۲۱ آبانماه، پنجاهوسومین سالِ درگذشتِ موسیقیدانِ نامدار و میهندوست و سازندهی آهنگِ سرودِ ملیِ «ای ایران» استاد روحالله خالقی است.
به مناسبتِ ۵۳اُمین سالِ درگذشتِ «روحالله خالقی»
نگاهی به زندگی و آثارِ آهنگسازِ سرودِ «ای ایران» + عکسها
20 آبان 1397 ساعت 13:18
۲۱ آبانماه، پنجاهوسومین سالِ درگذشتِ موسیقیدانِ نامدار و میهندوست و سازندهی آهنگِ سرودِ ملیِ «ای ایران» استاد روحالله خالقی است.
۲۱ آبانماه، پنجاهوسومین سالِ درگذشتِ موسیقیدانِ نامدار و میهندوست و سازندهی آهنگِ سرودِ ملیِ «ای ایران» استاد روحالله خالقی است.
به گزارشِ «مردمسالاری آنلاین»، روحالله خالقی، در سالِ ۱۲۸۵، همزمان با پیروزیِ جنبشِ مشروطهی ایران، در خانوادهای فرهنگی و هنرمند، در شهرِ کرمان، زاده شد.
پدرِ وی، میرزا عبدالله، منشیِ والیِ کرمان بود که چند ماه پس از زادهشدنِ فرزندش به تهران آمد و نزدِ این و آن به نوشتنِ نامه و تنظیمِ قباله و کارهایی از این دست پرداخت. میرزا عبدالله دلبستهی موسیقی بود و در نواختنِ تار چیرهدست. چنین، روحالله در خانوادهای هنردوست و نزدِ پدری هنرمند پرورش یافت و شیفتهی موسیقی شد.
خالقی به مدرسهی امریکاییها در تهران رفت و در این مدرسه فرصت یافت تا با زیر و بمِ موسیقی بیشتر آشنا شود. همچنین، «رکنالدین مختاری»، ویولننوازِ نامدار، همسایهی خالقی بود و نوایِ سحرانگیز ویولنِ وی برای خالقیِ جوان پر از شور و کشش بود.
در ۱۲ سالگی همراهِ خانوادهاش به شیراز رفت و دو سالی در این شهر ماند. پس از آن نیز یکسالی در اصفهان زندگی کرد تا سرانجام در سالِ ۱۳۰۰ به همراهِ خانواده به تهران بازگشت. پس از بازگشت به تهران نزدِ یکی از خویشاوندانش که کمانچهزنی چیرهدست بود به آموختنِ ویولن پرداخت و در همین زمان توانست درویشخان و عارفِ قزوینی را نیز از نزدیک ببیند و از همنشینی با آنان بهرهمند گردد.
۱۷ ساله نشده بود که با علینقی وزیری آشنا شد و نزدِ وی هفتهای دو بار به مشقِ موسیقی پرداخت و پس از چندی نیز در ارکسترِ وی به نواختنِ ویولن مشغول شد.
دلبستگیِ وی به موسیقی مایهی آن شد که مدرسهی امریکاییها را رها کند و به مدرسهی عالیِ موسیقی برود.
پس از دو سال خالقی آموزگارِ موسیقی شد، و در سالِ ۱۳۰۷، پس از آنکه وزیری رئیسِ هنرستانِ موسیقیِ دولتی شد، خالقی بدانجا رفت تا موسیقی درس دهد.
پس از ۱۳۰۸ نیز به دانشسرایِ عالی رفت و کارشناسیِ خویش را در رشتهی فلسفه و ادبیات گرفت. پس از دانشآموختگی از دانشسرای عالی، به هنرستان بازگشت و در آنجا به تدریس پرداخت، و شبها نیز در ارکستر نوازندگی میکرد.
در سالِ ۱۳۲۸ «هنرستانِ موسیقیِ ملی» را راهاندازی کرد؛ هنرستانی که بسیاری از هنرمندانِ نامدارِ موسیقیِ ایران در دهههای اخیر از آنجا دانشآموخته شدهاند. خالقی همچنین ریاستِ «انجمنِ موسیقیِ ملی» را پذیرفت که تا شهریورِ ۱۳۳۸ در آن سمت به موسیقیِ ایران خدمتهایی شایان کرد.
خالقی پس از کنارهگرفتن از هنرستان با رادیو همکاری کرد که دستاوردش برنامهی «گلهای رنگارنگ» شد؛ برنامهای که با گذشتِ دههها هنوز از بهترین و اصیلترین برنامههای موسیقی ایران است.
خالقی، سرانجام، در بیمارستانِ سالزبورگِ اتریش، پس از چند عملِ جراحیِ ناکام، بر اثرِ سرطانِ معده، در شبِ ۲۱ آبانماهِ ۱۳۴۴ درگذشت، لیک خدمتهای او به موسیقیِ ایران همواره در یادِ دلبستگانِ موسیقیِ ملیِ ایرانزمین خواهد بود.
خالقی را در گورستانِ ظهیرالدولهی تهران به خاک سپردند. زندهیاد عبدالحسین سپنتا شعری دربارهی وی با مطلعِ زیر سروده است:
به پردههای پیانو چو خالقی زد دست | به روی نُت زِ هنر نقشِ آفرین بربست
از کتابهای خالقی میتوان به «نظری به موسیقی»، «کتابِ هماهنگی» و «سرگذشتِ موسیقیِ ایران» در دو جلد اشاره کرد. همچنین مقالههایی فراوان از او در مجلههایی همچون «چنگ»، «موزیکِ ایران»، «موسیقی»، «رادیو ایران» و «پیامِ نوین» چاپ شده که همه دربارهی موسیقیِ ملیِ ایران در گذشته و اکنون و راه و روشِ آیندهی آن است.
از سرودِ جاودانهی «ای ایرانِ» ایشان که درگذریم، آهنگهای «بویِ جویِ مولیان» روی یکی از سرودههای رودکی، «حالا چرا» با شعری از شهریار و همچنین «لالهی آتشین»، «میِ ناب» و «جامِ جم» هنوز پس از سالها بهترین نمونهی تصنیفسازی و نیز هماهنگی و سازواریِ درستِ شعر و موسیقی به شمار میروند.
نامدارترین ساختهی خالقی سرودِ ملیِ «ای ایران» است با سرودهای از استاد حسین گلِگلاب، استادِ دانشگاهِ تهران و عضوِ فرهنگستانِ ایران. «ای ایران» در سالِ ۱۳۲۳، زمانی که اشغالگرانِ امریکایی و انگلیسی و روس ایران را به اشغالِ نظامی خود درآورده و رضاشاه را تبعید کرده بودند ساخته شد. انگیزهی ساختهشدنِ این سرود نیز پاسخ به رفتارهای توهینآمیزِ نظامیانِ اشغالگر بود.
سرودِ جاودانهی «ای ایران»، در نشستِ انجمنِ جهانی بررسیِ سرودهای ملی، ۱۸ فوریهی ۱۹۵۴، در وین، میهنگراترین و برانگیزانندهترین سرودِ ملیِ جهان شناخته شد که هر ایرانی با شنیدنش برانگیخته و آمادهی جانبازی در راهِ ایران میشود. همچنین، برپایهی آماری در سالِ ۱۳۸۵، سرودِ «ای ایران» بیش از هر سرود و آهنگی دیگر تا کنون تولید شده است، تا آنجا که نوای آن در خانهی هر ایرانی، چه درونمرز و چه برونمرز، به گوش میرسد.
کد مطلب: 97156