انتخابات ریاست جمهوری 96 مملو بود از فراز و نشیب. تقابل شعار و برنامه ، اطعام و اکرام، تدبیر و هیجان و یأس و امید. انتخابات به پایان رسید و رئیس جمهور روحانی موفق شد برای یک دوره چهارساله دیگر سکان هدایت پاستور را به دست گیرد.
کارنامه بازیگران انتخابات ریاست جمهوری 96
1 خرداد 1396 ساعت 18:02
انتخابات ریاست جمهوری 96 مملو بود از فراز و نشیب. تقابل شعار و برنامه ، اطعام و اکرام، تدبیر و هیجان و یأس و امید. انتخابات به پایان رسید و رئیس جمهور روحانی موفق شد برای یک دوره چهارساله دیگر سکان هدایت پاستور را به دست گیرد.
انتخابات ریاست جمهوری 96 مملو بود از فراز و نشیب. تقابل شعار و برنامه ، اطعام و اکرام، تدبیر و هیجان و یأس و امید. انتخابات به پایان رسید و رئیس جمهور روحانی موفق شد برای یک دوره چهارساله دیگر سکان هدایت پاستور را به دست گیرد. اتحاد تمامیت خواهان برای تغییر وضع موجود به جایی نرسید و در نهایت با پذیرش شکست در دو انتخابات همزمان، این بازی را به اتحاد اعتدال- اصلاحات واگذار کرد. نتیجه انتخابات 96 فرصتی برای همه مهیا کرد تا به بازبینی روش ها و افکار خود همت گمارند. فرصتی شد که میزان مقبولیت اندیشه ها و شعارها به محک خواست عمومی سنجیده شود. در این امتحان ملی عده ای سربلند شدند و عده ای سرافکنده. در این گفتار نگاهی اجمالی به کارنامه بازیگران انتخابات اخیر می اندازیم.
برندگان ماندگار
مردم ایران: علیرغم تلاش جناح تمامیت خواه به پاشیدن گرد یأس و جدایی افکندن میان ملت با اهرم شعارهای متفرق ساز همچون 96درصدی و 4 درصدی، تهرانی و شهرستانی، فقیر و غنی و روستایی و شهری، مردم ایران زیر یک پرچم با حضور خود نشان دادند که گوناگونی در جامعه نه تنها تهدید نیست که فرصت است. آمارها از نقاط گوناگون کشور نشان می دهد که شعارها تاثیری در انتخاب مردم نداشته و مردم ایران با درک درست از مطالبات خود پای صندوق رأی رفته اند. راهبرد تمامیت خواهان در توزیع "کرامت صدقه ای" حتی در محروم ترین استان کشور خریدار نداشت و این پدیده مبین آگاهی روزافزون مردم از کرامت واقعی انسان و حقوق شهروندی بود.
طبقه متوسط جامعه ایران: دهه های متمادی طبقه متوسط جامعه ایران به دلیل وابستگی به دولت اثرگذاری خود را به طبقه فرودست واگذار کرده بود. این طبقه با باور نادرست از توانایی خود در اقتصاد نفتی ایران دائماً میان افسردگی و شادکامی نوسان می نمود. در دو انتخابات اخیر علیرغم تلاش گسترده تمامیت خواهان برای سوق دادن طبقه متوسط به دامان خمودی و یأس، این طبقه بر حضور اجتماعی خود و پیگیری تدریجی مطالباتش تأکید کرد. حضور طبقه متوسط ایران در انتخابات اخیر نقشه راه تمامیت خواهان را با سوال هایی اساسی مواجه کرد. حضور مسئولانه طبقه متوسط ایران نویدبخش دستیابی این بخش از جامعه ایران به درکی واقع بینانه از توان جامعه مدنی و پیگیری اصلاحات تدریجی و تقویت جمهوریت در جامعه ایران است.
رسانه های مجازی: در غیاب جامعه مدنی منسجم و شبکه حزبی قوی، فضای مجازی نقش بسیار مهمی در پیروزی تفکر اعتدال در کشور داشت. در دو انتخابات اخیر شبکه مجازی کشور به مأمنی برای اتحاد طبقه متوسط ایران مبدل شد. در دهه های گذشته کمرنگ بودن جایگاه رسانه های مکتوب و یک سویه بودن رویه اطلاع رسانی توسط رسانه های دیداری و شنیداری گردش اطلاعات آزاد را مسدود کرده بود ولی در سالهای اخیر فضای مجازی تعادلی در گردش آزاد اطلاعات مهیا کرده است. دستاورد مهم شبکه مجازی علاوه بر حفظ وضع موجود، پیشگیری از مسدود شدن بیشتر این راه اطلاع رسانی خواهد بود.
برندگان اصلی
گفتمان اعتدال: در دو دهه اخیر آیت ا.. هاشمی نماد گفتمان اعتدال بود که از هر دو گروه چپ و راست زخم خورد. ابتدا این جوانان بی برنامه مشارکت بودند که از او سمبل حکومت ساختند و انتخابات مجلس ششم را با این روش پیش بردند. الگوی رفتاری این گروه تازه به میدان آمده بعدها به کار تازه به میدان آمده های جناح راست آمد و محمود احمدی نژاد با سوار شدن بر چنین موجی به پاستور راه یافت. بعد از سال ها در دو دوره پیاپی گفتمان اعتدال گرایانه آیت ا.. بر دستگاه اجرایی نظام مسلط شد. منتقدین درون نظام دیروز آیت ا.. یا از مسیر خود بازگشتند یا در میان هم جناحی های خود بی اعتبار شدند ولی اندیشه اعتدال در رفتار رئیس جمهور وقت متجلی شده و حتی پس از درگذشت ایت ا.. به عنوان میراث او در ساختار سیاسی فعلی باقی مانده است.
حسن روحانی: حسن روحانی که با رأی 50 درصدی به ریاست جمهوری رسیده بود موفق شد کشور را از بحران های فراوان بیرون بکشد ولی خود هر روز در بحران به اداره امور می پرداخت. مخالفین او هر روز مانعی تراشیدند تا اقتصاد عقلانی و سیاست مدبرانه را به کنترل اقتصاد غیر شفاف و سیاست هیجانی درآورند. علیرغم برخی از ناهماهنگی ها در کابینه روحانی و به رغم اشکالات پیدا و پنهان در مدیریت برخی از بخش های دولت، روحانی به سلامت از بحران ها عبور کرد و موفق شد با بسیج تمام مدافعان اصلاحات تدریجی قدرتمندتر از گذشته پاستور را حفظ کند و چهار سال آینده سیاست های اصلاحی خود را ادامه دهد.
برندگان جنبی رقابت
اسحاق جهانگیری: معاون اول دولت روحانی که در دقایق پایانی نامزد انتخابات شد، موفق شد با حمایت قدرتمندانه از برنامه اصلاحات تدریجی و ایجاد کانال ارتباطی قوی میان دو جریان اصلاحات و اعتدال تصویری از یک مدیر اجرایی خلق کند که مسیر ترقی را درست پیموده و در آینده می تواند سکاندار مناسبی برای جریان اعتدال- اصلاحات باشد. هرچند قرار گرفتن جهانگیری در کانون توجهات می تواند تلاش جناح تمامیت خواه را برای تخریب نفر دوم دولت تدبیر مضاعف کند.
مصطفی هاشمی طبا: زمانی که اسامی آنان که از فیلتر شورای نگهبان گذر کرده بوند، اعلام شد، کمتر کسی گمان می کرد پدیده متفاوت انتخابات رئییس سابق سازمان ورزش کشور باشد. در پوپولیستی ترین انتخابات تاریخ ایران هاشمی طبا تنها کاندیدایی بود که از هرگونه عوام فریبی فاصله گرفت و به جای مرثیه سرودن بر ناکامی های صنعت و تولید کشور، بر حق مردم در دسترسی به کالای با کیفیت تأکید کرد. در میان وعده های شیرین، او مردم را به حقیقت تلخ ارجاع داد. به جای تأکید بر گذران زندگی در وضعیت فعلی از مسئولیت نسل ها در قبال نسل آینده گفت. نقش هاشمی طبا در گذر گفتمان اعتدال از مناظرات هیجانی، غیر قابل انکار است و امروز بسیاری از عقلای جامعه علیرغم سبد رای کوچک رییس اسبق سازمان ورزش کشور، به احترام او کلاه از سر بر می دارند.
محمدجواد ظریف: وزیر خارجه تکنوکرات ایران به دلیل نقش کلیدی در به کرسی نشاندن برجام همواره مورد نفرت ماجراجویان قرار داشت. اما در انتخاب اخیر به عنوان نماد گفتگو با دنیا که می توانست جامعه جویای آرامش و ثبات ایران را برای حضور در پای صندوق رأی قانع کند، مطرح شد. ظریف اکنون نمادی از ایران با ثبات است که می تواند با دنیا به تعامل برسد.
حسن قاضی زاده هاشمی: وزیر بهداشت روحانی همواره یکی از جنجال برانگیزترین نام ها در عرصه اجرایی بود. در درون دولت روحانی بسیاری او را پوپولیستی می دانستند که به دنبال مطرح کردن خود است. در بیرون دولت، سپیدپوشان جامعه به ویژه فعالان در عرصه خصوصی سلامت از او دلگیر بودند. دکتر حسن هاشمی برای عوام فریبان تمامیت خواه نماد وزارت سرمایه داران بود اما این انتخابات فرصت بزرگی برای سکاندار سلامت تدبیر فراهم نمود. عرصه انتخابات مشخص کرد که شمار منتقدین چشم پزشک موفق دولت روحانی بسیار کمتر از هواخواهان اوست که از طرح تحول سلامت بهره مند شده اند. هاشمی علی رغم همه جنجال ها نه تنها نقطه ضعف دولت روحانی نبود بلکه وزیر ثروتمندی بود که موفق شد بخش مهمی از فرودستان را از شعارهای دلفریب یارانه ای جدا کند و با کاهش پرداخت نیازمندان در هزینه های درمانی، بخشی از گروه هدف تمامیت خواهان را به سبد رأی تدبیر متصل سازد.
بیژن زنگنه: وزیر نفت دولت تدبیر که از روز اول با چالش مجلس در به دست گرفتن شریان اقتصادی کشور مواجه بود، نه تنها از زیر ضربات تمامیت خواهان در خصوص قراردادهای نفتی جان به در برد بلکه در نظر توده های مردم به عنوان دیپلمات نفتی که توانست سهم ایران از بازار نفت را احیاء کند پذیرفته شد. زنگنه با حضور در فیلم انتخاباتی رئیس جمهور چهره ای مورد اعتماد رئیس دولت و تکنوکرات محبوب مردم از خود به نمایش گذاشت.
بازندگان در خاک نشسته
جریان تمامیت خواه: جریان تمامیت خواه نه تنها در این رقابت نتوانست به پاستور راه یابد بلکه تصویری مبهم و بدون ضابطه از خود در ذهن مردم ایجاد کرد. جریان تمامیت خواه که سال ها خود را پایبند اصول معرفی می کرد با وارد کردن مبتذل ترین خواننده پاپ ایران به برنامه انتخاباتی نامزدی که شهیر به انعطاف ناپذیری در مقابل موسیقی بود، عدم تعادل در رسیدن به قدرت و حفظ بنیادهای فکری اش را به نمایش گذاشت. همچنین اتخاذ راهبرد پوپولیستی توسط جناح تمامیت خواه نه تنها تسهیل گر ورود این گروه به پاستور نشد بلکه چهره پوپولیسم مبتذل ایرانی را در بطن سنتی ترین جریان سیاسی کشور رونمایی کرد. برون ده انتخابات ایجاب می نماید که تمامیت خواهان برای حفظ سبد رای خود در آینده ناگزیر به شفافیت بیشتر در برنامه های خود باشند که چنین رویکردی با ذات این جریان سیاسی بیگانه است.
رسانه ملی: به نظر می رسد که رویه مشهور جامعه ایران چنین است که هرجناحی که مورد لطف رسانه ملی قرار گیرد، روگردانی مردم را به جان خریده است. حمایت آشکار و نهان صدا و سیما از جریان تمامیت خواه در شرایطی که این رسانه در مقابل رسانه های مجازی تضعیف شده است، از یک سو به ناکامی تمامیت خواهان و از سوی دیگر به فاصله بیشتر مخاطبین و این رسانه منجر شده است.
بازندگان اصلی
سید ابراهیم رئیسی: تولیت آستان قدس که رویای ترقی در سر می پروراند با شکست در این انتخابات از گردونه پیشرفت خارج شد و امید رسیدن به آرزوهایش به یأس مبدل گشت. ابراهیم رئیسی که با دعوت گسترده تمامیت خواهان وارد انتخابات شده بود، فرصت خوبی فراهم کرد که زندگی پرتنش قضایی خود را زیر نور داوری ملت قرار دهد. هرچند رئیسی موفق شد که با یکپارچه کردن سبد رأی تمامیت خواهان کسب برخی آراء ناراضی خود را رقیب جدی معرفی کند، شکست از روحانی برای رئیسی که هرگز به دنیای انتخابات پا ننهاده بود ضربه ای مهلک تلقی می شود. شاید بدترین بخش انتخابات برای او تحمل نقدهای تندی بود که از جایگاه قضایی او و اقتصاد غیر شفافی می شد که تولیتش به دست مدعی دولت شفاف بود.
محمدباقر قالیباف: سردار- شهردار قالیباف که سال ها آرزوی رسیدن به پاستور را در سر می پروراند با تغییر در روش انتخاباتی خود و با ساخت کپی درجه چندم از پوپولیست مهرورز نه تنها این آرزو را محقق نکرد بلکه علی رغم انصراف اجباری لحظه آخر به نفع رئیسی نتوانست دل جناح تمامیت خواه را به دست آورد. حال باید دید پس از خروج از شهرداری آیا تمامیت خواهان سکان بخشی از تیول خود را به شهردار مدعی تهران می سپارند؟
بازندگان جنبی
مصطفی میرسلیم و حزب موتلفه: نماینده حزب بازار سنتی با ورود به انتخابات باعث شد که وزن واقعی جریان سیاسی بازار در سپهر سیاسی امروز ایران مشخص شود. حزب موتلفه که بر خلاف دوران طلایی خود که سکاندار جناح تمامیت خواه بود، در میان تمامیت خواهان تازه به میدان آمده به حاشیه رانده شده لذا تصمیم گرفت به موازات جریان انحصار به رقابت انتخاباتی ورود کند. در نهایت کسب آراء بسیار پایین و تصویر کاندیدای بی برنامه و حاشیه ای، دستاورد ضعیف حزب پر ادعا موتلفه و نماینده مغرورش در این میدان بود.
محمود احمدی نژاد: رئیس جمهور پیشین ایران که خود را تنها منجی جناح تمامیت خواه می دانست با ورود به انتخابات و پذیرش رد صلاحیت شورای نگهبان نه تنها خط بطلانی بر حضور سیاسی خود در آسمان سیاست ایران کشید بلکه تمامیت خواهان را در دست انداز توجیه حمایت دیروز خود از رئیس مهرورز اسیر کرد. احمدی نژاد که همواره علاقمند به حضور در مقابل دوربین هاست این بار خیلی زود به پشت صحنه منتقل شد ولی حضورش خاطرات همراهی جناح انحصارطلب با هشت سال ویرانه های پوپولیسم بی برنامه را زنده کرد.
دکتر محمود هادی پور دهشال
کد مطلب: 70420