مناظره دوم با مناظره اول اندکی متفاوت بود. به نظرم بهتر است مجری برنامه سوالی مطرح نکند. چون کاندیداها، همان حرفی را که دلشان می خواهد می زنند و چندان کاری ندارند که چه سوالی مطرح می شود.
آنالیز مناظره دوم کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری
مناظره دوم به نفع چه کسی تمام می شود؟
15 ارديبهشت 1396 ساعت 23:15
مناظره دوم با مناظره اول اندکی متفاوت بود. به نظرم بهتر است مجری برنامه سوالی مطرح نکند. چون کاندیداها، همان حرفی را که دلشان می خواهد می زنند و چندان کاری ندارند که چه سوالی مطرح می شود.
مناظره دوم با مناظره اول اندکی متفاوت بود. به نظرم بهتر است مجری برنامه سوالی مطرح نکند. چون کاندیداها، همان حرفی را که دلشان می خواهد می زنند و چندان کاری ندارند که چه سوالی مطرح می شود. این روند را در مناظره دوم، محمدباقر قالیباف با اتهام زنی به وزیر آموزش و پرورش آغاز کرد و بقیه هم کم و بیش، همان راه را رفتند. سه نفر، بیشتر و دو نفر هم کمتر! وقتی مجری برنامه، وظیفه اش صرفا نگه داشتن وقت باشد و بیننده، او را شبیه کورنومتر ببیند، بیش از این نمی توان انتظار داشت که کاندیداها در چارچوب موضوع سخن بگویند. اما از منظری دیگر، در مناظره دوم، قالیباف همان قالیباف هفته گذشته بود. او باز هم آمده بود صرفا حمله کند. اما این بار چندان موفق نبود. دلیلش این بود که بر خلاف مناظره اول، اسحاق جهانگیری و حتی حسن روحانی، چندان او را مخاطب قرار ندادند و اتهام زنی هایش – به جز مورد اول که با پاسخ صریح جهانگیری مواجه شد – همگی به سنگ خورد. روحانی و جهانگیری سعی کردند در زمین طراحی شده توسط قالیباف بازی نکنند و این امر اگرچه موجب شد شور و حال این مناظره کمتر از قبل باشد، اما از طرفی از سوق دادن مناظره به فضای احساسی که قالیباف بیش از دیگران طالب آن است جلوگیری به عمل آمد. جهانگیری، بر خلاف مناظره اول موفق نبود و این بار او در سایه حسن روحانی قرار گرفت. اعلام مواضع جهانگیری با خواندن متن از روی کاغذ، چندان به مذاق مخاطب خوش نیامد. چراکه جهانگیری را در مناظره اول، در گفت و گوی ویژه خبری و در برنامه با دوربین، بسیار مسلط شناخته بودند و روخوانی از متن، برای فرد مسلطی چون جهانگیری، مثبت نبود و حتی بر خلاف انتظار خودش از مناظره ها بود که پس از برنامه قبل اعلام کرده بود : مناظره باید جان دارتر باشد. اما جهانگیری این بار هم نقطه اوج داشت. وقتی بار دیگر خود را کاندیدای اصلاح طلبان معرفی کرد و از سید محمد خاتمی به عنوان نظریه پرداز گفت و گوی تمدنها نام برد. روحانی بی تردید بهتر از جهانگیری بود. او از همان ابتدا با گلایه از حمله به فرزند شهید مطهری در دانشگاه شیراز و گلایه از عدم پخش ربنای شجریان از صداوسیما، نشان داد این بار با دست پر تری آمده است. پاسخ های صریحی داد و مواضع صریحی گرفت. اما در دام سوالات هجومی قالیباف و رئیسی نیفتاد. ابراهیم رئیسی تلاش کرد در مناظره دوم از زیر سایه قالیباف خارج شود که تا حدی موفق بود. او صریح تر به دولت فعلی حمله کرد تا نشان دهد چندان تفاوتی با قالیباف ندارد. همانگونه که پس از مناظره اول هم نوشته بودم، قالیباف هر آنچه داشت در مناظره اول رو کرد تا خود را کاندیدای اصلی اصولگرایان معرفی کند و به همین دلیل حرف تازه ای برایش نمانده است. بنابراین سکون نسبی قالیباف و ذکاوت روحانی و جهانگیری برای واردنشدن به بازی قالیباف، نقش او را از رئیسی هم کمرنگتر کرد. مصطفی میرسلیم در این مناظره ضعیفتر بود. انتقاداتش نسبت به دولت تندتر شده بود و به همان نسبت، بی پایه تر. بویژه جایی که از نقش نداشتن برجام در توسعه پارس جنوبی سخن گفت یا بر ضرورت آزادی رسانه ها تاکید کرد که مغایر با سخنان او در دورانی است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که سخنش امروز در شبکه های مجازی دست به دست می شد. میرسلیم هنوز نتوانسته پایگاه رای خود را از حامیان موتلفه گسترده تر کند. مصطفی هاشمی طبا خود را به طیف اصلاح طلب نزدیکتر کرد. او اگرچه همواره یک مدیر میانه رو و فراجناحی بوده، اما در مناظره دوم، وارد همان نقشی شد که علی اکبر ولایتی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ ایفا کرد. هاشمی طبا بارها از دولت فعلی دفاع و از دولت قبل انتقاد کرد. این بار هم با طمانینه و تا حدی علمی سخن گفت تا با آرامش خود، تاثیرگذاری سخنش را افزایش دهد. عملکرد هاشمی طبا شاید رای او را افزایش ندهد، اما می تواند در افزایش آرای سبد روحانی تاثیرگذار باشد. مناظره دوم کاندیداها، برنده نداشت، اما روند مناظره به گونه ای بود که در نهایت به سود روحانی خواهد بود. چراکه روحانی مسلط تر از قبل عمل کرد، با زبان آمار با مردم سخن گفت و در دام بازی کاندیداهای رقیب نیفتاد. آرای سبد روحانی، اگر در مناظره امشب بیشتر هم نشده باشد، مواضع منطقی او می تواند زمینه ساز افزایش آرای او در روزهای آتی باشد. حمیدرضا شکوهی
کد مطلب: 69435