چیستا یثربی نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر که تازهترین اثرش برای حضور درسی و یکمین جشنواره تئاتر فجر پذیرفته نشده گفت: متأسفم برای جشنواره ای که مسابقهاش بیشتر به جشنواره نوجوانان شباهت دارد تا ویترین مهمی با نام جشنواره تئاتر فجر.
این کارگردان تئاتر در گفتوگو با پایگاه خبری فریادگر افزود: من به جای گلایه و دلخوری از هیئت محترم بازبین جشنواره، میخواهم از آنان تشکر کنم که متنی را که سه سال پیش توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده و برنده نخست کتاب سال شده بود لایق شرکت در جشنواره ندانستند. وی ادامه داد: من در طول ماهها تمرین تلاش کردم تا با ارائه روشی نو در نقالی و نمایش ایرانی، اتفاق جدیدی را وارد تئاتر کنم و در روز بازبینی نیز به ظاهر بازبینان از نمایش من خوششان آمد و آقای فرشید ابراهیمی و خانم دکتر فریندخت زاهدی نیز از کار من بسیار تعریف کردند. کارگردان نمایش «سیلویا پلات» افزود: این رد شدن نمایش «سایه های پشت کاج» برای من یادآور همان جایزه پردردسر کتاب سال بود. در آن زمان نام من به عنوان مقام نخست در مراسم اعلام شد و من بر روی صحنه رفتم و ضمن دریافت لوح تقدیر اعلام شد که ۵۵ سکه نیز به عنوان جایزه به مقام نخست اهدا میشود اما در روی صحنه به من گفتند که فردا میتوانید این سکهها را دریافت کنید اما این فردا هرگز نرسید و مطابق گفته یکی از مقامات فرهنگی آن دوره، آن سکهها به نفر دوم اهدا شد نه نفر اول. یثربی تاکید کرد: در این جا نیز همین اتفاق افتاده، هیئت محترم بازبین جشنواره، پس از تماشای کار وقتی نظر آنان را خواستم همگی اعتقاد داشتند که کار خوب و قوی با پشتوانه علمی نمایش ایرانی است و حال، ناگهان میبینم که کار مردود اعلام شده است. نویسنده نمایشنامه «محاله فکر کنید ...» گفت: سؤال من از هیئت محترم بازبینی که از قضا دوستان و همکاران من در دانشگاه هستند این است که اگر بردن نام سهراب به هر دلیلی ممیزی محسوب میشود، ای کاش صراحتاً به فردوسی نیز اعلام میکردند تا داستان پسر کشیاش را با نام دیگری غیر از رستم و سهراب بنویسد تا ما بتوانیم داستانمان را بین رستم و فرضاً جرج اجرا کنیم نه رستم و سهراب! وی افزود: ظاهراً مدیران فعلی تئاتر خانه نشینی من به مذاقشان خوشتر است تا کار تئاتر کردن و از این که خانمی به تنهایی بیست سال است نویسندگی و کارگردانی برای تئاتر را به هرجای دیگری حتی سینما ترجیح داده است، ناخشنود هستند. آنان ترجیح میدهند تهمینه در خانه بماند تا رستم بتواند سهراب را بکشد و کسی نیز جلودارش نباشد.