شهرداری تهران کاشت چمن را به علت کمآبی ممنوع کرده است. این خبر را حجت نظری از اعضای شورای شهر تهران اعلام کرده و گفته که سازمان بوستانها و فضای سبز تهران در بخشنامهای کاشت چمن را در پایتخت ممنوع کرده و شماره تلفنهایی هم برای اعلام تخلف نهادها و سازمانها از این ممنوعیت اعلام شده است.
به گزارش «مردمسالاری آنلاین»، وضعیت جغرافیایی و آبوهوایی کشورمان از یکسو، و رشد روزافزون جمعیت، گسترش شهرها و گرفتن زمینها با ساخت خانه از سویی دیگر، سبب شده تا سهم هر فرد از فضای سبز، هر روز، کمتر شود.
در این میان، چمنها در کنترل فرسایش بادی و آبی خاک بسیار موثرند و سبب جذب گردوغبار و افزایش اکسیژن هوا میگردند و در کاهش آلودگیهای صوتی و نورِ خیرهکنندهی خورشید نقشی مهم دارند؛ همچنین دارای بویی آرامشبخش و تاثیر غیرقابل انکار در خنککنندگی هوا دارند.
مهمترین نقش چمن در طراحی و احداث فضای سبز است که به عنوان اصلیترین گیاه پوششی کاربرد دارد. برپایهی محاسبات، تنها یکونیم مترمربع چمن کوتاهنشده به اندازهی نیاز یک انسان در یک سال اکسیژن تولید میکند (۱). به دلیل نقش کلیدی چمن در طراحی و احداث فضای سبز، حفظ کیفیت مطلوب چمن در تمام مدت سال برای استفادهی بهینه از فضای سبز موجود از اهمیت بالایی برخوردار است.
گیاهی که خاستگاهش از ایران است
به نوشتهی تاریخنگاران، چمن نخستین بار در باغهای ایران باستان کاشته شد. به روزگار هخامنشیان قطعات چمن از علفزارها جدا و در باغهای پادشاهان ایرانی پرورش داده میشدند. سپس، چمن از ایران به یونان و روم رفت.
کهنترین تصویرهای برجایمانده از چمن و چمنکاری ازآنِ ۷۰۰ سال پیش یعنی ۱۳۰۰ میلادی است. از آثار برجایمانده از سدههای میانی (قرون وسطی)، همچون کتاب «گلهای سرخ رومیان»، درمییابیم که آنان چمن را به گونهی امروزی، یعنی جداگانه، نمیکاشتند بلکه آن را به همراه گل میخک، پیچ تلگرافی، گل پامچال و دیگر گیاهان کوتاهاندام کشتوکار میکردند.
چمنکاری از کنار دیوار کاخها آغازید و سپس به پیرامون خیابانها کشید، چراکه این پیادهروها جای خوبی برای قدم زدن، نشستن برای گفتوگو با خانواده، دوستان و آشنایان، مطالعه و به طور کلی گذراندن اوقات فراغتِ بیرون از خانه بود.
با ورود چمن به ورزشگاهها میان چمنهای ورزشی و زینتی مرزبندی شد و اندکاندک چمن جای خود را در زمین ورزشهایی همچون فوتبال و گلف پیدا کرد و به دنبال آن پژوهش در زمینهی اصلاح و معرفی بذرهای برتر آغاز شد؛ به گونهای که در حال حاضر چندین نشریهی چمنشناسی در سراسر جهان چاپ و منتشر میشود.
آرامآرام با گسترش شهرها و جدایی زیستِ شهری از مادر طبیعت، نیاز به ایجاد فضای سبز مصنوعی در شهرها و به دنبال آن چمنکاریهای گسترده بیشتر شد.
میوزد از «چمن» نسیم بهشت
از تاریخ دقیق کشتوکار چمن در ایران دادههای روشنی در دست نیست، ولی عرضهی انواع گوناگون بذر چمن خود نشانگر استقبال و دلبستگی ایرانیان به این پوشش سبز است. از سویی دیگر، همانگونه که گفتیم، چمن برای نخستین بار در باغهای ایرانی دیده شده و پس از آن به استناد تاریخ ادبیات ایران و مراجعه به دیوان شاعران پارسی میتوان دریافت که همیشه چمن، خواه به گونهی طبیعی و خودرو و خواه بهگونه دستکاشت، همیشه در زندگی و فرهنگ ایرانیان نقش داشته است. چونان که در دیوان حافظ به این بیتها برمیخوریم:
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند | همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند
یا،
ننگرد دیگر به سرو اندر چمن | هر که دید آن سروِ سیماندام را
یا،
میوزد از چمن نسیم بهشت | هان بنوشید دمبهدم می ناب
یا،
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج | فکر معقول بفرما گل بیخار کجاست
ورود بذر چمنهای خارجی به ایران دگرگونی در کشتوکار، نگهداری و دیگر فعالیتهای جانبیِ چمن را ایجاد کرد.
نخستینبار، در «یارندِ» استان مرکزی، موفق به کشت و بذرگیری از نوعی چمن متعلق به خانوادهی گندمیان و از جنس لُلیوم شدند که اندکاندک این چمن نام چمن یارندی به خود گرفت. در طی این سالها تا به امروز دانشگاهها و پژوهشگاه تحقیقاتی روی چمن پژوهشهایی فراوان کردهاند تا روشهایی بهتر و کاملتر برای کشتونگهداری چمن بیابند (۱).
از پیشروی تا پسروی
درست است که جایجای ایران گرفتار کمآبی است، ولی این کمآبی مشکل امسال و ده سال قبل و صد سال پیش نیست، که ایران در درازای تاریخ کهنسالش همواره با این دشواری دستوپنجه نرم کرده است؛ مشکل از سوءمدیریت در مسئلهی آب است.
نیاکان خردمندِ ما در بهرهی بهینه از آب پیشرو بودهاند. نگاهی کوتاه به کاریزها که نمایانگر مهندسی شگفتانگیز ایرانیان در آبرسانی است یا شیوههای آبیاری کوزهای و ... همه گواه بر مدیریت بهینهی آب از سوی نیاکانمان دارد؛ ولی امروزه سوءمدیریتها کارمان را به جایی رسانده که نخستوزیر رژیم صهیونیستی به خود این جسارت را میدهد به ایرانیان که خود مبدع مدیریت آب و شیوههای بهرهی بهینه از منابع آبی بودهاند، مدیریت آب را بیاموزاند!
امروزه، مسئلهی فضای سبز و چمن نیز از این سوءمدیریتها بسیار متضرر است. مدیران به جای آن که کاشت چمن را ممنوع کنند، یعنی صورت مسئله را پاک کنند، باید به راههایی امروزین برای مدیریت منابع آبی فضای سبز تهران بیندیشند. آیا کشورمان و پایتخمان، تهران، کمآبتر از مسیر ۱۰۵ کیلومتری دوبی به ابوظبی است که سرتاسر آن گلکاری و چمنکاری شده است؟!
درست است که راندمان آبیاری به علت تبخیر سطحی زیاد و هدررفت آب پایین است، ولی استفاده از روشهای آبیاری تازه همچون آبیاری زیرسطحی برای کاهش تلفات آب، در جوار ریشهی گیاه، نقشی کلیدی در توسعهی برنامههای مدیریت آب و خاک ایفا میکند.
در این زمینه در دانشگاههای ما پایاننامههای چندی برای بهینهسازی رطوبت خاک برای گیاه چمن به روش آبیاری زیرسطحی با کپسولهای رُسی متخلخل دفاع شده است (۳)، چرا نباید از دستاوردهای این پژوهشها و زحمت چنین پژوهندگانی بهره برد؟! چرا بایدگذاشت که چنین پژوهشهایی در قفسهی کتابخانههای دانشگاهها خاک بخورند یا پژوهشگران این پایاننامهها به کارهایی جز کار دانشگاهی خود مشغول شوند؟!
پینوشت:
۱. برگرفته از پایاننامهی «بررسی نوع بستر مناسب برای احداث و تولید چمن قطعهای در منطقه گرگان» از ناهید رحیمی محمدآباد.
۲. این دادهها برپایهی پایاننامهی «بررسی سازگاری اکولوژیکی ۱۳ رقم چمن در تراکمهای مختلف در شرایط اقلیمی تهران» به استاد راهنماییِ امیر قلاوند و استاد مشاورهای علیرضا طلایی از «محسن کافی» در سال ۱۳۷۳ در مقطع کارشناسی ارشدِ دانشکدهی کشاورزیِ دانشگاه تربیت مدرس است. جالب اینکه در همین سال، در همین مقطع، در همین دانشگاه، همین پایاننامه، با همین استاد راهنما و مشاور از سوی «سید نجمالدین مرتضوی» هم دفاع شده است. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
۳. برای نمونه به پایاننامهی «بهینهسازی مصرف آب به روش کپسولهای رسی متخلخل زیرسطحی در آبیاری در چمن» از مرضیه رشیدی جوشقان درنگرید.