واکنش دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به صحبتهای دیروز حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان، بسیار خشن بود. او روحانی و ایران را تهدید کرد که «چنان تاوانی» خواهید داد که «کمتر کسی در تاریخ داده باشد». مهمترین پرسش این است که توئیت ضدایرانی ترامپ را چگونه میتوان تحلیل کرد؟! این توئیت در کدام بافت و فضای فکری نوشته شده و چگونه به عمل، ترجمه خواهد شد؟ ترامپ صرفاً طبل توخالی است یا نه حامل جنبههای جنگطلبانه خطرناکی نیز است؟
واکنش دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به صحبتهای دیروز حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان، بسیار خشن بود. او روحانی و ایران را تهدید کرد که «چنان تاوانی» خواهید داد که «کمتر کسی در تاریخ داده باشد». مهمترین پرسش این است که توئیت ضدایرانی ترامپ را چگونه میتوان تحلیل کرد؟! این توئیت در کدام بافت و فضای فکری نوشته شده و چگونه به عمل، ترجمه خواهد شد؟ ترامپ صرفاً طبل توخالی است یا نه حامل جنبههای جنگطلبانه خطرناکی نیز است؟
به گزارش مردم سالاری آنلاین، دونالد ترامپ خیلی زود به سخنان دیروز حسن روحانی پاسخ داد. روحانی گفته بود «جنگ با ایران، مادر جنگها و صلح با ایران مادر صلحها است». وی مستقیماً خطاب به ترامپ گفته بود: «آقای ترامپ! ما مرد شرف و ضامن امنیت آبراه منطقه در طول تاریخ هستیم؛ با دم شیر بازی نکنید، پشیمانکننده است».
ترامپ در واکنش به روحانی با ادبیاتی بسیار تند، در توئیتی نوشت: «به رئیس جمهور ایران، روحانی: دیگر هرگز ایالات متحده آمریکا را تهدید نکن؛ وگرنه، چنان تاوانی خواهید داد که شبیه آن را پیش از این در سراسر تاریخ، عده اندکی داده باشند. ما دیگر آن کشوری نیستیم که کلمات جنونآمیزِ [سرشار از] خشونت و مرگ را از جانب شما تحمل کند. مراقب باشید!»
توئیت ترامپ را چگونه باید تحلیل کرد؟
بسیاری از افراد در آمریکا (خصوصاً طرفداران حزب دموکرات) ترامپ را در قامت «یک جنگجوی کیبوردی» تحلیل میکنند. آنها میگویند توئیت جدید ترامپ در واکنش به سخنان روحانی، نسخه دیگری از واکنش تابستان سال گذشته وی به سخنان و رفتارهای سیاسی کره شمالی است. ترامپ در مرداد سال گذشته کره شمالی را به «آتش و خشم» تهدید کرده بود. وی گفته بود: «بهتر آن است که کره شمالی ایالات متحده آمریکا را تهدید نکند. آنها [در صورت تهدید مجدد] با آتش و خشمی روبرو خواهند شد، آنچنان که جهان هرگز شاهد آن نبوده است»! بنا بر تحلیل این عده، که در ساعات گذشته بسیاری از کاربران آمریکایی به آن قائل بودهاند، توئیت ترامپ در واکنش به سخنان روحانی، همان «نسخه آتش و خشمی» است که ترامپ در قبال کره شمالی نیز از آن استفاده کرد. آنها میگویند همان اتفاقی که در قبال کره شمالی روی داد و ترامپ پس از مذاکره با رهبر کره شمالی در سنگاپور اعلام کرد که دیگر تهدیدی از جانب کره شمالی متوجه آمریکا نیست، در قبال ایران نیز روی خواهد داد و ترامپ در شهری بیطرف، مثلاً در دبی، با ایران مذاکره خواهد کرد.
اما تحلیلِ توئیتِ ترامپ بر اساس الگوی «جنگجوی کیبوردی»، سادهانگارانه و غلط است. این تحلیل درنظر نمیگیرد که ترامپ بهدنبال دستاورد است. یک وجه از دکترین ترامپ در حوزه سیاست خارجی برای رسیدن به دستاورد، Escalating to De-escalate یا افزایش تنش به قصد کاهش تنش است. او تهدیدها را تا بالاترین سطح افزایش میدهد و سعی میکند با ترساندن رقیب یا دشمن خود، امتیازاتی را از او بگیرد، و سپس پس از اخذ امتیازات، سطح تنش را کاهش میدهد. دستاورد در این جا امتیازاتی است که ترامپ قصد دارد از طریق بالا بردن سطح تنشها، از رقیب یا دشمن خود بگیرد. گرچه هنوز آینده مذاکرات آمریکا و کره شمالی مشخص نیست، اما وی در قبال پیونگ یانگ از چنین رویهای استفاده کرد: سطح تهدیدها و فشارها را بالا برد تا هیأت حاکمه کره شمالی، امتیازاتی بدهد؛ بعد از آن، پس از دیدار با رهبر کره شمالی، ترامپ عنوان کرد که با اقدامات خود، خطر جنگ را رفع کرده است. در مذاکرات تجاری نیز ترامپ دقیقاً از همین الگو استفاده میکند و امتیازاتی را بهعنوان مثال از کره جنوبی گرفته است.
اما الگوی «افزایش تنش برای کاهش تنش» تنها یک جنبه از دکترین ترامپ است: او دستاوردطلب است و اگر از طریق الگوی «تهدید و فشار به قصد امتیازگیری» نتوانست، دستاوردی نصیب خود کند، آن وقت ممکن است به شیوههای دیگری متوسل شود. دستاوردطلبی، برای ترامپ یک اصل رفتاری است. بیایید سری به توئیتهای پیشین ترامپ که در تحلیل اوباما نوشته شدهاند بزنیم تا مشخص شود که ذهنیت خود وی چیست! از طریق توئیتهای ترامپ که به قصد پیشبینی رفتار اوباما نوشته شدهاند، میتوان دستگاه فکری خود ترامپ را تحلیل کرد.
ترامپ در اوایل سال ۲۰۱۲ در توئیتی نوشت که اوباما برای اینکه مجدداً بهعنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شود، به ایران حمله خواهد کرد. در آن سال قرار بود انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برگزار شود و میت رامنی رقیب اصلی اوباما در این انتخابات بود.
در سال ۲۰۱۲ هرچه به انتخابات ماه نوامبر آن سال نزدیکتر میشدیم، ترامپ با قطعیت بیشتری میگفت که اوباما به ایران حمله خواهد کرد. وی در همان سال در توئیتی نوشت: «حالا که آرای اوباما در نظرسنجیها سقوط کرده، ببینید که او به لیبی یا ایران حمله خواهد کرد؛ او مستأصل است».
در سال ۲۰۱۳ و در حالی که اوباما توانسته بود به راحتی میت رامنی را شکست دهد و حالا رئیس جمهور آمریکا برای دوره دوم بود، ترامپ مجدداً تحلیل خود را تکرار کرد. ترامپ در سال ۲۰۱۳ گفت که «اوباما برای حفظ آبرو به ایران حمله خواهد کرد». یک بار دیگر نیز در همان سال ۲۰۱۳ در توئیت دیگری گفت که «چیزی را که پیش از این گفتم، به یاد داشته باشید! اوباما برای این که نشان دهد، چقدر سختگیر است، روزی به ایران حمله میکند»! اصل توئیتهای ترامپ را در زیر میتوانید مشاهده کنید.
ترامپ، رئیسجمهوری با چنین ذهنیتی است: او اگر ببینید، حمله به یک کشور، حال چه در حوزه داخلی و چه در حوزه سیاست خارجی، برای او دستاوردی دارد، سعی میکند تصمیم خود را عملی کند و فرمان حمله را صادر کند. او یک دستاوردطلب است و برای رسیدن به دستاورد، از هر ابزاری ممکن است استفاده کند. دو حمله موشکی ترامپ به سوریه را مدنظر آورید که صرفاً با این قصد صورت گرفتند که دستاوردی در حوزه سیاست داخلی آمریکا برای ترامپ دستوپا کنند تا او نشان دهد که با «اوبامای مردد» فرق دارد.
ترامپ در سیاست داخلی آمریکا به شدت از ناحیه رقبا تحت فشار است. بهعنوان نمونه، پل مَنفورت رئیس سابق ستاد انتخاباتی وی باید این هفته در دادگاه رابرت مولر، بازپرس ویژه پرونده دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، حاضر شود. این اولین دادگاهی است که در این پرونده برگزار میشود و موضوع اصلی پرونده نیز بررسی تبانی ستاد انتخاباتی ترامپ با دولت روسیه است. ترامپ حتی از طرف پورناستارهای آمریکایی هم تحت فشار است. در چنین وضعیتی وی سخت به دنبال دستاوردهایی است که افکار عمومی آمریکا را به این فشارها بیتوجه ساخته و نشان دهد که وی تا چه حد قاطع است. «ترامپ مستأصل» آنچنان که خود وی فکر کرده بود «اوبامای مستأصل» اینچنین خواهد بود، حاضر دست به هر کاری بزند تا بتواند پایههای قدرت خود در آمریکا را محکم کند.