شنبه و یکشنبه این هفته روزنامه کیهان چاپ نشد . دادستانی تهران، بر اساس شکایت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ، این روزنامه را دو روز توقیف کرد؛ با این حال این احتمال می رفت که این روزنامه در این دو روز چاپ شود ؛ همچنان که وقتی هیات نظارت بر مطبوعات ، بعد از تیتر زرد و مغایر با امنیت ملی کیهان ، به این روزنامه تذکر داد ، مدیران کیهان به جای عذرخواهی ، بر موضع خود پافشاری کردند و حرفها و ادعاهای عجیب و غریب و غیر منطقی کردند.
شنبه و یکشنبه این هفته روزنامه کیهان چاپ نشد . دادستانی تهران، بر اساس شکایت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ، این روزنامه را دو روز توقیف کرد؛ با این حال این احتمال می رفت که این روزنامه در این دو روز چاپ شود ؛ همچنان که وقتی هیات نظارت بر مطبوعات ، بعد از تیتر زرد و مغایر با امنیت ملی کیهان ، به این روزنامه تذکر داد ، مدیران کیهان به جای عذرخواهی ، بر موضع خود پافشاری کردند و حرفها و ادعاهای عجیب و غریب و غیر منطقی کردند.
به گزارش مردم سالاری آنلاین، چاپ نشدن دو روزه کیهان ، اگر چه به احتمال قریب به یقین دردی از کسی دوا نمی کند ؛ اما یادآور نکاتی بود:
کیهان این روزها همچون سایر نشریات چاپی با بحران مخاطب روبرو است ؛ اما درد کیهان افزون بر دیگر نشریات است ؛ روزنامه ای که زمانی نزدیک به یک میلیون تیراژ داشت و موسسه ای عریض و طویل و پر هزنیه آن را چاپ می کند ، به جایی رسیده که تیراژ فروشی کمتر از 4 هزار نسخه در سراسر کشور دارد ! برای همین هم هست که کمتر کسی از مردم عادی فهمید که شنبه و یکشنبه ، این روزنامه چاپ نشده است . این درد مزمن که اعتبار کیهان را در طی بیش از دو دهه خورده و تراشیده ، به نظر می رسد که دیگر درمان پذیر نیست . حالا دیگر کمتر کسی از اعتبار کیهان یاد می کند و در ذهن همه ، کیهان روزنامه ای است که یا گل به خودی می زند و تازه بعد از آن ، خوشحالی هم می کند ، و یا علیه مخالفان خود می تواند هر ادعایی بکند و از هر نوع بازخواستی در امان باشد .
مدتها این رفتار کیهان مورد انتقاد همه بود اما کم کم همه فهمیدند که نباید به رفتارهای کیهان اعتنایی بکنند و بر همین اساس دیگر مدتها بود که تیترها و مطالب کیهان آزار دهنده نبود ، چون اصلا دیده نمی شد اما این روزنامه ، با تیتر «شلیک موشک انصارالله به ریاض ، هدف بعدی دوبی » دیده شد ، زیرا درست در زمانی که ترامپ و متحدانش ، انگشت اتهام را به سوی ایران دراز کرده و ایران را در حمله موشکی به عربستان دخیل دانستند ، این تیتر چنین القا می کرد که حرف آنها درست است .متاسفانه توضیحات بعدی کیهان هم چنان بد بود که نتوانست از شیطنت و سوء استفاده رسانه های معاند کم کند . این موضوع نشان داد که کیهان و مدیرانش علی رغم اینکه خود را صاحب نظر در همه امور از جمله رسانه می دانند ، اما متاسفانه فاقد درک درستی از رسانه هستند و نمی دانند ، و بدتر از آن نمی توانند قبول کنند که تبعات یک تیتر ، چه می تواند باشد و تا چه اندازه به ضرر منافع ملی کشور است.
آه و ناله کردنهایی که پس از توقیف دو روزه کیهان شکل گرفت هم نشان داد که هستند کسانی که حاضرند برخلاف منافع ملی ، حاضرند برای گاف یک روزنامه سوت و کف بزنند و این روزنامه خودی را تشویق کنند ، کسانی که علی الظاهر دلسوز نظام و مردم هستند اما در این گونه اتفاقات میزان صداقتشان معلوم می شود .