الف: ضد امپریالیسم بود.
ب: عدالتخواه بود.
ج: ضد سرمایهداری و تکاثرطلبی بود و در آن کوتاه نمیآمد.
د: دیندار بود و به حرام و حلال عمل میکرد.
و: به حکومت الهی و ولایت فقیه اعتقاد داشت. سعی میکرد در این حوزه از دیگر گروهها سبقت بگیرد.
اما چپ جدید یا چپ مدرن نه داعیهدار مبارزه با امپریالیسم است نه ادعای مبارزه با ظلم و ستم و استبداد جهانی را دارد. کلمهای از مظالم آمریکا که نمیگوید، بلکه پنهان نمیکند که آمریکا خواه است!
چپ مدرن نه ضد سرمایهداری است نه ادعای مبارزه با زالوصفتان بازار و دولت را دارد. در یک دگردیسی زیست اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به مرتبتی رسیدهاند که به ۵۰ میلیارد تومان میگویند پول خرد!
چپ مدرن ادعای عدالتطلبی ندارد و با بولدوزر از روی طبقات ضعیف و حتی طبقه متوسط عبور میکند.
از همه مهمتر چپ جدید داعیه دینداری هم ندارد. مراقبت میکند مبادا حاکمیت مردم را به بهشت ببرد. احکام اولیه و ثانویه را متوجه نیست. حریم و حرمت حکم حجاب و قصاص و دیگر احکام را رعایت نمیکند و اصراری ندارد بگوید ما طرفدار اجرای احکام الهی هستیم.
اگر موجی علیه نظام ، انقلاب، اسلام و احکام الهی توسط سرویسهای دشمن به وجود آمد نهتنها با آن مقابله نمیکند بلکه با آن همراهی میکند. تا آنجا که رؤسای رژیم صهیونیستی میگویند آنها سرمایه ما در تهران هستند و به نمایندگی از ما در تهران میجنگند. اینها هم هیچ زحمتی برای تکذیب آن نمیکشند.
اگر نگاهی به جماعت چپ بیندازیم از چپ قدیم چند پیرمرد عصابهدست بیشتر باقی نمانده است اما تا دلت بخواهد زادوولد در چپ مدرن و جدید در عرصه سیاست ، فرهنگ و اقتصاد زیاد است. شمار زیادی از فرزندان چپ جدید در آمریکا ، انگلیس و فرانسه و برخی هم در همین حوالی کشورمان در برخی کشورهای عربی زندگی میکنند. آنها به پدرانشان میگویند یا شما بیایید آنطرف آب یا اگر میخواهید ما بیاییم فاتحه «جمهوریت» و «اسلامیت» نظام را بخوانید تا ما داخل بیاییم!
حاصل این رویکرد چپ قدیم و چپ جدید، فتنههای ۷۸ ، ۸۸ ، ۹۸ و ۱۴۰۱ شده است این روند ادامه دارد تا ببینیم عاقبت این چپروی و کفرپیشگی چیست؟ این جماعت چپ نو ، غربزده هستند و فعلا در مقام و مرتبت شیفتگی به غرب نشستهاند و هرچه نصیحت میشوند حاضر نیستند بشنوند!
۲- در مقابل این جماعت یک ملت بزرگ و تمدنساز و صادق در ادعای پیروی از قرآن و اولیا و انبیای الهی ایستاده است. هزینه مقاومت در برابر استبداد و استعمار خارجی را با جان و مال و نوامیس و فرزندان خود داده است. هرچه جلوتر میرود پرقدرتتر، باصلابتتر و مصممتر در عرصه داخل و خارج و عرصههای منطقهای و جهانی ظاهر میشود.
اساس حرکت ملت روی ریل «جمهوریت» و «اسلامیت» و حفظ نظام است.
امام خمینی (ره) از نخستین روزهایی که سنگ بنای جمهوری اسلامی را میگذاشت، فرمود :
«تا غربزدهها اصلاح نشوند شما به استقلال نمیرسید اینها نمیگذارند ما روی پای خود بایستیم»(امام (ره) ۷ آبان ۱۳۵۸)
این جماعت چپ نو باآنکه مسیر «افساد» را طی میکنند ، ادعای «اصلاح» و «اصلاحطلبی» دارند. لذا مقابله با آنان را مشکل، پیچیده و گاهی غیرممکن میکند.
۳- پایان امسال انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان را داریم. یک ضلع از اضلاع رقابت، همین جریان چپ نو است.
متأسفانه خاتمی، سخنگوی جریان چپ نو شده است. او با ذهن حجاریان فکر میکند و با زبان تاجزاده سخن میگوید. بیانیه ۱۵ بندی او دربرگیرنده دیدگاهی است که چپ نو را با براندازان خارجنشین به همنوایی وامیدارد. با ادبیاتی که خاتمی در گویش سیاسی خود استخدام کرده است کشتی طوفانزده جریان چپ نو را به سمت بندر نهضت آزادی هدایت میکند. چپ نو همه تخممرغهای خود را در سبد دولت روحانی گذاشت با افتضاح برجام، سرمایه اجتماعی خود را از دست داد. الآن چارهای ندارد به سمت تحریم برود تا این ورشکستگی را بهعنوان یک هزینه برای جمهوری اسلامی فاکتور کند.
خاتمی با حمایت از دولت روحانی مسئول بسیاری از مشکلات هم در دوره ریاست جمهوری خود و همدوره روحانی است. او سعی میکند خود را از جایگاه «متهم» و پاسخگویی خارج کند و در مسند «مدعیالعموم» بنشاند. او شعور سیاسی مردم را نادیده میگیرد و حتی به آن اهانت میکند.
۴- مقام معظم رهبری در دیدار با مردم سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی فرمودند:
– آمریکا به دنبال بحران سازی در ایران است.
– آمریکا برای ایران و منطقه برنامه دارد.
– آمریکا تخریب وحدت ملی و تضعیف امنیت ملی را نشانه گرفته است.
– نباید حرفی بزنیم و کاری کنیم در جهت نقشه دشمن تا باعث شویم جدول آنها را کامل کنیم .
چپ جدید و چپ قدیم در میان دهها موضعی که درباره مسائل کشور همهروزه میگیرند باید به این سؤالات پاسخ دهند .
وظایف آنها در برابر بحرانآفرینیهای آمریکا بهویژه هدفگیری آنها علیه امنیت و وحدت ملی چیست؟!
آیا در این میدان همصدا و همنوا با دشمنان ملت هستند یا در کنار ملت؟!
اگر میخواهند در کنار ملت بمانند حداقل در ادبیات سیاسی و نیز گفتمان سیاسی خود کلیدواژههایی به کار ببرند که این حقیقت را که در کنار ملت هستند شفاف بیان کند. این تنها راه برای احیای سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان است.