حوادث مدرسه «معین» در غرب تهران و تعرض و آزار و اذیت جنسی دانشآموزان پسر، قلب بسیاری از مردم را به درد آورد. والدین دانشآموزان ادعا میکنند که به فرزندانشان تعرض شده و اعمال خلاف اخلاق بسیاری در مدرسه غرب تهران صورت گرفته است. به این موضوع در رسانهها بسیار پرداخته شده است؛ اما شاید کمتر به این موضوع پرداخته شده باشد که سیطره مدارس خصوصی بر آموزش و پرورش کشور، چه فضاحتهای اخلاقی و اجتماعی میتواند به بار آورد!
حوادث مدرسه «معین» در غرب تهران و تعرض و آزار و اذیت جنسی دانشآموزان پسر، قلب بسیاری از مردم را به درد آورد. والدین دانشآموزان ادعا میکنند که به فرزندانشان تعرض شده و اعمال خلاف اخلاق بسیاری در مدرسه غرب تهران صورت گرفته است. به این موضوع در رسانهها بسیار پرداخته شده است؛ اما شاید کمتر به این موضوع پرداخته شده باشد که سیطره مدارس خصوصی بر آموزش و پرورش کشور، چه فضاحتهای اخلاقی و اجتماعی میتواند به بار آورد!
به گزارش مردم سالاری آنلاین، پدر یکی از دانشآموزان مدرسه غرب تهران گفته است که 16 میلیون تومان برای شهریه فرزندش پرداخت کرده و در عوض در مدرسه سیگار و مشروب به دست فرزندش دادهاند. والدین دانشآموزان ادعا میکنند که در مدرسه «معین» در اردوی تفریحی، در استخر و در مکانهای دیگر به دانشآموزان تعرض شده است.
مدیر آموزش و پرورش منطقه ۲ تهران اما در اظهارتی عجیب، پیش از آن که تحقیقات کامل شود و حکم پرونده صادر گردد گفته است «بر مبنای تحقیقاتی که روی آن تعداد از دانشآموزان معترض انجام دادهایم، هیچگونه تعرض و تجاوزی صورت نگرفته است». ادعاهای مطرحشده توسط والدین در این پرونده روز به روز سنگینتر میشود و حالا آنها میگویند اداره آموزش و پرورش در این موضوع کوتاهی کرده است.
یکی از اولیای دانش آموزان مورد تعرض قرار گرفته در مورد حوادث مدرسه غرب تهران گفته است: متأسفانه اواخر اردیبهشت، ما موضوع را با مسئولان آموزش و پرورش مطرح کردیم اما آنها به ما گفتند که سکوت کنید خودمان موضوع را بررسی میکنیم. اما بررسی مسئولان به خاطر نفوذ هیأت امنای مدرسه روی آنها محدود شده بود و در نتیجه ما مجبور شدیم موضوع را رسانهای کنیم. اگر هیأت امنا بخواهند روند پرونده را به نفع خود تغییر دهند ما اسناد دیگری داریم و البته به آموزش و پرورش هم دادهایم که آنها را افشا میکنیم.
حوادثی که در مدرسه «معین» روی داد نشان میدهد که شیوه فعلی حاکم بر آموزش و پرورش کشور میتواند تبعات ویرانگر بسیار بزرگتری به بار آورد.
پولی شدن آموزش و پرورش و تباهیهای اجتماعی
ظرف سالیان گذشته مدرسههایی در ایران ظهور کردهاند که میلیونها تومان از والدین شهریه دریافت میکنند. سخنان والدین دانشآموزان مدرسه «معین» نشان میدهد که آنها برای تحصیل فرزندانشان چیزی حدود 16 میلیون تومان شهریه پرداخت کردهاند. حتی مدرسههایی وجود دارند که بیش از 20 میلیون تومان در سال از والدین شهریه میگیرند. این بدان معناست که تحصیل در برخی از مدارس خصوصی حتی از تحصیلات آموزش عالی در دانشگاه آزاد و دورههای شبانه هم بسیار گرانتر تمام میشود!
اصل سیام قانون اساسی به صراحت میگوید: «دولت موظف است وسایل آموزش و پروش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم آورد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد». این اصل با صراحت تمام اصرار دارد که آموزش در کشور باید تا مقطع دیپلم رایگان باشد و بعد از آن نیز تحصیلات عالی باید با بسته به میزان خودکفایی کشور رایگان باشد. با وضعیت فعلی آموزش و پرورش و آموزش عالی آیا چیزی از اصل سیام قانون اساسی باقی مانده است؟! مدارس خصوصی مثل قارچ در شهرهای بزرگ سبز شدهاند و میلیونها تومان شهریه برای مقاطع ابتدایی و متوسطه دریافت میکنند و آموزش عالی نیز روز به روز پولیتر میشود! اگر بخواهیم اصل سیام را هنوز ملاک بگیریم، این بدان معناست که روز به روز از میزان خودکفایی کشور کاسته شده است!
مدارس پولی در حال نابود ساختن عدالت آموزشی در کشور هستند. چه اقشاری از جامعه با دستمزدهای فعلی میتوانند شهریههای بیش از 10 میلیون تومانی برای تحصیلات فرزندانشان بپردازند؟! آیا با این وضع به فرزندانمان فرصتهای برابرِ اجتماعی دادهایم؟! در واقع مدارس پولی کاری میکنند که شکافهای طبقاتی تا سنین کودکی هم رسوخ کرده و فرصت رشد از بسیاری از کودکان که والدین آنها تمکن مالی بالایی ندارند، گرفته شود. این مدارس حتی سوال کلیشهای علم بهتر است یا ثروت را نیز دیگر نامفهوم میکنند! طبق منطق این مدارس، هر کس پدرش ثروت بیشتری داشته باشد، میتواند در مدارس لوکستری تحصیل کرده و به علم نیز دست یابد.
از دستمزد بسیار پایین معلمان تا تباهیهای اخلاقی
مدارس خصوصی فرهنگ سودپرستی را در جامعه ترویج میکنند. بسیاری از معلمان این مدارس دستمزد بسیار پایینی، حتی پایینتر از حداقل تعیینشده در قانون کار، میگیرند و بسیاری حتی بیمه نیز نیستند. آنها در ماههای تابستان که مدرسه تعطیل است، حقوق دریافت نمیکنند و وضعیتشان بهمراتب بدتر معلمان استخدامشده توسط وزارت آموزش و پرورش است.
در واقع مدارس خصوصی عمدتاً به فکر پر کردن جیبهای خود هستند و کمتر معلمی پیدا میشود که با این وضعیت دستمزدها حاضر باشد در طولانیمدت در یک مدرسه خصوصی تدریس کند. به همین دلیل، این مدارس دائماً در حال عوض کردن معلمان خود هستند و این امر باعث میشود تا کیفیت آموزش در آنها تنزل کند. نظارت کافی نیز بر این مدارس صورت نمیگیرد و این امر فضا را برای رشد آسیبهای اخلاقی مهیا میکند.
مشکل این نیست که به بسیاری از معلمان در مدارس خصوصی ظلم میشود و حقوق دریافتی آنها کفاف زندگیشان را نمیدهد. مسأله عمیقتر است: این مدارس، فرهنگ سودپرستی را نهادینه میکنند و دانشآموزان را با این فرهنگ بار میآورند. سابق بر این، ایثار و فدارکاری در مدارس تدریس میشد و حالا مدارس خصوصی به صورت عملی حرص و طمع بر سر پول را به فرزندان یاد میدهند. سپردن افسار آموزش کشور به دست مدارسی که صرفاً به دنبال پر کردن جیبهای خود هستند، اشتباه است. باور کنید، این مدارس قارچهایی سمّی در فضای آموزش و پرورش کشور هستند.