تهران، شهری است که تاریخ و جغرافیایش درهم آمیخته. شهری خوش نشین در پای البرز، رو به دماوند، با چنارهای افراشته و روان آبهایی در جوی. چشم شهر از کوهسار به کویر در جنوب میرسد. حاشیه ای از جنس شن و کویر.
تاریخ شهر هم روایتی پر فراز و نشیب، ثبت دارد. تاریخ مدرن شهر، اما جغرافیای تهران را هم متحول کرد. شهری که در قواره سنت و آرام، پیش میرفت، یکباره در عصر نوین هیاتی نوین یافت.
تحولات شتابناک عصر نوین، قرار را از تهران و شهروندانش گرفت. از آن پس، شتاب، جمعیت، مهاجرت ساختار قدیمی تهران را در هم ریخت.
تهران، از جمعیتی پراکنده به شهری مدرن تبدیل شد؛ رعایا، شهروند نام گرفتند، بلدیه به شهرداری تبدیل شد تا نشانی باشد بر نظم و روزگار نو.
در همه این سالها اما تهران، شهری شد بر تارک جغرافیای ایران زمین؛ پایتخت سیاسی، که به سرعت مرکزیت اقتصادی و فرهنگی نیز پیدا کرد.
الگوی توسعه شتابناک در همه سالها، بر زیست و سرنوشت مردمان تهران سایه انداخته است. تهران، با همه زشت و زیبایهایش، به همه داشته ها و فقدان هایش، نماد و نمود ایران عصر جدید است.
تهران جدید، در همه سالهای اخیر، مسائل و چالش های خاص خود را داشته است.
مدیریت شهری در هر دوره، متناسب با چالش ها و مشکلات، طرحی و برنامه ای تدوین میکرده. الگوی توسعه ای که بیش از زمان با زمین تهران بازی میکرد!
شهری در مقیاس تهران، برآمده از تاریخ زیسته و تجربیات و تحولات اجتماعی خاص خویش است؛ از این روی مشکلات و نارساییهاش نیز جدای از تاریخ سیاسی و اجتماعی نیست.
شناخت آسیب های زندگی شهری و معضلات مدیریت شهری ، میتواند روندهای سیاستگذاری را اصلاح کند. بسیاری از ریزمشکل ها ، در لایه های زیرین جامعه وجود دارند؛ ریزمشکلاتی که در برخی وقته های تاریخی برون ریخته میشود. رخدادهایی خاص ، نمود این دست مشکلات است. بسیاری از آسیب های شهری و هزینه هایی که بر شهرداری تهران تحمیل میشود، را میتوان با نگرش علمی و پژوهش های کاربردی بازشناخت.
برخی چالشهای تهران، از جنس مشکلات کلانشهرها است؛ مسائلی چون آلودگی محیط زیست، آلودگی هوا و آلودگی صوتی، مسکن، زباله ، حمل و نقل و ترافیک تجربه اغلب کلانشهرهاست.
درس آموختن از تجربه مدیریت کلانشهرهای دنیا، ضرورتی است بایسته؛ منطقی که مدیریت کلان را از آزمودن آزموده ها بازمیدارد، و الگوئی از اندیشیدن جهانی و بومی را بازنمائی میکند. الگوئی از پژوهش و کار تحقیقاتی که با مشارکت دانشگاهیان در فضای بین المللی و همراهی نخبگان علمی و اجرائی تحقق میابد.
آموختن از تجارب و دانش مدیریت جهانی، و بازشناسی الگوی موفقیت های مدیریتی در حوزه های سهگانه سیاستگذاری، امور برنامه ریزی و امور اجرائی توانمندی و قابلیت مدیریت شهرداری را به نحوی موثر ارتقا میدهد. بهره گرفتن از آموخته ها و تجارب اجرائی بین المللی نیازمند نگرش بین المللی و دیپلماسی شهری است. روندی که خوشبختانه در دوره مدیریت دکتر حناچی با عضویت ایشان در مجمع شهرداران کلاشهرهای جهان، نمود عینی دارد.
از منظری دیگر، برخی چالشهای کلانشهر تهران، را باید در مقیاس بومی بازشناسی کرد؛ شاید در سیمای شهر تهران، این نارسایی ها مشترک با سایر ابرشهرهای دنیا باشد، اما بسیاری از آنها پیوستی ناگسستنی با فرهنگ و ساختار جامعه شهری تهران دارد.
با افزایش وسعت شهر تهران و شتاب روند مهاجرت ، علی رغم حرکت سریع دانش بشری و گسترش امکانات شهری، شاهدیم که امروزه مشکلات زیست محیطی جدی سلامت شهروندان تهرانی را تهدید می کند. آلودگی هوا، آلودگی صوتی، ترافیک، آلودگی مناظر بصری، تخریب باغ های شهر، نشست زمین، کاهش منابع آب های زیرزمینی، مدیریت پسماند، کمبود سرانه فضای سبز و آلودگی و فرسایش خاک از مهمترین معضلات زیست محیطی است که همواره بر آسایش، سلامت و ایمنی پایتختنشینان سایه افکنده است.
در کنار این مشکلات عیان، بسیاری از نارسایی ها و آسیب های پنهان یا کمتر آشکار، کیفیت و زیست شهروندان تهرانی را تهدید میکند. نارسایی هایی در زمره آسیب های ژرف و گسترده به شمار می آیند، این آسیب ها، امنیت روان و ذهن و زیستار شهروندان را هدف گرفته است.
از آنجا که شهرداری سازمانی حقوقی محلی، مستقل و عمومی است که برای ارائه خدمات عمومی به شهروندان شکل گرفته است، انبوهی از کارکردها و وظایف رفاهی و خدماتی و عمومی برآن تحمیل میشود.
تکفل و بار انبوهی از مسئولیت ها، شهرداری را در موقعیت خاص و شکنند ه ای قرار میدهد؛ خاص بودن از منظر گستردگی وظایف، که به نوعی با مجموع وظایف دولت در همه حوزه ها برابری میکند ، از این جهت دولت محلی خوانده میشود، و شکنندگی از این روی که تکفل کارکردهای متنوع، مستلزم راهبردی پایدار و منسجم است.
راهبردهایی که بتواند زیست شهری و مدیریت کلانشهر تهران را در مدار مطلوبیت قرار دهد، تنها با کمک پژوهش و مطالعات کاربردی است.
روندهایی که میتواند شناخت از وضعیت موجود را ارتقائ دهند، لایه های زیرین آسیب ها را بازشناسند، چالش ها در حوزه ی خدمات شهری، عمران، محیط زیست، ترافیک، اقتصاد و رفاه شهری را با نگرش علمی-کاربردی تصویر کنند.
در نهایت بهترین فرداها را برسازد، شهروندان تهرانی، و شهر تهران از زخمه هایی که خورده مینالد؛ پیکر شهر، زخمی است؛ زخم، تعرض و هجوم انسان به شهر و محیط زیست شهری، حتی زیستار شهروندان را تهدید میکند.
فردایی بهتر، تنها در گروی شناخت ژرف، عالمانه و جامع است؛ شناخت و اقدام عملی، ترجمان هم افزایی اراده نخبگان اجرائی و فکری است.
پژوهش، حلقه مفقوده است؛ نه برای رسانه ای شدن، فراموش شدن و تهی شدن از معنا.
پژوهش ، معطوف به اجرا؛ کاربردی، و برآمده از نیازسنجی شهر و شهروندان تهران میتواند طرحی باشد برای برساختن فرداها؛ برساختن فردا از امروزی که عمیقا در چنبره ی نارسایی ها و دشواری ها گرفتاریم؛ گرفتار روزمره ها؛ راهیی به رهایی اگر هست، تنها از معبر پژوهش، شناخت و علم میگذرد.