سه هفته از تصمیم دولت برای تکنرخی کردن ارز میگذرد. آیا در این مدت بازار ارز تکنرخی را پذیرفته یا این که در برابر آن مقاومت کرده است؟ علاوه بر این، آیا تصمیم تکنرخی کردن ارز درست بود یا نه؟
مردم سالاری آنلاین بررسی میکند
واکنش بازار به ارز تکنرخی دولت
آیا سیاست دلار 4200 تومانی اشتباه بود؟
10 ارديبهشت 1397 ساعت 13:59
سه هفته از تصمیم دولت برای تکنرخی کردن ارز میگذرد. آیا در این مدت بازار ارز تکنرخی را پذیرفته یا این که در برابر آن مقاومت کرده است؟ علاوه بر این، آیا تصمیم تکنرخی کردن ارز درست بود یا نه؟
سه هفته از تصمیم دولت برای تکنرخی کردن ارز میگذرد. آیا در این مدت بازار ارز تکنرخی را پذیرفته یا این که در برابر آن مقاومت کرده است؟ علاوه بر این، آیا تصمیم تکنرخی کردن ارز درست بود یا نه؟
به گزارش مردم سالاری آنلاین، دولت در حالی که بحران ارزی آغاز شده در نیمه دوم سال 96، پس از تعطیلات نوروز 97 به اوج خود رسید و قیمت هر دلار آمریکا حتی کانال 6 هزار تومانی را پشت سر گذاشت، تصمیم به تکنرخی کردن ارز گرفت. دولت در آن شرایط بحرانی اعلام کرد که قیمت 4 هزار و 200 تومانی را برای دلار آمریکا درنظر گرفته و از روز 21 فروردین هرگونه قیمت بالاتر، «قاچاق» قلمداد خواهد شد و با خریداران و فروشندگان در قیمتهای بالاتر برخورد خواهد شد.
دولت در این مدت، از سامانه نیما، به بیان دقیقتر نظام یکپارچه معاملات ارزی، رونمایی کرد و سعی کرد تا مبادلات ارزی را از صرافیها به بانکها منتقل کند تا شفافیت و کارایی بازار ارز بیشتر شود. به رغم همه اینها واکنش بازار به ارز تک نرخی چه بود؟
مقاومت بازار در برابر دلار 4200 تومانی
رصد تحولات بازار آزاد نشان میدهد که بازار تاکنون نرخ 4200 تومانی را برای دلار آمریکا نپذیرفته است. قیمت سکه به خوبی مقاومت بازار در برابر قیمت تعیین شده توسط دولت برای ارز تکنرخی را نشان میدهد. قیمت تمام سکه بهار آزادی طرح جدید در حال حاضر یک میلیون و 860 هزار تومان است و این بدان معناست که در بازار آزاد، سکه ارزشگذاری خود را با نرخ دلار مدنظر دولت انجام نداده است.
علاوه بر این، گرچه صرافیها دیگر بعد از تصمیم دولت برای تکنرخی کردن ارز قیمت دلار را اعلام نمیکنند یا قیمت را در تابلوها همان 4200 تومان درج میکنند، اما قیمت سایر ارزها با نرخهای تعیین شده توسط دولت فاصله زیادی دارد. قیمت اعلام شده برای یورو توسط بانک مرکزی 5 هزار و 93 تومان است و قیمت یورو در بازار آزاد 6 هزار 165 تومان است. بانک مرکزی قیمت پوند را 5 هزار و 786 تومان اعلام کرده اما قیمت واحد پولی انگلیس در بازار 8800 تومان است. همه اینها نشان میدهد که نظام دو نرخی ارز رفته رفته در حال تحمیل کردن مجدد خود است و به نوعی نرخ دوم ارز در حال ورودِ زیرپوستی به بازار است.
برخی از واردکنندگان نیز اعلام میکنند که قادر به تهیه دلار 4200 تومانی نبودهاند و محصولات خود را با قیمت بالاتری وارد میکنند. به عنوان مثال، امیر قدیمینژاد، رئیس اتحادیه بنکداران و طاقهفروشان پارچه میگوید تا به امروز واردکنندگان پارچه، دلار ۴۲۰۰ تومانی دریافت نکردهاند و برای واردات، دلار را با قیمت۵۴۰۰ تا ۵۵۰۰ تومان تأمین میکنند. در نتیجه این امر در یک ماه گذشته قیمت پارچه رشد 10 تا 20 درصدی را تجربه کرده است.
به همین ترتیب بررسیهای خبرنگار مردم سالاری آنلاین نشان میدهد که قیمت اقلام وارداتی دیگر نیز، نظیر کاغذ، تحت تأثیر نوسانات بازار ارز، با افزایش قابل توجهی روبرو شده و صنعت چاپ، تحت تأثیر این افزایش قیمت قرار گرفته است.
آیا سیاست ارز تکنرخی اشتباه بود؟
گرچه بازار در برابر دلار 4200 تومانی از خود مقاومت نشان داده و به نوعی ارز تکنرخی را نپذیرفته است، اما این امر نمیتواند به تنهایی معیار مناسبی برای ارزیابی درستی یا نادرستی سیاست ارز تکنرخیِ دولت باشد. دولت در شرایط بحرانی و در حالی که سوداگری بازار ارز را فرا گرفته بود و به دلایل غیراقتصادی، قیمت دلار آمریکا تا بیش از 6 هزار تومان بالا رفته بود، تصمیم به تکنرخی کردن ارز در قیمت 4 هزار و 200 تومان گرفت. این تصمیم حلالِ تمام مشکلات ارزی کشور نبود، اما در صورتی که اخذ نمیشد، با هجوم خریداران خُرد و دلالان و سفتهبازان به بازار ارز، قیمتها باز هم بالاتر میرفت و بحران ارزی کشور، عمق بیشتری پیدا میکرد.
در واقع، وقتی شرایط اقتصادی خطرناک و بحرانی میشود، گفتههایی از این دست که «قیمتها را نباید به صورتی دستوری تعیین کرد»، کلیشههای نخنمایی بیش نیست: دست روی دست گذاشتن در چنین شرایطی، ممکن است باعث شود تا یک بحران یا مشکل کوچک به یک ابربحران تبدیل شود. از این حیث، اگر در همان مهر ماه سال 96 که ریسک سیاسی به واسطه تهدیدات ضدبرجامی ترامپ بالا رفت، دولت با مداخله گسترده بازار ارز را کنترل میکرد، شاید وضعیت به این جا کشیده نمیشد. در واقع، اگر انتقادی به دولت و بانک مرکزی وارد باشد نه به سیاست تکنرخی کردن ارز، یا «تعیین قیمت به صورت دستوری» است، بلکه به مداخله دیرهنگام دولت در بازار ارز، انتقاد وارد است.
محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت امروز گفته است که «ما در شرایط سختی قرار داریم و باید به صورت شفاف با مردم حرف بزنیم. ما در هواپیمایی نشستهایم که وارد ابر میشود و میگویند باید کمربندها را محکم ببندیم، شرایط سخت شده است». این گفتهها باید زودتر از این بر زبانها جاری میشد و مسئولان برای مهار بحران ارزی از مردم کمک میگرفتند. برخی از کشورهای همسایه ما تجربههای مشابهی را سر گذراندهاند. به عنوان مثال، ترکیه در سال 2016 با وضعیت مشابهی روبرو بود. بعد از این که کودتای 15 ژوئیه 2016 در ترکیه ناکام ماند، تنش بین غرب و ترکیه بالا گرفت و در نتیجه آن، التهابات بازار ارز و حتی بازار بورس در ترکیه را فرا گرفت. در اکتبر و نوامبر همان سال قیمت لیره به شدت سقوط کرد و به پایینترین میزان در مقابل دلار آمریکا رسید. اردوغان در آن شرایط با صراحت عنوان کرد کسانی که در کودتا نام ماندهاند قصد «خرابکاری اقتصادی» دارند و میخواهند اقتصاد ترکیه را نابود و بیثبات کنند. وی از مردم ترکیه خواسته تا اندوختههای دلاری خود را برای تقویت ارزش لیره، بفروشند و به لیره تبدیل کنند. این فراخوان اردوغان با استقبال بخش عظیمی از مردم ترکیه و طرفداران حرب عدالت و توسعه روبرو شد و در آن مقطع بحران ارزی ترکیه بدین ترتیب مهار شد.
در کل باید گفت مقاومت بازار آزاد در مقابل ارز تکنرخی، موید این موضوع نیست که سیاست ارز تکنرخی دولت اشتباه بوده است. اصل ماجرا این است که که اگر سیاست تکنرخی کردن ارز عملیاتی نمیشد، بحران ارزی کشور وضع بسیار وخیمتری پیدا میکرد.
کد مطلب: 85795