به گزارش
مردم سالاری آنلاین،سفیر پیشین ایران در انگلستان با تأکید بر اینکه ایران به خوبی نتوانسته از برگه های دیپلماسی بهره ببرد، گفت: بزرگوارانی هم که دست اندرکار سیاست خارجی و مسائل بین المللی هستند، باید بدانند که صرفا با تمهیدات میدانی نمی توانند از کنار این قضیه رد شوند. با هر سیاست و تمهیدی که می خواهند یک عده متخصص تر و آشناتر به مسائل بین المللی را به کار بگیرند و فرض کنید که دعوت مجدد از آقای دکتر ظریف، دکتر عراقچی، دکتر صالحی و امثالهم داشته باشند و از مشاوره کسانی که دوره خوبی را طی کرده اند هم کمک بگیرند و اجازه ندهند مکانیزم ماشه و تهدیداتی که غرب دارد علیه ایران مطرح می کند به نتیجه برسد. اگر این چند ماه را هم بتوانند بگذرانند، ممکن است اتفاقاتی بیفتد ولی در شرایط فعلی داریم به سمت کیش و مات شدن پیش می رویم.
مشروح گفت و گو با سید جلال ساداتیان را در ادامه می خوانید:
تحلیل شما از علت تشدید تنش های میان ایران و اروپا چیست و تعبیر «سونامی در روابط ایران و اروپا» را چقدر قبول دارید؟
مذاکرات برجام حدود 20 سال است که ادامه دارد و مراحل اولیه آن سه کشور اروپایی بودند و بعد که دیدند به توافق نمی رسند، آمریکا و کشورهای چین و روسیه اضافه شدند و انصافا کاری کارستان صورت گرفت. یعنی شش قطعنامه ای که در دوره آقای احمدی نژاد علیه ایران تصویب شده بود که چهار قطعنامه آن جنبه اجرایی داشت و بقیه کشورهای دنیا هم باید تبعیت می کردند، بر اثر مذاکرات حدود دو ساله آقای ظریف و همکارانشان با حمایت آقای روحانی ملغی اثر شد و برجامی اتفاق افتاد که بالغ بر یک سال هم آثاری داشت.
ترامپ با شکلی که همه شاهد بودند، از این برجام خارج شد؛ به دلیل تحریکاتی که لابی اسرائیل و بعضا پالس هایی که از ایران داده می شد. اما اروپایی ها که انتظار این حرکت او را نداشتند و بارها اصرار کردند که خارج نشود، با آمریکا همکاری نکردند. ولو اینکه از نظر اقتصادی نتوانستند با کشورهایی که با ایران کار می کردند چیزی را مطرح کنند و خودشان هم اقدام مفیدی را انجام ندادند و حداکثر امکانی که فراهم کردند اینستکس بود که آن هم جواب کار ایران را نمی داد. اروپایی ها در بحث حقوقی و سیاسی با ترامپ همراهی نکردند.
یادمان نرفته که در مقطعی ترامپ رئیس جلسه شورای امنیت هم شد و فکر می کرد در آنجا با تدارکی که خانم نیکی هیلی انجام داده بود می تواند یک محکومیت جدی علیه ایران بگیرد و احتمالا مکانیزم ماشه را فعال کند؛ اما نتوانست. یعنی غیر از خودش، یک رأی هم نداشت. عصبانیت ترامپ باعث شد خانم نیکی هیلی که فکر می کرد با این اقدامش وزیر خارجه بعدی آمریکا خواهد بود را از سفارت آمریکا در سازمان ملل هم اخراج کرد.
چه اتفاقی افتاد که انزوای آمریکا در این بحث به اینجا کشیده شد که مواضع اروپایی ها در قبال ایران هم به آمریکا نزدیک شده است؟
بعدا قضایای دیگری پیش آمد. ایران یک سال تحمل داشت و به تعهداتش عمل کرد، ولی بعد گفت چون اروپا کاری انجام نمی دهد، دلیلی ندارد که من هم به تعهدات خودم عمل کنم؛ و تا پنج مرحله تعهدات خودش را کاهش داد. یعنی مثلا قرار بود اورانیوم را تا 3.67 درصد غنی سازی کند و به سمت پنج تا 20 درصد رفت که همراه با تعهدات برجامی نبود؛ یا اینکه قرار بود آب سنگین را بفروشد که آن را هم ذخیره سازی کرد. کار به آنجا رسید که با تصویب مجلس دوربین های نظارت آژانس را هم خاموش کردند. اینها باعث شد که دائما تنش هایی را با آژانس داشته باشند و تذکراتی به ایران داده بودند و ایران هم گفته بود وقتی شما تعهداتتان را انجام نمی دهید دلیلی ندارد که من این تعهدات را ادامه بدهم.
میانجی گری های کشورهای عربی مثل عمان و قطر هم جواب نداد. اروپایی ها مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا از طریق اروپا را روی میز گذاشتند و جوزف بورل و معاونینش وارد این فضا شدند و پیام ها تبادل شد. ایران مسائلی را در این مذاکرات مطرح کرد که باعث شد اروپایی ها بگویند ما نمی توانیم. از جمله آن مسائل این بود که باید سپاه از لیست تروریسم غرب خارج و تحریم های آن برداشته شود. آنها هم پاسخ دادند که مسأله سپاه ربطی به پرونده هسته ای ندارد. آقای بورل هم اعلام کرد که دیگر بحث ها قابل ادامه نیست و ما نمی توانیم ادامه بدهیم.
اگر برجام اتفاق می افتاد، اروپایی ها می توانستند در آستانه فصل سرما به انرژی ایران دسترسی پیدا کنند؛ که نشد. دیگر اینکه ایران به سمت روسیه نمی رود، ولی بعد که اعلام شد ایران پهپاد در اختیار روسیه گذاشته و وزیر هم آن را تأیید کرد، مزید بر علت بود. از آن اضافه تر، موضوع مسائل داخلی ایران و اعتراضات اخیر پیش آمد و اعدام هایی که اتفاق افتاد. آخرین قطره ای که در این جام ریخت، مسأله آقای اکبری بود که گویا دارای تابعیت مضاعف از انگلستان هم بوده و ایشان او را به عنوان شهروند خودشان تلقی کردند و این اعدام را مورد اعتراض قرار دادند.
اروپایی ها هم دارند از این اقدام انگلستان و واکنش های تند او حمایت می کنند و یکی از نمایندگان آنها اعلام کرده که همه نمایندگی های ایران، به خصوص دفاتر مذهبی، را تعطیل و کارکنان سفارت های ایران را اخراج کنید و سفیر را فرا بخوانید. سفیرشان را هم فراخواندند، ولو اینکه عنوان «موقت» بر آن دادند؛ و آلمان و فرانسه هم حمایت کردند.
این اقدامات برای آن است که مجموعه اقدامات انجام گرفته را به حساب ایران بگذارند و به نظرم ایران هم نتوانسته به خوبی موضع خودش در خصوص عدم انجام تعهدات آنها را منعکس کند از برگه های دیپلماسی هم به خوبی نتوانسته بهره ببرد.
فضا را دارند به سمت فضای میکونوس می برند
می دانیم که انگلیس عضو اتحادیه اروپا نیست. ولی اینکه این کشور سفیر خودش در ایران را فراخوانده، ولو موقت، چقدر باعث تشدید تنش ها و احیانا خروج سفرای کشورهای اروپایی از ایران می شود؟
ظاهرا مسأله جدی است و آنها می خواهند این طور القاء کنند که از رفتارهای ایران دیگر حوصله ما سررفته و اتحادیه اروپا هم دارند حمایت می کنند و فضا را دارند به سمت فضای میکونوس می برند که اروپایی ها هم سفرایشان را فراخواندند و هم سفرای ما را اخراج کردند؛ که مدت ها طول کشید تا رابطه ترمیم شد.
یعنی گام به گام دارند مسأله را تند می کنند؛ برای اینکه از رفتار ایران اعلام عدم رضایت کرده اند. به خصوص اینکه انگلیس به راحتی می تواند مکانیزم ماشه را برگرداند و آن وقت موقعیت ایران بسیار خطیر خواهد شد؛ یعنی اگر آن شش قطعنامه برگردد، که احتیاجی هم به وتو کردن روسیه و چین ندارد؛ چون یک بار به آنها رأی داده اند. اگر ایران حالا هم بتواند تمهیدی بیندیشد که هفت، هشت ماه دیگر هم از این ماجرا بگذرد، این خطر را هم دیگر نخواهیم داشت. ولی اگر بشود، ما کماکان ذیل ماده 41 و فصل هفتم منشور قرار می گیریم که همه کشورها موظف هستند در تحریم هایی که آنها تعیین می کنند مشارکت داشته باشند. به علاوه اینکه هیچ بعید نیست در فاز بعدی روی ماده 42 بروند که اقدامات نظامی را هم در بر می گیرد.
برخی تندروها ممکن است بگویند شما مرعوب شده اید
شما به حساب مرعوب شدن ما بگذارید، ولی هشدارها را جدی بگیرید
شما که نمی ترسید و شجاع هستید، کاری کنید که هزینه های آن بر دوش ملت و نظام بار نشود
با توجه به اینکه الآن ناتو درگیر جنگ روسیه و اوکراین است، چقدر احتمال دارد که این موضوع جدی شود؟
تلاش های اروپایی ها و خود آمریکا بر همین مبنا بود که علاقه ای نداشتند جبهه جدیدی را باز کنند؛ برای اینکه در شرق با چین درگیر هستند، ولو اینکه درگیری آنها نظامی نیست، و در جبهه اوکراین هم با روسیه درگیر هستند. به هر صورت شرایط خطیر است و تحلیلگران داخلی و بیرونی با زبان های مختلف نسبت به این امر هشدار می دهند که این مسأله جدی است و بزرگوارانی هم که دست اندرکار سیاست خارجی و مسائل بین المللی هستند، باید بدانند که صرفا با تمهیدات میدانی نمی توانند از کنار این قضیه رد شوند.
با هر سیاست و تمهیدی که می خواهند یک عده متخصص تر و آشناتر به مسائل بین المللی را به کار بگیرند و فرض کنید که دعوت مجدد از آقای دکتر ظریف، دکتر عراقچی، دکتر صالحی و امثالهم داشته باشند و از مشاوره کسانی که دوره خوبی را طی کرده اند هم کمک بگیرند و اجازه ندهند مکانیزم ماشه و تهدیداتی که غرب دارد علیه ایران مطرح می کند به نتیجه برسد.
اگر این چند ماه را هم بتوانند بگذرانند، ممکن است اتفاقاتی بیفتد ولی در شرایط فعلی داریم به سمت کیش و مات شدن پیش می رویم. برخی تندروها ممکن است بگویند شما مرعوب شده اید؛ شما به حساب مرعوب شدن ما بگذارید، ولی هشدارها را جدی بگیرید. شما که نمی ترسید و شجاع هستید، کاری کنید که هزینه های آن بر دوش ملت و نظام بار نشود و بتواند مرحله را به خوبی پشت سر بگذارد.
به نظر می رسد در جلسه امروز اتحادیه اروپا دو مورد بررسی می شود که یکی چهارمین بسته تحریمی آنها علیه ایران طی سه ماه گذشته و موضوع بعدی قرار دادن سپاه در لیست سازمان های تروریستی است. شما اشاره کردید که سپاه پیش از این هم جزو لیست سازمان های تروریستی بوده، پس چرا اروپایی ها اینقدر روی این موضوع تبلیغ می کنند؟
قبلا در لیست آمریکا بود و اروپا هم دارد آن را وارد لیست می کند.
می خواهیم چه اتفاقی بیفتد که باور کنیم جدی است؟
اروپا دارد از همه ابزارهای خودش استفاده می کند، ما چقدر می توانیم از ابزارهایمان استفاده کنیم؟! ابزار ما فقط موشک هوا کردن است؟!
عراق همپیمان ما است؟! افغانستان همپیمان ما است؟! با عربستان و جهان اسلام همپیمان هستیم؟! با غیر متعهدها همپیمان هستیم؟!
این دو موضوع چقدر جدی است؟
یکی یکی دارد اتفاق می افتد و می خواهیم چه اتفاقی بیفتد که باور کنیم جدی است؟ اروپا دارد از همه ابزارهای خودش استفاده می کند، ما چقدر می توانیم از ابزارهایمان استفاده کنیم؟! ابزار ما فقط موشک هوا کردن است؟! ابزار یعنی شما از همه امکاناتی که در بعد دیپلماسی دارید و نفوذتان در محافل بین المللی و همپیمانی ها بتوانید استفاده کنید؛ که آنها دارند می کنند. ولی ما نگذاشته ایم هیچ کدام از ابزارها برقرار بماند. عراق همپیمان ما است؟! افغانستان همپیمان ما است؟! با عربستان و جهان اسلام همپیمان هستیم؟! با غیر متعهدها همپیمان هستیم؟!
حتی هشدارهای اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام را نمی شنوند
می خواهید چه اتفاقی بیفتد که باور کنید روز به روز دارد شرایط سخت تر و فشارها بر مردم بیشتر می شود؟
قدم به قدم دارد حلقه محاصره تنگ تر و شرایط جدی تر و خطیرتر و فشارهای بر مردم بیشتر می شود
یعنی باید منتظر همان کیش و مات شدنی باشیم که شما گفتید یا می توانیم اقدام دیگری انجام بدهیم؟
به نظر می آید که این عزیزان حتی در داخل هم استفاده ای نکردند به اینکه کسانی که یک مقداری کار بین المللی کرده اند، حتی هم جهت های خودشان، جلسه ای بگذارند و از تجارب آنها بهره ببرند. حتی هشدارهای اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم نمی شنوند. مثلا آقای سید محمد صدر سال ها کار دیپلماتیک کرده و حرف هایی که ایشان می زند را هم گوش نمی کنند.
می خواهید چه اتفاقی بیفتد که باور کنید روز به روز دارد شرایط سخت تر و فشارها بر مردم بیشتر می شود؟ شما فکر می کنید فقط از طریق قدرت میدان و نظامی می توانید مسائل را پیش ببرید؟! تجربه ثابت کرده که نشده است. منتظر هستید کجای کار اتفاق بیفتد؟ اینکه هرچه گفته و نوشته می شود هیچ اقدامی نکنید، نتیجه این می شود که قدم به قدم دارد حلقه محاصره تنگ تر و شرایط جدی تر و خطیرتر و فشارهای بر مردم بیشتر می شود. همه حرف ما این است که درست ببینید. اگر درست تشخیص دادید، آن وقت می توانید چاره کار را پیدا کنید.
منبع:جماران