۰
جمعه ۱۳ تير ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۸

یادآوری های حزب مهستان به رئیس جمهور

حزب مهستان ایران درباره‌ی رویداد شهادتِ آتش‌نشانانِ مردمیِ جنگل‌ها بیانیه ای صادر کرده است، در این بیانیه حزب مهستان ایران، ضمن عرض تسلیت به خانواده‌های این عزیزان، درخواست کرده است که نام این عزیزان به عنوان شهیدان راه دفاع از میهن ثبت شود.
حزب مهستان ایران درباره‌ی رویداد شهادتِ آتش‌نشانانِ مردمیِ جنگل‌ها بیانیه ای صادر کرده است، در این بیانیه حزب مهستان ایران، ضمن عرض تسلیت به خانواده‌های این عزیزان، درخواست کرده است که نام این عزیزان به عنوان شهیدان راه دفاع از میهن ثبت شود.
متأسفانه بر خلافِ همه‌ی هشدارها و یادآوری‌های دلسوزان، کنشگران، استادان، کارشناسان و سمن‌ها در سال‌های گذشته درباره‌ی لزوم گماردنِ مدیریتی پرتوان و آگاه برای عرصه‌های محیط‌زیستیِ کشور و پشتیبانی تمام‌قدِ دولت و نیز حاکمیّت از وی، اینک در آستانه‌ی تیرگانی دیگر باید سوگ‌وارانه یادِ آرشانِ این زمان را که با دادنِ جانِ گران‌مایه‌ی خویش کوشیدند زیست‌بوم ایران باز بماند در خاطر مامِ میهن ثبت کنیم؛ مختار خندانی، بلال امینی و یاسین کریمی، و پیش از آنها البرز زارعی، و نیز شریف باجور، امید حسین‌زاده، رحمت حکیمی‌نیا و محمد پژوهی.
حزب مهستان ایران، ضمن عرض تسلیت به خانواده‌های این عزیزان و نیز فعالان مدنی به‌ویژه محیط‌زیستیِ کشور که در این سال‌ها رویدادهای تلخ بسیاری را از سر گذرانده‌اند، و درخواست درج نام این عزیزان به عنوان شهیدان راه دفاع از میهن و انجامِ پشتیبانی‌‌های مورد نیاز بیمه‌ای و غیره از خانواده‌های ایشان و کنشگرانِ این حوزه، که کمترین اقدام دولت در برابر چنین جان‌فشانی‌هایی می‌تواند باشد، به ریاست محترم جمهور یادآور می‌شود که:
۱) طبق برنامه‌ی پنج‌ساله‌ی ششم دولت موظف بوده است نسبت به تجهیز یگانی حرفه‌ای و کاربلد برای آتش‌نشانیِ جنگل‌ها، به‌ویژه یگانی هوایی، اقدام نماید؛ که شوربختانه نه تنها هنوز چنین یگانی ساماندهی نشده است که حتی ساده‌ترین ملزوماتِ این کار (از جمله کفش و لباس و دستکشِ ضد حریق و کوله‌پشتی پاشِشی و آتش‌کوب و دمنده و...) نیز در حد نیاز و کفاف اعضای یگان‌های موجودِ غیرتخصصی کنونی فراهم نگردیده است دیگر چه برسد به نیروهای داوطلب مردمی، که آنان تاوانِ این کوتاهی‌ها را با پیشکش کردنِ جان خود داده‌اند؛ موردی که شایسته است ریاست محترم قوه‌ی قضائیه دستور پی‌گرد قاصران و عاملانِ چنین کوتاهی‌های جان‌سِتانی را به قید فوریت صادر نمایند.
۲) از سوی دیگر و باز شوربختانه، با بی‌توجهی‌ها و ارزیابی‌های نادرست سامانِ مدیریتیِ کشور، اکنون سازمان‌ حفاظت از جنگل‌ها یا سازمان‌ حفاظت از محیط‌زیست برای در اختیار گرفتنِ بالگردها در چنین موردهایی، می‌بایست اقدام به نامه‌نگاریِ رسمی بین سازمانی با وزارت دفاع و سایر متولیان کنونی امر و همچنین واریز وجه مربوطه (ساعتی بیست میلیون تومان) نمایند! در حالی که خردمندانه است اقدام به خاموش کردنِ آتشی که زیست‌بوم ارزشمند و غیرقابلِ جایگزین این سرزمین را نابود می‌کند، جزو منافع ملی به‌شمار رود و حسب مورد در شرح وظایف نیروهای مسلح کشور قرار گیرد تا در چنین زمان‌هایی، بدون لحظه‌ای از دست دادنِ زمان و انجامِ کار غیرضرورِ از این جیب به آن جیب کردنِ پولی در درونِ دولت، کنشِ لازم انجام گیرد. اشاره می‌شود در زمان‌هایی چون آخر هفته یا تعطیلی‌ها چنین موانعِ دیوان‌سالارانه‌ای به چه فاجعه‌ای می‌انجامند. 
۳) و نیز می‌بایست یادآور شد که با توجه به خشک‌سالی‌های سال‌های اخیر و خطر جدّی و روند نگران‌کننده‌ی افزایشی آتش‌سوزی‌ها، که زیست‌بوم ایران و مراتع و جنگل‌های‌مان را تهدید می‌کند، ضرورت تجهیز سازمان حفاظت از جنگل‌ها به یگان حرفه‌ای و مجهز مستقل و اختصاصی برای اطفای حریق و برخورداری از ناوگان هوایی متناسب و مورد نياز بیش از پیش احساس می‌شود؛ چرا که اصولاً بالگرد، که حرکت بال‌هایش به دمیدن و گُر گرفتنِ بیشتر آتش می‌انجامد، مناسبِ نشاندنِ آتش نیست و می‌بایست هر چه سریع‌تر نسبت به تهیه‌ی هواپیماهای مخصوص آب‌پاش یا کانادایر برای این منظور اقدام شود.
حال که خوشبختانه دادستانی کل کشور دستور توقف واگذاری آشوراده و منتفی ‌شدن اجرای طرح‌های گردشگری در این ذخیره‌گاه مهم زیست‌کره را صادر کرده و جلوی بخشی از آسیب‌رسانی‌های دولت را گرفته است، امید است رییس‌جمهور محترم نیز کنشی محیط‌زیستی از خود نشان داده و نگذارد مرگِ این عزیزان بی‌ثمر بماند تا نگاه تاریخ به این دولتِ مدعیِ محیط‌زیست، به اقدام‌هایی در چهار سالِ نخستش که تقریباً هیچ کدام از آنها نیز پایدار نماند و به بار ننشست، محدود نشود. در حالی که برخی اظهارنظرها از سوی مقام‌های دولتی در اوج شگفتی حاکی از آن است که از یک سو به آتش کشیده شدن منابع ارزشمند محیط‌زیستی غربِ کشور ــ که از جمله‌ اهمیت وافر تنها یک گونه از درختان بلوط در حوزه‌ی زاگرس نیازمند شرح و بسط بسیار است ــ کم‌اهمیت و فاقد توجیه اقتصادی اطفای حریق عنوان می‌شود، آن هم از سوی عالی‌رتبه‌ترین مقام محیط‌زیستی کشور؛ و همچنین از سوی دیگر به جای آن‌که از حضور مردمی و نهادهای مدنی که عاشقانه و فداکارانه در این عرصه‌ها حضور می‌یابند استقبال شده و از آنها تقدیر گردد، آنان از سوی مقام‌هایی محلی به احساسی عمل کردن متهم می‌شوند که چنین سخنانی تنها می‌تواند اندک سرمایه‌های اجتماعیِ بازمانده را هم نابود کرده و اعتماد میان مردم و دولت و حاکمیت را کم‌رنگ‌تر نماید. آشکار است که همین حضورِ مردمی و پی‌گیریِ رسانه‌ها و وجودِ شبکه‌های اجتماعی است که در این سال‌ها مانعِ نابودیِ کاملِ زیست‌بوم و نیز میراث فرهنگی و دیگر عرصه‌های حیاتی یک ملّت به‌دستِ برخی مسؤولانِ ناآگاه و ناکارآمد و نیز سودجویان شده است؛ حضوری که می‌بایست مورد پشتیبانیِ کاملِ مسؤولانِ وظیفه‌شناس و دلسوز و مردمی باشد.
در پایان، حزب مهستان ایران در مقامِ حزبی ایرانشهری و متمرکز بر منافع کلان ملی و با نگاهی بلندمدت به ضرورت پاسداری از زیست‌بوم ارزشمند و در معرض آسیب کشور، ضمن ارج نهادن و قدردانی از جان‌فشانیِ تمامی کوشندگان این راه ارزشمند، به احترام درگذشتگان اخیر و جان‌های گران‌بهایی که نثار میهن گردیده است تمام‌قد ایستاده و به شدت و جدیّت مطالبه‌گری در برابر کم‌کاری و کوتاهی تمامی دستگاه‌های مسؤول را اعلام می‌دارد.

حزب مهستان ایران
سیزدهم تیرماه ۱۳۹۹

 
کد مطلب: 132173
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *