واقعا داشتن بزرگترین پرچم هوادارای دنیا یا بهترین ترانه باشگاهی به چه درد فوتبال ما می خورد؟ غیر از این است که با این همه ضعف اساسی قصد داریم با به دست آوردن افتخارات جعلی و بیارزش، روی آنها سرپوش بگذاریم؟
به گزارش ایسنا، همشهری ورزشی نوشت: اگرچه استقلال از لیگ قهرمانان آسیا حذف شد، اما هواداران این تیم میتوانند سرشان را بالا بگیرند که نمایندگان گینس به تهران آمدند و رکورد بزرگترین پرچم هواداری دنیا را به نام آنها به ثبت رساندند. دست پرسپولیسیها هم البته خالی نماند. درست در روز باخت این تیم به پاختاکور و حذفشان از آسیا، سایت روزنامه مارکا یکی از آهنگهای هواداری این تیم را در کنار ۲۴ باشگاه دیگر به نظرسنجی گذاشت که بار دیگر با حضور پرشور مردم همیشه در صحنه، آهنگ قرمزها از برخی رقبای سرشناس پیش افتاد.
بعد از سومشدن پرسپولیس در نظرسنجی همین روزنامه راجع به پرشورترین هواداران جهان، این هم یک افتخار بزرگ دیگر برای قرمزهاست که اشک از چشم آدم جاری میکند. جالب است که لیورپولیها سهشنبهشب در آنفیلد جهنمی پوست بارسلونا را کندند و قابهایی آفریدند که چشم جهانیان را سیراب کرد، اما اسم لیورپول جزو برترینهای نهایی آن نظرسنجی نبود! عنوان پرشورترینها را در آن مسابقه کذایی، هجوم اینترنتی هواداران پنیارول به نام این باشگاه اروگوئهای کرد. از قضا رکورد بزرگترین پرچم هواداری دنیا هم پیش از این در دست پنیارول بود که کانون هواداران استقلال با درایتی وصفناشدنی به میدان آمد و این عنوان ارزشمند را به خودش اختصاص داد!
ما کجاییم، دنیا کجاست؟ بخش زیادی از عمرمان را صرف همین مسائل لهو و بیهوده کردهایم. یک روز دار و دسته شدیم و حمله کردیم به فلان سایت که کریم باقری یا فرهاد مجیدی بشوند «محبوبترین بازیکنان دنیا» و روز دیگر همین حماسه را برای فلان وزنهبردارمان آفریدیم. رنجآورتر از همه اینکه در اغلب موارد چنین حرکاتی با تحریک و سازماندهی رسانههای رسمی همراه میشود. مثلاً عمده منابع رسمی منتشرکننده خبر اخیر در مورد نظرسنجی مارکا، با ذکر لینک در انتهای مطلب از مردم خواسته بودند به آهنگ هواداری پرسپولیس رأی بدهند؛ خب که چی؟ حالا اگر «قهرمانیمون مبارک» بیشتر از «تنها قدم نخواهی زد» لیورپول رأی بیاورد، یعنی کار ما از آنها درستتر است؟ اینها برای ما آب میشود یا نان؟ همین امروز آیا استقلالیها میدانستند صاحب قبلی بزرگترین پرچم هواداری دنیا کیست که اینها رکوردش را شکستند؟ تمام این قیلوقالها فقط مصرف داخلی دارد، آن هم حداکثر برای ۴ روز کریخوانی که زودتر از حد تصور فراموش میشود و میرود.
کاش کمی عمیقتر نگاه کنیم. افتخاری که فردا با ۲ متر پارچه اضافی از کفمان برود، افتخار نیست؛ قلابی است، دروغ است، بچه گولزنک است. به جای این حرفها بهتر است روی مسائل اساسیتر مثل فرهنگ هواداری تمرکز کنیم. ساکنان آنفیلد سالهاست که با یأس و ناکامی ورزشگاهشان را ترک میکنند، اما خبری از خشم و هیجان بیهدف نیست. چطور ممکن است در روز رکوردشکنی پرچمی استقلال، ظرف ۵۰ ثانیه همه احوال سکونشینان تغییر کند و باغیرتها کمتر از یک دقیقه بعد تبدیل به بیغیرت شوند؟ ماییم و این همه ضعف اساسی که قصد داریم با به دست آوردن افتخارات جعلی و بیارزش، روی آنها سرپوش بگذاریم. بیخود نیست که بسیاری از عناوین مربوط به بزرگترین، بلندترین، ریزترین و … توسط کشورهای جهان سومی و کمتر توسعهیافته به ثبت رسیده است. ملتی که حالش خوب باشد و در کیسهاش خوشبختیهای واقعی داشته باشد، دنبال این لفاظیهای پوچ و بیارزش نمیرود. ۳۲ سال است که کرهشمالی برای رکوردشکنی روی ساختن یک هتل ۱۰۵ طبقه مجلل کار میکند، آن هم در حالی که ورود توریست به این کشور قدغن است. واقعاً ما با این حالمان چرا باید به کرهشمالی بخندیم؟