خالی کردند. در واقع همان روس ها که سی سال پیش تکیه گاه ارامنه برای اشغال خاک آذری ها شدند، این بار جاخالی دادند. با توجه به اینکه در صحنه قفقاز جبهه متحد آذری ها و ترک ها و صهیونیست ها که جناح متحد آمریکا و ناتو و غرب بودند، در موضع برتری و پیشروی و پیروزی بودند، عملا آمریکا و غرب ترجیح داد آرام و تماشاچی بماند. مناقشه روزهای اخیر باز نشان داد که اولویت اصلی در جهان غرب، منافع سیاسی است و نه ایدئولوژی و نه حقوق بشر، در چند روز گذشته در قره باغ صدها ارمنی مسیحی بدست مسلمانان آذری کشته و زخمی شدند و از خانه و کاشانه شان گریختند اما جهان غرب دم بر نیاورد و خاموش ماند و تماشا کرد! برای روسها خوشآیند نیست که ارمنستان هم به غرب روی آورد و کل حیات خلوتش را از دست بدهد، اما توان بازدارندگی ندارد، در این مدت اشتباه استراتژیک روس ها این بود که حاضر نشدند ایران را به عنوان شریک استراتژیک وارد معادلات قفقاز جنوبی کنند. با کبر و غرور اسلاف تزاری خود حاضر به برگشت ایران به قفقاز و حضور ایران نشدند و تا کنون به تنهائی با طرف های قفقاز کار کردند و برای ممانعت از ایران، چشم خود را به ورود جبهه غربی به قفقاز بستند. اما حالا به تنهائی قادر به حفظ آن نیستند. روس ها هنوز با هراس تاریخی و متعصبانه، کار با ترک ها و صهیونیست ها و حتی با غرب و هر غریبه ای در قفقاز را به کار با ایران در قفقاز ترجیح میدهند، اگر روسیه در قفقاز جنوبی به ایران روی نیاورد، هر آنچه که در اوکراین بدست بیاورد بیشترش را در قفقاز جنوبی از دست خواهد داد. روس ها نسبتا ساده و تک بعدی هستند و پیچیدگی و چند وجهی آمریکائی ها و غربیها را ندارند.
اردوغان در مورد بازگشایی کریدور زنگزور حرفهایی زده و گفته از ایران فرکانس مثبت گرفته است. مواضع او را چطور ارزیابی میکنید؟
در سوالات قبلی اهداف استراتژیکی بازیگرها را بیان کردم بنابراین هرگونه اظهارات تاکتیکی و هرگونه علائم سبز و قرمز را باید توجه کنیم که در هر حال در مسیر تحقق اهداف استراتژیکی اتخاذ میشود و نه برای صرف نظر و پایان دادن به آن اهداف.
آیا ایران در قفقاز جنوبی بازی را باخته و تهدیدی علیه امنیت ملی ما وجود دارد؟
بله ایران در قفقاز جنوبی کیش و مات شده و در گوشه رینگ افتاده و ابتکار عمل در دست حریفان است. قفقاز جنوبی که به آن حیات خلوت روسیه اطلاق می شود بیش از کیلومتر از روسیه دور است اما به ایران چسبیده و زمانی نه چندان دور سرزمین ایران بوده، بنابراین ثبات و امنیت ایران متصل و پیوسته به قفقاز جنوبی است.
اگر شرایط به شکلی پیش برود که ارمنستان برای پذیرش دالان زنگزور تحت فشار قرار بگیرد یا تطمیع شود، معادلات منطقه ای به چه شکلی در می آید؟
ایران در همه سطوح بارها تصریح و تاکید کرده که هیچ گونه تغییر شرایطی در مرزها را بر نمیتابد. روس ها هم اگر هوشیار باشند باید قویا از موضع ایران حمایت کنند و به خاطر اینکه طرف های مقابل اجازه دهند چند سرباز روس در دالان زنگزور پرسه بزنند، فریب آنها را نخورند.
اگر آذربایجان بخواهد به زور سیونیک را تصرف کند، موضع ایران چه خواهد بود؟ آیا به سمت دخالت نظامی میرود یا رفتار منفعلانه خواهد داشت؟
اساسا در شرایط کنونی که باید موضوع دالانها منتفی شده باشد. دالانها در برابر هم بودند، حالا با کوچ ارامنه قره باغ به ارمنستان، دیگر قاعدتا ارامنه، دالان لازم ندارند و باید منتفی باشد. آذری ها هم که همیشه به راحتی از طریق ایران بین نخجوان و آذربایجان در تردد بوده اند بنابراین قاعدتا کل موضوع دالان ها منتفی است. اینکه بنا به هرگونه بهانه های واهی تعرضات جدیدی صورت گیرد، بنده صرفا یک تحلیلگر آزاد هستم و هیچگونه مسئولیتی ندارم که از موضع ایران اگر چنان شرایط وخیمی پیش بیاید با خبر باشم، این سوال را باید از مسؤلین بپرسید.