نخستین برنامه تبلیغاتی محمدباقر قالیباف برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم که پنجشنبه شب ساعت ۲۲ به صورت ضبط شده از شبکه اول سیما پخش شد، به ۴۵ دقیقه تخریب دولت تبدیل شد تا این پرسش را در افکار عمومی ایجاد کند که آیا قالیباف حق دارد دولت فعلی را که در عرصه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری حضور دارد و رییس این دولت، رقیب انتخاباتی اوست، در برنامه های تبلیغاتی خود تخریب کند؟
نخستین برنامه تبلیغاتی محمدباقر قالیباف برای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم که پنجشنبه شب ساعت ۲۲ به صورت ضبط شده از شبکه اول سیما پخش شد، به ۴۵ دقیقه تخریب دولت تبدیل شد تا این پرسش را در افکار عمومی ایجاد کند که آیا قالیباف حق دارد دولت فعلی را که در عرصه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری حضور دارد و رییس این دولت، رقیب انتخاباتی اوست، در برنامه های تبلیغاتی خود تخریب کند؟
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، قالیباف با شعارهای عجیب و وعده های موهوم و غیرعملی به عرصه انتخابات وارد شد که صاحبنظران اقتصادی بی طرف، آنها را زیر سوال برده اند و حتی به کنایه، قالیباف را به خاطر طرح این وعده های عجیب و غریب، پیامبر اقتصاد ایران ! لقب داده اند. به همین دلیل طبیعی بود که انتظار از قالیباف این باشد که در برنامه های تبلیغاتی خود از صداوسیما درباره این وعده های عجیب توضیح دهد. اما او روش دیری را انتخاب کرد.
پنجشنبه شب، به عینه دمیده شدن روح محمود احمدی نژاد را در کالبد محمدباقر قالیباف دیدم. همانگونه که احمدی نژاد در سال ۸۴ دولت مستقر را زیر سوال می برد و در سال ۸۸، در غیاب رقبای انتخاباتی خود، به تخریب آنها می پرداخت، قالیباف هم در اولین برنامه تبلیغاتی خود همین مسیر را طی کرد تا نشان دهد از نظر رفتارهای سیاسی – انتخاباتی، تفاوتی با احمدی نژاد ندارد. او در این برنامه، بارها و بارها به دولت فعلی و شخص رییس جمهور حمله کرد و حتی با جملاتی عجیب، بارها و بارها – تاکید می کنم، بارها و بارها – این جمله را تکرار کرد که دولتمردان فعلی می گویند نمی توانیم و نمی شود، اما دولت مردم – نامی که او برای دولت احتمالی خود برگزیده است – می تواند و می شود. او بدون آنکه به این نکته توجه کند که سخن گفتن درباره رقیب انتخاباتی، در غیاب رقیب که فرصت دفاع از خود ندارد، مصداق تخریب رقیب و یک عمل غیراخلاقی است، بارها و بارها این حرکت را در برنامه ۴۵ دقیقه ای خود تکرار کرد تا یاد احمدی نژاد را دوباره زنده کند. احمدی نژاد هم در سال ۸۸، به تخریب رقیب انتخاباتی خود در غیاب آنها می پرداخت تا عملی غیراخلاقی را به نام خود ثبت کند. اما حالا قالیباف هم پا جای پای او گذاشته است. نه فقط در تخریب رقبای غایب، بلکه در طرح وعده های پوپولیستی و عجیب و غریب. اما دلیل این رفتارهای قالیباف چیست؟
قالیباف برای سومین بار کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده است. پس از دو بار ناکامی در انتخابات سالهای ۸۴ و ۹۲، شکست قالیباف در این دوره، ضربه بزرگی به او خواهد زد و سه بار ناکامی در جلب آرای عمومی، می تواند او را برای سالهای طولانی، از حضور در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری محروم کند. به همین دلیل قالیباف هر آنچه در چنته داشته رو کرده و طرح وعده های عجیب و غریبی همچون ایجاد ۵ میلیون شغل یا دو و نیم برابر کردن درآمد و افزایش یارانه و پرداخت کارانه به بیکاران را می توان در همین راستا ارزیابی کرد. او البته در این برنامه تبلیغاتی خود، هیچ برنامه ای برای عملیاتی کردن وعده های خود ارائه نداد و مشخص نیست این وعده ها چگونه عملی خواهد شد. او ترجیح داد بارها و بارها، از فقر و بیکاری و گرانی سخن بگوید، بدون آنکه توضیح دهد در چهار سال اخیر، اوضاع اقتصادی کشور بر مبنای شاخص های بین المللی، بهبود یافته است. هر جا هم که بیان دلسوزی های او برای جوانان بیکار و مردم دچار مشکلات اقتصادی تکرار می شد، در انتها به تخریب دولت منجر می شد و این جمله عجیب که دولت فعلی می گوید نمی تواند ولی ما می گوییم می توانیم!
از مبنای تقابل ۹۶ درصد مردم با ۴ درصد دیگر از مردم در سخنان قالیباف هم عبور می کنیم چراکه مشخص نیست این تقسیم بندی عجیب، اصولا چه مبنایی دارد. هرچند که مصرفش مشخص است : مصرف انتخاباتی!
قالیباف پنجشنبه شب نشان داد که اولا حرمتی برای رقیب قائل نیست و قصد دارد به هر قیمتی رییس جمهور شود، حتی به قیمت تخریب رقیب – دولت فعلی – در غیاب دولتمردانی که فرصت پاسخگویی ندارند. ثانیا هیچ برنامه عملی و مدونی برای عملی کردن شعارهای پوپولیستی خود ندارد و برای رییس جمهور شدن صرفا به طرح وعده های دهان پرکن و ایجاد دوقطبی قالیباف – روحانی، اید با امید به کناره گیری سید ابراهیم رئیسی چشم دوخته است.
حمیدرضا شکوهی