بزرگداشت ها ، رونمایی ها و جشن ها را می توان از پیش برنامه ریزی کرد ، کارت دعوت فرستاد ، هدیه های آنچنانی تقدیم سوپر استار ها کرد و به آن رونق بخشید ، اما میزبان هر تشییع پیکرو خاکسپاری، خود شخصی است که از دنیا رفته و خاطرات ، منش و شخصیتی که از خود به جای گذاشته است و یدالله صمدی نمونه همین واقعیت است.
بزرگداشت ها ، رونمایی ها و جشن ها را می توان از پیش برنامه ریزی کرد ، کارت دعوت فرستاد ، هدیه های آنچنانی تقدیم سوپر استار ها کرد و به آن رونق بخشید ، اما میزبان هر تشییع پیکرو خاکسپاری، خود شخصی است که از دنیا رفته و خاطرات ، منش و شخصیتی که از خود به جای گذاشته است و یدالله صمدی نمونه همین واقعیت است.
یدالله صمدی هم مردمی بود و هم هنری و هم با خودش بی حساب . یدالله صمدی که تنها جرمش از نگاه بعضی از منتقدین ساختن سریال زندگی "شهید بابایی" با بودجه سازمان سینمایی اوج است.عباس بابایی که یک ارتشی بود و فرنگ رفته. نه بسیجی بود و نه پاسدار. نه آقا زاده بود و نه رانت خوار.شهید بابایی نه اختلاس کرده بود و نه کسی را به زندان انداخته بود.او حتی زنده نماند که ریال را دلار کند و پوند که در خارج از کشورتا چند نسلش بخورند و به ریش مان بخندند.او فقط یک خلبان نخبه بود که از وطنش دفاع کرد.
اینکه سازمان اوج تهیه کننده "شوق پرواز" بود هم از شما چه پنهان ، تا باشد سپاه فیلم بسازد تا اینکه پولمان از مرزها خارج شود و حمایت کند از جنگ ها یا دفاع هایی که نمی دانیم با وجود سفره های خالی ، واجب است ، مکروه است ، مباح است یا حرام. همانطور که خوشحالیم از بابت اینکه گوشه ای بسیار بسیار ناچیز از پول های مردم که "ثامن الحجج" به تاراج برد وهزاران خانواده را به خاک سیاه نشاند، به تهیه کننده ی فیلم بسیار خوب"بدون تاریخ، بدون امضا" هدیه شد که بشود اعتبار ما در مراسمی به وسعت اسکارکه یقینا مورد اعتنا قرار خواهد گرفت.تهیه کننده ای که آنقدر به شرف کاری اش اعتقاد داریم و با "ماه عسلش" به گردن وجدانمان حق دارد که می دانیم، روحش هم از فساد مالی این کلاه برداری زیر سایه نام ائمه و اعتقادات ما با خبر نبوده است.
بعد از ساخت سریال "شوق پرواز" دیگر حتی یک آب خوش از گلوی یدالله صمدی پایین نرفت.البته این سناریو برای "شهاب حسینی" هم نوشته شده بود اما او ستاره پلاستیکی نبود که با تیرکمان نشانه اش بگیرند. سینمای ایران به بازیگر بزرگی چون او نیاز داشت و اوپوزوسیون روشنفکر نمای ما خیلی زود فهمید که پشتوانه شهاب حسینی، اعتباری برای بازیگری در سینمای ایران است و از همه مهم تر، این "اصغر فرهادی" بود که این را می دانست.
اما کارگردان "مردی که زیاد می دانست" آنقدر پشتوانه نداشت که بتواند بدون باج دادن و باج گرفتن از چپ و راست ، روی پایش بایستد و این شد فیلم سینمایی اقتباسی "پدر آن دیگری"،قصه ای خوب که حقش در تصویر ادا نشد و بعد هم فیلمنامه هایی اجتماعی که نه اینوری ها حاضر شدند تهیه کننده آن شوند و نه آن وری ها. مغضوب تر از آن هم شده بود که بتواند بودجه ای از آن سوی آب ها داشته باشد و دلار و پوند چنج کند و فیلم بسازد وبه این ترتیب.... مریضی هم آمد و پرونده بسته شد.دیگر هیچ معجزه ای برای خنده نبود.
اما انگار پرونده ی او هنوز باز بود وقتی که در مراسم تشییع او از هر طیفی آمده بودند و از ته دل گریه می کردند بر پیکر مرد آذری زبان ریز نقشی که موهایش زودتر از سنش سپید شده بود و شناسنامه اش هم زودتر از موعد باطل.
بر پیکر یدالله صمدی سازنده اتوبوس ، ساوالان و سارای به دلیل ازدیاد جمعیت پیش از موعد نماز خوانده شد و زودتر از آن زمانی که در نظر گرفته شده بود به سوی بهشت زهرا بدرقه شد. در این مراسم، بوالحسن داوودی، محمدرضا هنرمند، سیروس الوند، محمدرضا داوودنژاد، علیرضا داوودنژاد، بهروز شعیبی، فرهاد توحیدی، محمدرضا جعفری جلوه، پوران درخشنده ، مسعود فروتن ، منوچهر شاهسواری، فاطمه معتمد آریا ، محسن امیریوسفی، حبیب رضایی ، شاهد احمد لو ، رضا بنفشه خواه ، شهره سلطانی ، فرشته طائرپور، همایون اسعدیان، هادی حجازی فر، ستاره اسکندری، مصطفی کیایی، هنگامه قاضیانی، محمدمهدی عسگرپور، مسعود جعفری جوزانی، حبیب ایل بیگی، علیرضا رضاداد، علی روئین تن و... حضور داشتند و هنگامه قاضیانی گفت که در تمام زندگیم برای مرگ هیجکس جز پدرم، انقدر نگریسته بودم و ستاره اسکندری در متنی از تنهایی این مرد گفت.. سپس پیکر یدالله صمدی به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا رهسپار شد.مراسم یاد بود مرحوم یدالله صمدی روز نهم مهرماه از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸ در مسجد پیامبر اعظم در خیابان شریعتی برگزار میشود.
هما گویا / سی و یک نما