۰
پنجشنبه ۲۷ تير ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۵

خسرو شکیبایی در خاطره‌های امین حیایی

«در سینمای ایران همیشه یک صندلی برای خسرو شکیبایی، عموخسروی سینمای ایران، خالی است. امروز همه برای ادای احترام، کنار این صندلی ایستاده‌اند.»
«در سینمای ایران همیشه یک صندلی برای خسرو شکیبایی، عموخسروی سینمای ایران، خالی است. امروز همه برای ادای احترام، کنار این صندلی ایستاده‌اند.»
روزنامه ایران نوشت: «تجربه حضور در فیلم‌های «مزاحم»، «اثیری» و «شب» به امین حیایی امکان داد با خسرو شکیبایی به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین بازیگران سینمای ایران در سه مرحله از بازیگری‌اش هم‌بازی شود. در فیلم اول فرصتی کم‌نظیر برای بازیگر جوانی که به تکنیک‌ها و روش‌های بازیگری علاقه داشت و جویای آموختن بود. در فیلم دوم به‌عنوان یک ستاره جوان مقابل بازیگر باتجربه و در فیلم سوم به‌عنوان یک رفیق و همراه. همجواری با شکیبایی به حیایی فرصت داد درس‌های زیادی از این بازیگر دوست‌داشتنی بگیرد؛ درس‌هایی که به نظر می‌رسد این روزها تصمیم گرفته است در برنامه «عصر جدید» یا در آموزشگاه بازیگری‌اش به عاشقان سینما منتقل کند.
«من و خسرو شکیبایی با هم زندگی کردیم. به‌دلیل فیلم‌های متعدد و خاطره‌انگیزی که با هم بازی کردیم زمان‌هایی طولانی را با هم گذراندیم. فیلم «مزاحم» اولین برخورد و آشنایی‌مان بود. خسرو شکیبایی سر صحنه واقعاً به من انرژی می‌داد و حمایتم می‌کرد. خسرو حواسش به کارم بود. من را دوست داشت و از سکانس‌هایی که با هم داشتیم به‌عنوان سکانس‌های جذاب کار یاد می‌کرد. چند سال بعد، فیلم «اثیری» ساخته محمدعلی سجادی را با هم کار کردیم و به خاطر این فیلم نزدیک به ۲ ماه در شمال در یک ویلا با هم زندگی می‌کردیم. روزی که می‌خواستیم با هم به شمال برویم با خودم می‌گفتم خسرو حکم برادر بزرگ‌تر من را دارد ولی روزها شکل دیگری گذشت. آن قدر حال کودکانه و اخلاق خوشی داشت که لحظات بسیار شیرینی را با او گذراندم. این ویژگی اخلاقی و کودک درون، همیشه همراهش بود. گاهی می‌نشستیم و برای هم خاطره تعریف می‌کردیم. بحث می‌کردیم، حرف‌های فلسفی می‌زدیم و از خدا می‌گفتیم. حساس و دوست داشتنی و خوش‌قلب بود. همیشه می‌گویم قلب گنجشکی داشت.
همه لحظاتی که کنارش بودم برای من خاطره بود. آخرین بار در فیلم «شب» هم‌بازی بودیم. با استاد انتظامی که بزرگ‌تر هر دویمان بود. آن قدر این مرد دوست‌داشتنی بود که ساعت‌ها کنارش می‌نشستیم و صحبت می‌کردیم و بعضی شب‌ها تا صبح نمی‌خوابیدیم. از حرف‌زدن و همنشینی با او همیشه می‌شد لذت برد.
خسرو در ذهنش دنیای شیرین و جذابی داشت و در دنیای خودش زندگی می‌‌کرد. ما را هم به دنیای خودش می‌برد و غرق در آن دنیا می‌کرد. یکی از بهترین لحظات کاری‌ام زمان‌هایی بود که با خسرو جلوی دوربین بودم و بازی داشتیم. این که با یک بازیگر قدر با این جایگاه تثبیت‌شده همبازی بودم و می‌توانستم از او یاد بگیرم و یک اتفاق خوب را رقم بزنم، برایم مایه افتخار بود. می‌دانستم این جور فرصت‌ها زیاد در زندگی نصیب آدم نمی‌شود. به همین دلیل همنشینی و همکاری با این مرد بزرگ را همواره مایه افتخار می‌دانستم.
این روزها … بیش از همیشه به تأثیر بازیگری از جنس شکیبایی و مکتبی که با بازیگری‌اش به سینمای ایران آورد، پی می‌برم. نسل‌های بعد او را به یاد خواهند داشت و از او تأثیر می‌گیرند و بدل به یک الگو شده است.
در سینمای ایران همیشه یک صندلی برای خسرو شکیبایی، عموخسروی سینمای ایران، خالی است. امروز، همه برای ادای احترام، کنار این صندلی ایستاده‌اند.»
کد مطلب: 111396
برچسب ها: خسرو شکیبایی
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *