حتما ماجرای بخیه های فقر را شنیده اید؛ ششم آذرماه سال 94پسر بچهای به نام «صدرا زاهدپور» را در پی جراحت چانه به بیمارستان اشرفی اصفهانی واقع در خمینیشهر می برند اما به دلیل ناتوانی مالی خانواده کودک در پرداخت هزینه بخیه، پزشک معالج پس از بخیه زدن بر روی زخم صورت این کودک دستور بازکردن بخیه را میدهد ...
حتما ماجرای بخیه های فقر را شنیده اید؛ ششم آذرماه سال 94پسر بچهای به نام «صدرا زاهدپور» را در پی جراحت چانه به بیمارستان اشرفی اصفهانی واقع در خمینیشهر می برند اما به دلیل ناتوانی مالی خانواده کودک در پرداخت هزینه بخیه، پزشک معالج پس از بخیه زدن بر روی زخم صورت این کودک دستور بازکردن بخیه را میدهد ... مدتی سرتیتر خبرها شد و به برکت رسانه ها پزشک خاطی و پرسنل در این امرغیر انسانی شرکت داشتند مجازات شدند .
هزينه هاي كمر شكن درمان چنان به جیب پرداختي بيماران فشار می آورد که بیماران درد را به جان می خرند ولی سراغ پزشک نمی روند.
دراین ميان حقوق نجومي پزشكان كه فقط در يك ويزيت پنج دقيقه اي پنجاه هزار تومان به حسابشان واریز مي شود و بیمارانی که فقط پنج دقیقه زمان دارند برای گفتن دردشان و تشخیص درست یا اشتباه پزشک همه و همه از مسایلی هستند كه دو، دو تايي دنياي سلامت را بهم ريخته است.
در گذر زمان پشتمان گرم شده است به بیمه های درمانی که تا مسیر رسیدن به درمانگاه هزار بار نذر و نیاز می کنیم که بیماریمان از نوع ویروس گران قیمت نباشد!
نیروی انسانی سالم قدرت و ثروت هر جامعه محسوب می شود و این ثروت نیاز به نگهداری دارد. اما هزینه های کمرشکن درمان کار را به جای رسانده که حتی بوی الرحمانمان هم بلند می شود سراغ پزشک نمی رویم!
بیمه های شرمسار، روی سیاه تحمل هزینه های درمان هستند در این بین پزشکانی که فقر را نمی شناسند! البته یکطرفه به قاضی نمیرویم ؛هستند پزشکانی که درد را می فهمند.
در پی اخبار منتشر شده مبنی بر افزایش تعرفه پزشکی و کاهش پرداختی از جیب مردم ! در چند روز قبل خبری منتشر شد با عنوان «بررسی مجدد تعرفههای پزشکی ۹۷ به مجلس سپرده شده» در این میان دکتر ظفرقندی در خصوص تصویب تعرفه و مالیات برای پزشکان تا ۳۵ درصد حقالزحمهشان، گفت:«بعد از سلب اختیار سازمان نظام پزشکی در تعیین تعرفه بخش خصوصی این نخستین بار است که در تعیین تعرفه از شورای عالی بیمه، با مصوبه اخیر مجلس سلب اختیار میشود. پیشبینی میشود در سال ۹۷ بیماران در بیمارستانهای دولتی با مشکلات فراوانی مواجه شده و هزینه پرداخت از جیب مردم بالا رود که این امر قطعا به روابط بین بیمار و پزشک لطمه خواهد زد.»
با این اوصاف باید با تمام آلودگی هوا و تورم موجود در جو اقتصادی مراقب ضربان قلبمان و پرداختی جیبمان باشیم؛ شوخی بردار نیست تا این قسمت ماجرا که زمزمه های کاهش پرداختی از جیب مردم را می شنیدم ؛دفترچه بدست در راهروهای بیمارستان در به در دنبال به درمان بودیم؛ بدا به حال روزی که زمزمه های افزایش پرداختی از جیب مردم را می شنویم!
بیماریهای لوکس و جیب خالی بیماران
با تمام باید و نباید دنیای سلامت، امروز دفترچه های درمانی در درمان برخی از بیماران و پوشش دادن آنها کمی تا قسمتی عاجز هستند؛ گاهی بیمه ها توانایی پوشش دادن داروهای گران قیمت را ندارند و گاهی تعرفه های پزشکی به قدری بالاست که توان پرداخت حقوق قشر کارگر نیست و گاهی برخی از بیماریها از نوع بیماری لوکس شناخته می شود نظیر پوست ،مو و دندان که در کشور ما این نوع از بیماریها اصلا بیماری محسوب نمی شوند، بیشتر مربوط به زیبایی است حالا بماند که هر ایرانی در 40 سالگی حدود ۱۲ دندان خراب و پوسیده در دهان دارد!
در این بین مشکل افزایش تعرفه های پزشکی پا برجاست و باز بیمارانی که توانایی پرداخت هزینه درد را ندارند و بیمه های که توانایی پوشش کل بیماری را با هزینه های دارویی آن ندارند.
هر ساله با نزدیک شدن به پایان سال بحث تعرفه های پزشکی در کنارافزایش قیمت کالاها بیشتر می شود، و تنها فشار به جیب پرداختی مردم است؛ حوزه سلامت این فشار را از سمت بیمه می داند و معتقدند بیمهها تعرفههای بخش خصوصی را با مبنای بخش دولتی پرداخت میکند و این مشکل 15 سال است که رخ داده است به این معنا که بیمهها تعرفه مصوبه بخش خصوصی را نمیپذیرند و پول دولتی را پرداخت میکنند و مردم باید مابقی آن را از جیب پرداخت کنند و به نوعی مردم اصلا شیرینی بیمه و بیمه بودن را احساس نمیکنند که مصداق بارز آن در پرداختهای هزینههای رادیولوژی، آزمایشگاه، ویزیت و... است .
در پایان باید بگویم که ایران در زمینه پزشکی در خاورمیانه جزء نخستین ها محسوب می شود، اما متاسفانه در درمان در شرایط خوبی به سر نمی برد؛ بیمارستان هایی که جایی برای بستری بیماران ندارند و بیمارانی که توانایی پرداخت هزینه آنچنایی درمان را ندارند. در این میان شاید این فرصت مناسبی باشد که مجلس وارد تعرفه های پزشکی سال 97 شده است تا کمی بیشتر از قبل مردان کوچه و بازار و افرادی که زیر خط فقر روزگار سپری می کنند و با هزاران مشکل اقتصادی درگیر، ببینند. حق بیمه ای که عموم مردم به سختی از پس پرداخت آن بر می ایند و نمی تواند در مواقع مورد نیاز راهگشای آنها باشد. به نظر می رسد تبادلی نابرابر در جریان است که از پی آن نمی شود سود مساوی حاصل شود. سودی که در هنگام نیاز بتوان روی آن حساب کرد و با خیال راحت تنها به فکر درمان و کیفیت آن بود، نه پرداخت هزینه هایی که بر عهده بیمه ها بوده و حالا از آن شانه خالی می کند. در میان اشتباهات پزشکی، عدم متخصص کافی، نبود امکانات بهداشت و درمان به میزان مورد احتیاج مردم، نداشتن تعهد در میان برخی پزشکان و هزاران معضل در حوزه درمان و سلامت، بیمه های درمانی نیز نمی توانند به میزان درستی از پس تعهدلات خود در قبال پولی که دریافت می کنند برآیند. در این میان مردم تنها دعا می کنند پایشان به بیمارستان باز نشود چراکه درد و بیماری در کنار مشکلات مالی عدم رسیدگی مسئولین، کابوسی تلخی است که چندان با واقعیت فاصله ای ندارد.
گزارش : محبوبه اشرفی پیمان