دلار یک بار دیگر آستانه 4 هزار و 800 تومانی را به راحتی پشت سر گذاشت تا در آخرین روزهای بهمن بار دیگر آشوب و نگرانی بازار ارز را فرا گیرد. سال گذشته در چنین روزهایی دلار در کانال 3 هزار و 800 تومانی مبادله میشد و روزهای سخت بازار ارز در این موقع از سال، سپری شده بود. نسبت به روزهای اواخر بهمن 95، قیمت دلار حدود 1000 تومان (معادل 26 درصد) افزایش یافته است و این بدان معناست که بازار ارز روزهای بسیار سختی را سپری میکند.
دلار یک بار دیگر آستانه 4 هزار و 800 تومانی را به راحتی پشت سر گذاشت تا در آخرین روزهای بهمن بار دیگر آشوب و نگرانی بازار ارز را فرا گیرد. سال گذشته در چنین روزهایی دلار در کانال 3 هزار و 800 تومانی مبادله میشد و روزهای سخت بازار ارز در این موقع از سال، سپری شده بود. نسبت به روزهای اواخر بهمن 95، قیمت دلار حدود 1000 تومان (معادل 26 درصد) افزایش یافته است و این بدان معناست که بازار ارز روزهای بسیار سختی را سپری میکند.
به گزارش مردم سالاری آنلاین، امروز (دوشنبه 23 بهمن) پس از این که صرافیهای بانکی قیمت دلار را افزایش دادند، قیمتها در بازار آزاد سر به فلک کشید و دوباره از 4 هزار 800 تومان بالاتر رفت. صرافیهای بانکی ابتدا برای دلار، نرخ 4 هزار و 777 تومان و سپس نرخ 4 هزار و 793 تومان را درنظر گرفتند و طبیعی بود که با این قیمتگذاری، قیمت دلار به 4 هزار و 820 تومان و حتی 4 هزار و 850 تومان برسد.
نمایندگان پتروشیمیها نیز که در روزهای التهاب بازار، نقش پررنگی در بازار آزاد ارز دارند، دلارهای خود را به قیمتهای نزدیک به قیمت بازار میفروشند و این امر مردم عادی را متقاعد کرده که قیمت دلار همین است و اگر بالاتر نرود، پایینتر هم نمیآید!
رفتار نمایندگان پتروشیمیها که به واسطه صادرات محصولاتشان دلار در دست دارند و همچنین رفتار صرافیهای بانکی حاکی از این است که نرخهای موجود در بازار آزادِ ارز، طبیعی است. تعیین نرخهای بالا توسط این بازیگران باعث شده تا مردم عادی با این انتظار که نرخ ارز بالاتر خواهد رفت، سرمایههای کوچکشان را روانه این بازار کنند. همه میدانیم که مجموع این سرمایههای کوچک، عدد بزرگی میشود.
از سوی دیگر، متولی اصلی بازار ارز، یعنی بانک مرکزی، تاکنون تنها به گفتاردرمانی و هشداردهی اکتفاء کرده و هنوز قانع نشده که باید در بازار ارز، مداخله گستردهتری انجام دهد. بانک مرکزی مدام به مردم هشدار میدهد که کسانی که دلار میخرند، ضرر خواهند کرد، چرا که قیمت ارز کاهش خواهد یافت. اما بازار هیچ نشانهای از کاهش قیمتها بروز نداده و با وضعیت فعلی بازار ارز، این سخنان، تصنعی به نظر میرسد. اگر بانک مرکزی با مداخله گستردهتر، قیمتها را پایین میآورد، خریداران عادی ارز، به این نتیجه میرسیدند که روندها قیمتها نزولی است و اگر در شرایط فعلی دلار بخرنند، حتماً متضرر خواهند شد. اما فعلاً نشانهای از این ضرر آتی در دست نیست!
در واقع، نهادهایی که دلار در دست دارند و میتوانند عرضه و تقاضا در بازار ارز را مدیریت کنند، طوری رفتار نمیکنند که در بین دلالان ارز و مردم عادیِ خریدارِ دلار، ترس از ضرر شکل گیرد. ترس از ضرر زمانی شکل میگیرد که سیر قیمتها در بازار نزولی باشد. اما در ماههای گذشته، بازار ارز دائماً سیر صعودی داشته و یکی پس از دیگری آستانههای روانی 4400 تومانی، 4500 تومانی، 4600 تومانی، 4700 تومانی و حتی 4800 تومانی را پشت سر گذاشته است. تا زمانی که سیر قیمتها واقعاً در بازار نزولی نشود، تب خرید دلار فروکش نخواهد کرد و وجود این تب نیز محرکی برای قیمتهای بالاتر خواهد بود.
دولت از سال 92 با مداخله حداقلی در بازار ارز توانست، نرخ ارز را به خوبی در بازار مدیریت کند. با این حال، جهش فعلی قیمت ارز با جهشهای پیشین تفاوت دارد و تجربه ماههای گذشته نشان میدهد که این دوره از افزایش قیمت ارز، با عرضه قطرهچکانی ارز، به پایان نخواهد رسید. مداخله حداقلی در سالیان گذشته برای مدیریت نرخ ارز کفایت میکرد، اما امسال این نوع مداخله، این سیگنال را به بازار میفرستد که قیمتهای فعلی طبیعی است و لذا میل به خرید در بازار بالا میرود.
در واقع، نوعِ وضعیتی که بازار ارز در حال حاضر گرفتار آن است با سالیان گذشته تفاوت دارد. به عنوان مثال، سال گذشته هم قیمت ارز در دی ماه بالا رفت اما در بهمن و در ادامه در اسفند قیمتها کاهش یافت و در فروردین 96 قیمتها به کانال 3 هزار و 700 تومانی بازگشت. با این حال، امسال در حالی که به اواخر بهمن ماه رسیدهایم، هیچ نشانهای مبنی بر کاهش قیمت ارز در دست نیست.
سرمایههای خُرد یک بار دیگر در راستای سوداگری در بازار ارز به کار گرفته میشوند و حل این مشکل صرفاً از طریق مداخله گسترده بانک مرکزی در بازار امکانپذیر است. احتمالاً وقتی قیمتها با مداخله گسترده نزولی شود، سوداگری و مهاجرت سرمایههای خرد به بازار ارز نیز خاتمه خواهد یافت.