بحران سکه طلا در ایران ابعاد گسترده و عُمق بسیار زیادی به خود گرفته است. پیشفروش ۷ میلیون و ۶۰۰ هزار قطعه سکه که تقریباً یک میلیون و ۹۰۰ هزار قطعه آن به خریداران تحویل شده، نتوانسته آبی هرچند اندک، بر آتش غیرقابل تصور بازار سکه باشد. آیا کشورهای دیگر نیز تاکنون با چنین بحرانی روبرو شدهاند؟ بله، حتی آمریکا نیز روبرو شده! آنها چگونه این بحران را مدیریت کردند؟ اگر روزولت بود چه سیاستی در قبال بحران سکه، پیش میگرفت؟!
بحران سکه طلا در ایران ابعاد گسترده و عُمق بسیار زیادی به خود گرفته است. پیشفروش ۷ میلیون و ۶۰۰ هزار قطعه سکه که تقریباً یک میلیون و ۹۰۰ هزار قطعه آن به خریداران تحویل شده، نتوانسته آبی هرچند اندک، بر آتش غیرقابل تصور بازار سکه باشد. آیا کشورهای دیگر نیز تاکنون با چنین بحرانی روبرو شدهاند؟ بله، حتی آمریکا نیز روبرو شده! آنها چگونه این بحران را مدیریت کردند؟ اگر روزولت بود چه سیاستی در قبال بحران سکه، پیش میگرفت؟!
به گزارش مردم سالاری آنلاین، تب خرید سکه در ایران به شدت بالا گرفته است. سکههای پیشفروشِ با سررسید یکماهه و سهماه، که حدود یک میلیون و ۹۰۰ هزار قطعه سکه را شامل میشود، به خریداران تحویل شدهاند. اما این سکهها به جای سرازیر شدن به بازار، در پستوی خانهها، گاوصندوقها و صندوق امانات بانکها احتکار شدهاند.
قیمت سکه در بازار آنچنان بالا رفته که کسانی که سکههای پیشفروش را تحویل گرفتهاند، به ازای هر سکه حدود ۳ میلیون سود میکنند! اما این سود استثنائی و باورنکردنی نیز باعث نشده تا سکههای دریافتشده راهی به بازار بیابند. سپردهها از بانکها بیرون کشیده میشوند و با آنها سکه خریداری میشود. با بحران احتکار سکه چه میتوان گرفت؟ فرانکین روزولت وقتی در سال ۱۹۳۳ بهعنوان رئیس جمهور سکان هدایت آمریکا در دست گرفت، این کشور با چنین بحرانی دست و پنجه نرم میکرد. روزولت چه پاسخی به این بحران داد؟
رکود بزرگ در آمریکا و عطش خرید سکه
سقوط بازارهای مالی در آمریکا در سال ۱۹۲۹ باعث ایجاد رکود بزرگ در این کشور شده بود؛ رکودی که به سایر کشورها نیز سرایت کرد. یکی از تبعات رکود بزرگ، هجوم مردم به بانکها برای بیرون کشیدن پولشان بود. آنها سپردههای خود را از بانکها خارج میکردند و سکه طلا یا شمش طلا خریداری میکردند. اقتصاد آمریکا زمانی که روزولت در سال ۱۹۳۳ رئیسجمهور این کشور شد، وضعیت وخیمی پیدا کرده بود و نرخ بیکاری به ۲۵ درصد رسیده بود. کمتر کسی پیدا میشد که در اقتصاد آمریکا سرمایهاش را به سمت تولید ببرد. سرمایهها به سمت خرید طلا میرفت و نام آن را نیز همچون ایران امروز، سرمایهگذاری روی طلا، گذاشته بودند؛ در حالی که در واقعیت این پدیده چیزی جز هدایت سرمایهها به سمت احتکار طلا نبود.
روزولت یک ماه پس از این که قدرت را در ایالات متحده آمریکا در دست گرفت در تاریخ ۵ آوریل ۱۹۳۳، قانونی را در آمریکا وضع کرد که تا آن روز بیسابقه بود. او با صدور فرمان اجرایی ۶۱۰۲ «احتکار سکه طلا، شمش طلا و حوالهجات طلا» را در کل آمریکا ممنوع اعلام کرد. روزولت در واقع مالکیت خصوصی سکه و شمش را ممنوع کرد و برای کسانی که سکهها یا شمشهای طلای خود را تحویل نمیدادند، مجازات سختی درنظر گرفت. این مجازات ۵ تا ۱۰ سال زندان و جریمهای به میزان دو برابر ارزش طلای احتکارشده بود.
به موجب فرمان اجرایی ۶۱۰۲ همه مردم آمریکا (به جز افرادی نظیر دندانپزشکان که به دلیل استفاده طلا در حرفه خود میتوانستند مقدار معینی طلا نگه دارند) باید تا اول ماه مه ۱۹۳۳ بخش عظیمی از سکههای طلا و تمام شمشهای خود را تحویل میدادند. هر نفر تنها میتوانست معادل ۱۶۰ گرم سکه طلا برای خود نگه دارد؛ اگر بخواهیم بر اساس وزن سکه بهار آزادی محاسبه کنیم، این میزان چیزی حدود ۲۰ سکه طلا خواهد شد.
دولت آمریکا سکه و شمش را با چه قیمتی از مردم تحویل میگرفت؟ دولت روزولت ابتدا قیمت هر اونس طلا را ۲۰.۶۷ دلار اعلام کرد و سپس یک سال بعد در سال ۱۹۳۴ این قیمت را به ۳۵ دلار به ازای هر اونس افزایش داد. مردم آمریکا در مقابل بانکها صف کشیدند و در مدت تعیینشده سکهها و شمشهای خود را تحویل دادند و در مقابل آن اسکناس دلار تحویل گرفتند. ۳۵ دلار در سال ۱۹۳۴ معادل ۶۶۸ دلار در حال حاضر (۲۰۱۸) است. در حاضر قیمت هر اونس طلا ۱۲۱۷ دلار است!
فرمان اجرایی ۶۱۰۲ با قاطعیت تمام و با سختگیری شدید اجرایی شد. این فرمان اجرایی باعث شد تا قیمت طلا در آمریکا تقریباً به مدت ۴۰ سال و در همان ۳۵ دلار به ازای هر اونس ثابت نگه داشته شود. نیکسون رئیسجمهور آمریکا در سال ۱۹۷۱، قیمت طلا را آزاد اعلام کرد و بعد از آن بود که قیمت طلا در آمریکا افزایش یافت. علاوه بر آن، قانون وضعشده توسط روزولت باعث شد تا بیش از ۴ دهه خرید و فروش سکه طلا و شمش طلا در آمریکا ممنوع باشد و مردم آمریکا در این دوره تنها میتوانستند جواهرآلات موردنیاز خود را خریداری کنند. در سال ۱۹۷۴ و در زمان ریاست جمهوری جرالد فورد بود که قانون ممنوعیت خرید و فروش سکه و شمش طلا در آمریکا لغو شد.
روزولت تنها مالکیت سکه و شمش طلا و خرید و فروش آن را ممنوع نکرد، او قراردادهای مبتنی بر طلا را نیز ممنوع کرد. او اگر امروز زنده بود و میخواست الگویی برای ایران درگیر در بحران طلا ارائه دهد، شاید تا آنجا پیش میرفت که میگفت تعیین مهریه بر اساس سکه طلا را نیز ممنوع کنید. وقتی اقتصاد آمریکا با بحران احتکار طلا روبرو شد، به مدت ۴۰ سال، مالکیت و خرید و فروش سکه و شمش را ممنوع کرد و این جراحی اقتصادی بزرگ را با قدرت تمام اجرایی کرد. اقتصاد آمریکا بعد از این قانون روزولت نه تنها ضعیف نشد، بلکه قویتر نیز به کار خود ادامه داد. چنین بود راهحل روزولتی مهار بحران طلا!