ترانه عليدوستي نامي كه مي شناسيد و به آن اطمينان داريد. بازيگري كه پس از اين تعداد بازي در فيلم هاي سينمايي متفاوت،حالا يك متر است،يك معيار،يك شاخص و با كمي اغراق يك گواه بر اين كه اين فيلم حتماً ارزش تماشا كردن دارد. از بس كه در طول اين سال ها، عليدوستي خوب انتخاب كرده است وخوب درخشيده است. آن چنان خوب كه حتي اسم بسياري ازكاراكترهاي وي دراين فيلم ها هنوز در اذهان باقي مانده است. شخصيت ترانه پرنيان در من ترانه پانزده سال دارم حسن مطلعي بي نظير بود براي ورود بازيگري كه از همان آغاز نشانه هاي آشكاري از استعداد و توان بازيگري در سيما و حركات وي به چشم مي آمد. سيمرغ بلورين بيستمين جشنواره فيلم فجر را به شايستگي دريافت كرد و منتظر پيشنهادات چشمگير بعدي ماند. خوشبختانه ترانه آن قدر هوشيار بود كه به پيشنهادات پيش پا افتاده و شايد وسوسه انگيز آن زمان جواب رد بدهد و منتظر نابغه اي چون اصغر فرهادي باشد كه براي دومين فيلمش به سراغش بيايد. اين چنين بود كه با بازي در شهر زيبا و چهارشنبه سوري اصغر فرهادي، كارنامه كوچك هنري اش را جالب توجه و غبطه برانگيز ساخت. فيروزه و روحي،دو كاراكتر ظريف و در عين حال پيچيده اين دو فيلم بودند كه لغزش در ايفاي نقش آن ها مي توانست به قيمت نابودي تمام فيلم تمام شود. ترانه اما از پسش برآمد تا به شخصيت مينا در كنعان (ماني حقيقي) رسيد. شخصيتي با سني بالاتر از سن واقعي اش كه تجربه اي جالب برايش محسوب مي شد. هر چند كه اين حضور متفاوت به مذاق عده اي خوش نيامد ولي باز هم ايراد چنداني به بازي عليدوستي وارد نبود. بدون شك شاخص ترين شخصيت كارنامه عليدوستي،الي است در درباره الي. كاراكتري خاص و قابل تامل كه هرچند حضوري كوتاه در فيلم و حوادث آن دارد ولي اثرش آن چنان ماندگاراست كه تا پايان فيلم انگار هست و احساس مي شود و حتي پايان بندي فيلم را اوست كه معنا مي بخشد. انتخاب اين نقش كوتاه و بازي در اين فيلم ماندگار نيز از هوش و ذكاوت ترانه نشات مي گيرد. بازيگري كه درك درستي از فيلمنامه خوب و نقش هاي متفاوت دارد و در انتخاب نقش،منطق را فداي احساس نمي كند. اين چنين است كه حضورش در هرچي خدا بخواد (نويد ميهن دوست) و راز دشت تاران (محمد لطفعلي و هاتف عليمرداني) سوال برانگيز مي نمايد تا جايي كه نقاط ضعف اين فيلم ها را مي توان به مشكلات اجرايي و كارگرداني آن ها ربط داد. كاراكترهايي نظير مهتاب در ترديد (واروژ كريم مسيحي)، پرستو در زندگي با چشمان بسته (رسول صدر عاملي)، نيلوفر در انتهاي خيابان هشتم (عليرضا اميني)، ليلا در پذيرايي ساده (ماني حقيقي)، غزل در آسمان زرد كم عمق (بهرام توكلي)، ساناز در زندگي مشترك آقاي محمودي و بانو(روح الله حجازي)، سميرا در استراحت مطلق، ساير شخصيت هاي مهم اين سال هاي سينماي ايران هستند كه با وجود و حضور ترانه عليدوستي شكل و قوام گرفته اند. در اين ميان اما دو شخصيت ماندگار هستند كه بعيد است به اين زودي ها از خاطره ها محو شوند. رعناي فيلم فروشنده (اصغر فرهادي) و شهرزاد سريال شهرزاد (حسن فتحي). دو شخصيت ويژه و پيچيده سال هاي اخير كه با موفقيت كم نظير خود،ترانه عليدوستي را به بازيگري شاخص تر و مهم تر در اين سينما تبديل كرده اند. حالا با اكران ديرهنگام مادر قلب اتمي (علي احمد زاده) بايد ديد حضورش در اين فيلم چه جايگاهي در كارنامه پربار هنري اش پيدا مي كند.
فرهاد خالدي نيك
منتقد سینما