سلبریتی به روایتی یعنی تافته جدا بافته؛ این مفهوم البته ارتباط مستقیمی با فضائل، توانایی ها و حتی مردمی بودن افرادی چون بازیگران گرانقیمت سینما ندارد و برخی از آن ها در اظهارنظرها و رفتارشان نشان می دهند که اساسا درک و شناختی از مشکلات عموم مردم ندارند.
ه گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، هفته گذشته یکی از روزنامه ها ارقامی از دستمزد بازیگران مطرح سینمای ایران منتشر کرد که حیرت بسیاری را برانگیخت.
دستمزدهای نجومی مورد اشاره در گزارش روزنامه «هفت صبح» حکایت از اختلافی فاحش میان این ارقام با دستمزدهای متعارف یا قابل انتظار برای این طیف از اهالی هنر بود.
نگاهی به این ارقام و وضعیت درآمدی هنرمندان نشان می دهد که لزوما توانمندی و قدرت بازیگری یک بازیگر حرف اول را در درآمد و دستمزد وی نمی زند و برای رقم های یاد شده و دستمزدهای نجومی محبوبیت اهمیتی دوچندان دارد.
گذشته از این مسائل، تفاوت های چشمگیر در رقم دستمزد و درآمد، این هنرمندان را در فاصله ای بسیار زیاد از وضعیتی که اغلب مردم در آن قرار دارند نشان می دهد؛ اختلافی که به مرور زمان و گاه توهم برتری ذاتی و حقیقی را برای برخی از این افراد به وجود می آورد.
در تلاش برای زدودن این تصویر البته برخی از این چهره ها اقدام به مشارکت در طرح هایی می کنند که بعضا چیزی بیش از یک نمایش نیست؛ همانند سیاسیونی که صرفا در زمان انتخابات و جلب آرا به سراغ مردم می آیند.
**از درد سخن گفتن و از درد شنیدن، با مردم بی درد ندانی که چه دردی است
هنوز تب وتاب این قیمت ها و ارقام تمام نشده بود که یکی از هنرپیشگان در برنامه زنده تلویزیونی گفت که «چه بهتر که گوشت گران شد و گوشت اصلا چیز خوبی نیست». البته وی در ادامه با مثبت خواندن این اتفاق، توصیه به گیاهخواری را به عنوان امری مطلوب کرده بود. این اظهارنظر البته پس از اتمام این برنامه در فضای مجازی بازتاب گسترده ای یافت و خشم و بازخوردهای منفی را به ویژه زمانی برانگیخت که با تصاویری از همین بازیگر و در تبلیغاتی از بریدن گوشت و تبلیغ یکی از رستوران های گرانقیمت تکمیل شد.
زمانی به «ماری آنتوانت» آخرین ملکه فرانسه پیش از انقلاب کبیر، در شرح حال وخامت اوضاع زندگی معیشتی مردم گفته بودند که «مردم نان ندارند که بخورند» و او که از همه جا بی خبر و در فاصله ای جبران ناپذیر نسبت به مردم قرار داشت، گفته بود «خب، شیرینی بخورند».
جایگزین کردن سبزیجات به جای گوشت را شاید بتوان در قالب یک سبک زندگی که انتخاب و اراده، وجه برجسته آن است توصیف و تایید کرد اما بیان کردن چنین شیوه ای به عنوان یک سبک جذاب و آن هم با این ادبیات نشان از تفاوت فاحش زندگی این دسته از هنرمندان و بی خبری آنان از وضعیت روزمره و معیشت مردم است؛ ادبیاتی که بشدت دلخوری و خشم مردم را برمی انگیزاند.
برای جامعه ای که پیشتر هنرمندانش از دل مردم برمی آمدند و پس از شهرت به دلیل استمرار محبوبیت همواره جایگاه مردمی شان را حفظ می کردند، این اوضاع امروز چیزی شبیه به فاجعه است. طیفی از هنرمندان به شدت از مردم جدا شده اند و این جدایی و تمایز را به عنوان نوعی از برتری حفظ و به آن مباهات می کنند. نگاهی به محافل روشنفکری هنرمندانه، سبک گویش و گفتار، پوشش و رفتار و عناصر تمایزساز نشان از اصرار این قشر نسبت بر فاصله گیری از مردم عادی دارد.
**مردم چه می گویند
«عباس اسدی» استاد روزنامهنگاری دانشگاه علامه طباطبایی می گوید جامعه ما، جامعهای شفاهی است و در آن فرهنگ شفاهی غلبه دارد. در جوامع شفاهی، افراد بدون اینکه درباره موضوعات تحقیق و حقیقت آن را کشف کنند، آنها را در فضاهای عمومی منتشر میکنند. در چنین جامعهای از میزان مطالعه افراد کاسته میشود و در نتیجه سطح دانش هم پایین میآید.
امروز و به واسطه کژکارکردهای رسانه و همچنین امکاناتی که تکنولوژی ها و فضای مجازی برای ارتباط بی واسطه سلبریتی ها با مردم فراهم کرده اند، امکان اظهارنظر متقابل و بدون میانجی آن هم در کوتاهترین زمان ممکن فراهم شده است. سویه دیگر ماجرا پربازخورد شدن نحوه بروز و رفتار و گفتار سلبریتی ها است.
نگاهی به واکنش و بازخوردهای مردمی متعاقب سخنان و اظهار نظرهای سلبریتی ها نشان از طیفی از رویکردهای متنوع دارد به صورتی که برخی بی تفاوتی و نادیده گرفتن، برخی مجادله و بحث، و گروهی فحاشی و هتاکی را به عنوان راه حل مقابله با این دست افراد و اظهارنظرهایشان، مطرح کرده اند.
کاربری نوشته است: سلبریتی ها را جدی نگیرید، اینها شهوت دیده شدن دارند و فرق چندانی بین آنان نیست، تمام این افراد تلاش می کننند نظرها را به سوی خود جلب کنند.
دیگری با تحقیر دانش و علم سلبریتی ها یادآور شده است: سلبریتی چییست؟ فرد یا افرادی که با افزایش فالوور در فضای مجازی احساس افزایش علم و دانش کرده و خود را موظف به اظهارنظر در هر زمینه ای بدانند.
«کورش تهامی» چندی پیش و در این رابطه در گفت وگو با رسانه ای عنوان کرده بود: هنوز شناخت درستی نسبت به فضای مجازی وجود ندارد و انگار همه میخواهند صرفا در این فضا از هم انتقام بگیرند. من تمام تلاشم بر این بوده که در این سالها در مسائلی که نسبت به آنها آگاهی ندارم، نظری ارایه ندهم، اما این نوع نگاه چندان همگانی نیست. واقعیت امر این است که متاسفانه برخی افراد ازجمله هنرمندان بدون اینکه هیچگونه شناختی نسبت به شخص یا مسألهای داشته باشند در فضای مجازی اظهارنظر میکنند.
این بی اطلاعی سلبریتی ها و هنرمندان از شرایط روز جامعه و درد مردم به علاوه کمبود دانش آنان در زمینه هایی خاص، وقتی با علاقه وافر به اظهارنظرهای همیشگی همراه می شود، نوعی از دلزدگی را ایجاد می کند. مجموعه این شرایط وضعیت بسامانی را نوید نمی دهد، چرا که روزبه روز به فاصله و عمق شکافی که چه به لحاظ عینی و چه به لحاظ ذهنی بین مردم و هنرمندان افتاده است، می افزاید.
این اتفاق در نهایت به نفع هیچ یک نیست چرا که از طرفی باعث نوعی خودبرتربینی و نخبه انگاری و در نهایت فاصله هنرمند از جامعه اش می شود و از طرف دیگر نوعی از سردی، بی مهری و عدم اقبال مردم نسبت به هنرمندان و متولیان هنر و در نهایت خود هنر جامعه شان را در پی دارد.