صید میگو در خلیج فارس به شدت کاهش یافته و به تبع قیمت میگو نیز حتی در شهر بندری بوشهر افزایش یافته است. علت ماجرا چیست و چرا امسال قیمت ماهی و میگوی جنوب افزایش قابل توجهی پیدا کرده و میزان صید نیز کاهش یافته است؟ آیا پای کشتیهای صیادی چینی در میان است؟ یا صید انحصاری کشتیهای صنعتی در حال نابودی آبزیان خلیج فارس و دریای عمان است؟ صیادان محلی و مردم ساحلنشین جنوب در این مورد چه میگویند؟ اصل ماجرا چیست و آیا با رمزگشایی از سخنان ضدونقیض برخی از مسئولان میتوان به حقیقت ماجرا پی برد؟
صید میگو در خلیج فارس به شدت کاهش یافته و به تبع قیمت میگو نیز حتی در شهر بندری بوشهر افزایش یافته است. علت ماجرا چیست و چرا امسال قیمت ماهی و میگوی جنوب افزایش قابل توجهی پیدا کرده و میزان صید نیز کاهش یافته است؟ آیا پای کشتیهای صیادی چینی در میان است؟ یا صید انحصاری کشتیهای صنعتی در حال نابودی آبزیان خلیج فارس و دریای عمان است؟ صیادان محلی و مردم ساحلنشین جنوب در این مورد چه میگویند؟ اصل ماجرا چیست و آیا با رمزگشایی از سخنان ضدونقیض برخی از مسئولان میتوان به حقیقت ماجرا پی برد؟
به گزارش مردم سالاری آنلاین، فصل صید میگو در استان بوشهر برای قایقها از سوم مرداد و برای لنجها از پنجم مرداد آغاز شده است. صید میگو در خلیج فارس در سال جاری به شدت کاهش یافته است. آمارهای اداره کل شیلات استان بوشهر نشان میدهد که در دو هفته نخست فصل صید، میزان برداشت میگو در استان بوشهر نسبت به مدت مشابه سال قبل ۵۲ درصد کاهش یافته است.
کاهش شدید صید میگو در استان بوشهر افزایش شدید قیمت آن را در پی داشته است؛ بهطوری که بسیاری از مردم حتی در سواحل خلیج فارس نیز قدرت خرید میگو را ندارند. قیمت میگوی درجه یک در سواحل بوشهر بیش از ۴۳ هزار تومان و قیمت میگوی متوسط ۴۰ هزار تومان است. از هر یک کیلو میگو، پس از پاک کردن تنها نیمکیلو میگوی خالص به دست میآید و با این قیمتهای بسیار بالا، میگو حتی برای ساحلنشینان به غذایی بسیار گرانقیمت تبدیل شده است.
مردم ساحل نشین و صیادان محلی چه میگویند؟
ساحلنشینان و صیادان محلی میگویند دریا پیش از آغاز فصل صید میگو توسط کشتیهای صیادی چینی جارو شده است. آنها میگویند پیش از اینکه با اجازه شیلات فصد صید میگو در آبهای استان بوشهر آغاز شود، این کشتیهای صنعتی از اردیبهشت مشغول صید بودهاند و کف دریا را با شیوه ماهیگیری صنعتی خود، جارو کردهاند.
صیادان محلی بر آن عقیدهاند این کشتیهای صنعتی کل آبزیان موجود در دریا را بهصورت کلّی و دستهجمعی صید میکنند و با جارو کردن کف دریا به آبزیان اجازه رشد نمیدهند. در واقع شیوه صیادی آنها به نحوی است که ذخایر آبزیان موجود در دریا و تداوم حیات آنها را تهدید میکند.
رمزگشایی از حضور کشتیهای صیادی چینی در آبهای ایران
سازمان شیلات تا مدتها حضور صیادان چینی در آبهای ایران را رد میکرد. محمدعلی حسنزاده معاون امور بندری و اقتصادی سازمان بنادر و دریانوردی اما بالاخره حضور چینیها را در آبهای ایران تأیید کرد و گفت: چینیها برای صیادی در عمق ۲۰۰ متری آبهای ایران، با سازمان شیلات قرارداد اجاره بلندمدت دارند.
بعد از این که سازمان بنادر و دریانوردی حضور چینیها در آبهای ایران را تأیید کرد، سازمان شیلات مجبور به پاسخگویی در این مورد شد. گرچه سازمان شیلات، قرارداد چینیها برای صید در آبهای ایران را تکذیب کرد، اما با رمزگشایی از توضیحات ارائهشده میتوان به حقیقت حضور چینیها رد ایران پی برد. شاپور کاکولکی معاون معاون صید و بنادر ماهیگیری سازمان شیلات ایران، اظهارات محمدعلی حسنزاده معاون سازمان بنادر و دریانوردی را تکذیب کرد و گفت: سازمان شیلات ایران تا به امروز مجوزی برای صید آبزیان توسط چینیها صادر نکرده است و چینیهایی نیز که در دریا مشاهده میشود برای ایرانیها صید میکنند.
با این اظهارات معاون سازمان شیلات رسماً حضور کشتیهای صیادی چینی در آبهای ایران تأیید شد. معنای گفتههای وی این است که کشتیهای صیادی چینی در آبهای ایران مشغول صیادی هستند اما مالکیت این کشتیها به ایرانیها تعلق دارد. شاپور کاکولکی به صراحت گفته: صیادان ایرانی کشتیهای چینی را به صورت اجاره یا اجاره به شرط تملیک دراختیار گرفتهاند. این کشتیها با تعدادی خدمه به ایران اجاره داده میشود اما مالکیت صید به طور کامل در اختیار بهرهبرداران ایرانی است.
مسأله انحصار بر صید است و نه چینی یا ایرانی بودن کشتیهای صنعتی
اکنون و با اظهارات سازمان شیلات ایران و سازمان بنادر و دریانوردی مشخص شده است که کشتیهای صیادی چینی در آبهای ایران حضور دارند. میتوان خوشبین بود و این موضوع را که کشتیهای صیادی چینی تحت مالکیت ایرانیها هستند را نیز صحیح دانست. اما آیا تغییری در اصل ماجرا ایجاد میشود؟! حضور چینیها در آبهای خلیج فارس و دریای عمان را از مدتها پیش صیادان محلی و بومی که به شیوه سنتی صید میکنند، تأیید کرده بودند. آنان این واقعیت را به چشم میدیدند. پس انکار این واقعیت در آن زمان توسط سازمان شیلات، بسیار عجیب بود.
با این حال، این موضوع که کشتیهای صیادی چینی متعلق به شرکتهای ایرانی هستند نیز تغییری در اصل ماجرا ایجاد نمیکند. مسأله اصلی این است که این کشتیها با شیوه صیادی خود و ابزارهایی که در اختیار دارد بر منابع دریا انحصار ایجاد کردهاند و نه تنها عده زیادی از صیادان بومی را از کار بیکار ساختهاند، بلکه در حال نابودی آبزیان نیز هستند. کاهش صید میگو در فصل صید در استان بوشهر، واقعیتی است که بهخوبی این مدعا را ثابت میکند.
مسأله این نیست که کشتیهای صیادی چینی واقعاً به چه کسانی یا شرکتهایی تعلق دارند، مسأله این است که این کشتیها با شیوه انحصاری صید خود هم مانع از ارتزاق صیادان محلی شدهاند و هم با افزایش قیمت میگو و ماهی به زندگی کل مردم صدمه زدهاند. شیوه سنتی صید هم برای صیادان اشتغال ایجاد کرده بود، هم با حیات دریا همخوانی داشت و به آبزیان اجازه رشد میداد و هم مردم از قیمت میگو و ماهی راضی بودند. اما اکنون با انحصار کشتیهای صنعتی هر سه این موارد به مخاطره افتاده است. سازمان شیلات باید توضیح دهد که چرا ذخایر آبزیان دریا به شدت کاهش یافته است. فرقی نمیکند مسبب این امر چینیها باشند یا شرکتهای صیادی ایرانیِ دارای انحصار. مسأله اصلی این شیوه صید صنعتی است که حیات دریا، معاش صیادان محلی و رفاه مردم را درنظر نمیگیرد.