محمد حسین جعفریان در بخشی از یادداشتی با عنوان«قطری ها از حماس چه میخواهند؟» در روزنامه قدس نوشت:
حاکمان قطری در سالهای اخیر، با کمک دلارهای باد آورده نفتی و گازی، آشکارا تلاش میکنند در نقش بازیگری تعیین کننده و مؤثر در منطقه ظاهر شوند.
در بسیاری عرصهها آنها در رقابتی صریح با ایران عمل میکنند. در ماجرای حماس نیز این رفتار مشهود است. به تازگی نهادهای امنیتی ایران، اخبار موثقی از دخالت قطریها در عملیات انتحاری چند روز قبل در چابهار منتشر کردند. در همین حال «دوحه» تلاش وافری دارد تا با وجود ظاهری فریبنده در مناسبات خود با ایران، هم در سوریه و هم در لبنان و فلسطین، عملاً با نفوذ ایران بجنگد.
بیشتر تحلیلگران منطقهای از مدتها پیش دریافتهاند آنچه سیاستمداران قطری بدنبال آن هستند، بیشتر از توان و امکانات این کشور کوچک است. بخوبی میتوان دریافت پشت سیاست خارجی «دوحه» هدایت گرانی غیر عرب وجود دارند و خانواده آل ثانی و کشور کوچک قطر تنها ابزار اعمال این سیاستها در سطح منطقه است.
در سناریوی جدید و پس از کوچ حماس از دمشق، دوحه مانع از ادامه روابط گرم حماس با تهران شد. آنها دفتر خالد مشعل را به قطر منتقل کردند و امکانات ویژهای در اختیار آنها نهادند. اکنون هر دو جبهه فلسطین در کنترل غرب و عمال آن است. بخشی بنام «محمود عباس» در کنترل عربستان و امارات و چند کشور ثروتمند عربی دیگر و حالا حماس در قلاب قطریها، دوحه از مدتها پیش به همین شیوه سعی در جذب حزبا... و نیز مجلس اعلی در عراق و... را داشت اما موفق نشد. حالا نیز حماس باید درک کند در ازای بدست آوردن چه چیزی، چه چیزهایی را از دست میدهد!