عربستان وبه دنبال آن بحرین، امارات، مصر، مالدیو،دولت موقت لیبی که مورد حمایت امارات است و دولت مستعفی یمن که مورد حمایت سعودیهاست؛ امروز (دوشنبه) با ادعای حمایت قطر از تروریسم و افراطیگری، مداخله در امور کشورهای عربی وتهدید امنیت ملی و پناه دادن به افراطیها رابطه خود را با این کشور کوچک قطع کردند.
عربستان وبه دنبال آن بحرین، امارات، مصر، مالدیو،دولت موقت لیبی که مورد حمایت امارات است و دولت مستعفی یمن که مورد حمایت سعودیهاست؛ امروز (دوشنبه) با ادعای حمایت قطر از تروریسم و افراطیگری، مداخله در امور کشورهای عربی وتهدید امنیت ملی و پناه دادن به افراطیها رابطه خود را با این کشور کوچک قطع کردند.
بعد از این اقدام، ارتباطات هوایی، زمینی ودریایی این 4 کشور با قطرقطع، دیپلماتهای قطری از عربستان اخراج و حتی اعلام شد که قطر ازائتلاف ضد یمنی که از فروردین 94 با حمله به یمن، مردم این کشور را بمباران و تحت فشار گرسنگی و انواع بیماریها قرار داده است، اخراج میشود.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، درهمین حال، در پی قطع رابطه محاصره قطر، قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش یافته است. در بازار لندن، هر بشکه نفت خام برنت برای تحویل در ماه اوت با ۵۶ سنت افزایش در معاملات اولیه صبح دیروز حدود ۵۰ دلار و نیم معامله شد. عربستان سعودی، امارات و بحرین در سال ۱۳۹۲ و پس از تنشها پیرامون گروههای مورد حمایت قطر در مصر و سوریه، سفرای خود را از آن کشور فراخوانده بودند.
در این میان، خبرگزاری رویترز در گزارشی نوشت که قطع مناسبات ۵ کشور عربی با قطر، وجهه بینالمللی این کشور را که قرار است در سال ۲۰۲۴ میلادی، میزبان مسابقات جام جهانی فوتبال باشد، خدشهدار خواهد کرد.
ریشههای کهنه درگیری
البته تنش بین قطر با عربستان و امارات اگر چه ریشه تاریخی ودرازمدت دارد، اما از چند روز پیش شدت گرفته بود، زمانی که سخنانی از امیر قطر در باره منطقه در رسانهها منتشرشد وطی آن وی بر خلاف سیاستهای کشورهای عربی منطقه خلیج فارس درباره حماس، سوریه، حزبالله و ایران مواردی را ذکر کرد.
این سخنان برغم آنکه بعد تکذیب شد، اما با حملات گسترده و بی سابقه رسانه ای کشورهای امارات و عربستان مواجه شد و بسان زخمیمیماند که دوباره باز شده است.
بنا به گزارش ایرنا، میتوان گفت که این کشورهای عربی با دستاویز قراردادن چنین بهانههایی درصدد تسویه حساب با دوحه برآمدهاند، زیرا آنان با قطر به دلیل میزبانی از رهبران جنبش مقاومت اسلامیحماس و در راس آنها خالد مشعل و ابومرزوق و همچنین رهبران جماعت اخوانالمسلمین و در راس آنها قرضاوی خصومتی دیرینه داشته و دارند.
ازسوی دیگر قطر همواره در طول تاریخ خود به دور از سیاستهای ترسیم شده از سوی ریاض در روابط خود با کشورهای جهان به طور مستقل سیاست خارجه خویش را در پیش گرفته است و همین امر برای آل سعود بسیار سنگین و گران آمده است. زیرا ریاض خود را برادر بزرگ سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس یعنی کویت و قطر و امارات و بحرین و عمان میداند و معتقد است که آنها باید بی هیچ قید و شرط دنبالهرو اوامرش باشند.
علاوه برموارد یاد شده به اختلاف مرزی عربستان و قطر نیز میتوان اشاره کرد. پیشینه اختلافهای مرزی دو کشور به اواسط قرن نوزدهم باز میگردد که باریکهای از زمینهای جنوبی قطررادر برمیگیرد. عربستان مدعی مالکیت بر 23 مایل از سواحل جنوب شرق قطر است و دو کشور در مورد مرزهای جنوب غربی و خلیج «سلوا» واقع در این منطقه نیز با یکدیگر اختلافات ارضی دارند. بنا بر این اختلافات مرزی میان دو کشور از خلیج «سلوا» واقع در جنوب غربی قطر آغاز و تا 'خورالعدید' واقع در جنوب خاوری قطر امتداد مییابد.
این اختلاف سیاسی و مرزی شامل اختلافات عربستان با مصر، امارات و بحرین هم میشود، ولی به نظر میرسد که این چهار کشورهم اکنون اختلافات سیاسی و مرزی خود را کنار گذاشته و با یکدیگر علیه دوحه متحد شده و تصمیم دارند تا به زانو درآمدن قطر در برابر خواستههایشان به حملات رسانه ای و سیاسی و دیپلماسی خود علیه این کشور ادامه دهند و به منظور تحت فشار قرار دادن این کشور روابط سیاسی خود را با دوحه قطع کردند و مرزهای زمینی دریایی و هوایی خویش را بر روی قطر بستند.
عربستان ازقطرمیخواهد روابط خود را با حماس و حزبالله و اخوانالمسلمین به طور کامل قطع کند و به تعهدات خود که در بیانیههای مشترک شورای همکاری خلیج فارس آنها را به امضا رسانده عمل کند از جمله ریاض مدعی است که قطر برخلاف تعهدات خود در این شورا به شهروندان سایر کشورهای خلیج فارس حق تابعیت میبخشد.
بدین ترتیب با توجه به موارد یاد شده هم اکنون هیچ امیدی به حصول پیشرفت و تحول مثبت و برقراری آتشبس در اختلافات شعلهور شده میان عربستان و قطر وجود ندارد.
ازسوی دیگرما شاهد آن هستیم که امارات درحمایت ازعربستان علیه قطر وارد اختلاف شده است و درهمین رابطه محمد بن زاید آل نهیان ولیعهد ابوظبی جمعه گذشته وارد جده شد و با سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی دیدار و گفتوگو کرد.
همچنین با توجه به سفر روزیکشنبه عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی به قاهره و دیدار و گفت وگویش با سامح شکری وزیر خارجه مصر این احتمال وجود دارد که عربستان مصر را به درون این بحران سوق دهد زیرا ریشه کن شدن اخوانالمسلمین در حال حاضر هدف مشترک دو کشور به شمار میآید.
بدیهی است جنگ رسانهای کنونی میان عربستان و امارات از یک سو و قطر از سوی دیگر به هیچ وجه همانند جنگهای رسانه ای شعله ور شده میان دو طرف در گذشته نیست زیرا این بار جنگ رسانهای روز به روز در حال شعله ورتر شدن است و تا مرز مبادله اتهامات پیش رفت و درهمین رابطه عربستان قطر را به «خیانت» به سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس و تلاش جهت ایجاد شکاف در ساختار این شورا متهم کرد.
درهمین رابطه کویت که همواره در طول تاریخ خود همچون آتش نشان آتش اختلاف شعله ور شده میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس را خاموش کرده است این بار با توجه به موارد یاد شده بعید به نظر میرسد بتواند میان دوحه و ریاض آشتی برقرار کند و این آتش شعله ور شده میان آن دو را خاموش کند.
هر کس تحرکات سیاسی و دیپلماسی مقامات کشورهای عرب ذیربط در این بحران و همچنین موج فزاینده حملات رسانه ای در صفحههای مطبوعات و پایگاههای اینترنتی و شبکههای تلویزیونی ماهواره ای و شبکههای اجتماعی را دنبال کند، درمییابد که این 'رسوایی' برملا شده پس از گذشت سالیان متمادی صرفا محصول اختلاف بر سر مرزها و گذرگاههای تجاری و یا سهمیه نفت و واکنش گذرا به برخی از موضع گیریها نیست بلکه این بار نبرد رنگ «مرگ و زندگی» به خود گرفته است و به مرحله سرنوشت ساز خود رسیده است و هم اکنون دو طرف یعنی قطر و عربستان اصل موجودیت یکدیگر را به رسمیت نمیشناسند و ریاض در همین راستا از احتمال وقوع کودتای دیگری در خاندان ال ثانی حاکم بر قطر سخن به میان میآورد.
ناظران وکارشناسان سیاسی میگویند عربستان بار دیگر در راستای تلاش قدیمیخود میخواهد جغرافیای جهان عرب را ' تصحیح ' نماید و تغییراتی در نقشه جغرافیایی کشورهای عرب ایجاد کند که در همین راستا برخی از قلمروها ممکن است حذف شوند و برخی از سرزمینها با یکدیگر ادغام شوند و برخی از امارت نشینها محو شوند و شماری از رهبران و شیوخ منطقه ناپدید شوند.
نکته جالب توجه در این میان آن است که دو طرف در حال «رسوا کردن» یکدیگر بسر میبرند و در همین رابطه از همدیگر در رسانههای گروهی خویش به عنوان «مزدور و دنباله رو اسراییل» نام میبرند که میخواهد موضوع فلسطین را به عنوان موضوع اصلی و محوری جهان عرب و اسلام در هم بشکند.
این اتهامیاست که رسانههای گروهی قطر به امارات نسبت میدهند و در همین رابطه در برنامههای تلویزیونی خود به روابط فزاینده میان ابوظبی و رژیم صهیونیستی از جمله راهاندازی خط هوایی مستقیم میان دوبی و تل اویو و گشایش سفارت رژیم صهیونیستی در ابوظبی اشاره میکنند و اینکه ابوظبی به شهرک نشینان صهیونیست اجازه داده تا بدون داشتن ویزای ورود به امارات سفر کنند.
چنین اتهامیاز سوی رسانههای گروهی سعودی نیز به قطر نسبت داده میشود و در همین رابطه به شرح نشانههای همکاری موجود میان قطر و رژیم صهیونیستی میپردازند. این رسانهها همچنین قطر را به عنوان عامل آشوب در جهان عرب با سوء استفاده از موضوع «حقوق بشر» معرفی میکنند.
هم اکنون دو طرف بحران در حال بیرون آوردن رسواییها از انبارهای سیاسی شان جهت استفاده از آنها در حملات رسانه ای کور و بی هدف خود بسر میبرند و هیچ کس نمیداند که اگر گرد و خاک این نبرد فرو بنشیند چه روی خواهد داد و این نبرد چه پیامدهای خطرناکی میتواند برای آنان به دنبال داشته باشد.
به نظر میرسد ائتلاف سعودی در حال پیاده کردن یک نقشه از پیش طراحی شده در اجلاس عربی آمریکایی تشکیل شده با حضور دونالد ترامپ در ریاض است و در واقع عربستان هم اکنون در حال تحقق بخشیدن به رویکردهای ترامپ در خاورمیانه جدید مدنظر رئیس جمهور آمریکا است و در این رابطه برای آمریکا فرقی نمیکند که امارت نشینهای جدید شکل بگیرد و یا سرزمینهایی تجزیه شوند و یا از بین بروند زیرا همه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس توسط استعمار پیر بر اساس اهداف مشخصی شکل گرفتهاند و هر آن کس که آن را به وجود آورده هم اکنون نیز میتواند قلمروهای دیگری را به وجود آورد.