با نزدیک تر شدن هرچه بیشتر به آخرین ساعات از فرصت پنج روزه ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو و نام نویسی بیش از 800 نفر در وزارت کشور، بارزترین نکته ای که در این کارزار قابل مشاهده بود، تبدیل شدن یکی از مهم ترین اتفاقات سیاسی کشور به عرصه ای برای تفریح و تمسخر از سوی یک عده، و از سوی دیگر پشت پا زدن به تشکیلات سیاسی از سوی برخی سیاستمداران بود. دو سر یک پیوستار که هر دو، قدرت و عظمت یکی از مهم ترین مظاهر دموکراسی در کشور را به جد تهدید می کند.
با نزدیک تر شدن هرچه بیشتر به آخرین ساعات از فرصت پنج روزه ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو و نام نویسی بیش از 800 نفر در وزارت کشور، بارزترین نکته ای که در این کارزار قابل مشاهده بود، تبدیل شدن یکی از مهم ترین اتفاقات سیاسی کشور به عرصه ای برای تفریح و تمسخر از سوی یک عده، و از سوی دیگر پشت پا زدن به تشکیلات سیاسی از سوی برخی سیاستمداران بود. دو سر یک پیوستار که هر دو، قدرت و عظمت یکی از مهم ترین مظاهر دموکراسی در کشور را به جد تهدید می کند.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، آمارهای رسمی حاکی از ثبت نام بیش از 800 نفر در پایان چهارمین روز از مهلت پنج روزه نام نویسی در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری است. این در حالی است که بسیاری از ثبت نام کنندگان، آشکارا صلاحیت نشستن بر کرسی ریاست قوه مجریه کشور را ندارند و از سوی دیگر بسیاری با قصد تفریح و تمسخر یکی از مهم ترین مظاهر دموکراسی و جمهوریت نظام پا به وزارت کشور گذاشتند. نکته قابل توجه دیگر عدم توفیق بخش قابل توجهی از جامعه سیاسی ایران در تن دادن به تشکیلات حزبی است. در قانون اساسی کشور، مشخصا بر لزوم تعدد و البته کارآمدی احزاب تاکید شده و بعضا نکات مثبتی در فعالیت حزبی نیز رخ داده است. برای مثال، در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 با کناره گیری محمدرضا عارف و حمایت همه جانبه اصلاح طلبان از کاندیداتوری حسن روحانی، یکی از مثبت ترین فعالیت های حزبی در سال های اخیر رقم خورد. همچنین در آخرین انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز، عملکرد دقیق و روشن حزبی اصلاح طلبان به خصوص در پایتخت، منجر به کسب کرسی های سیاسی و پیشرفت جامعه به سوی وحدت شد. با این حال هنوز کارکرد و میزان تأثیرگذاری فعالیت حزبی در ایران نفوذ چندانی در تمام لایه های سیاسی کشور نداشته است.
برخلاف کارکرد فلسفه ایجاد احزاب که شنیدن تمام صداها و خواسته های افکار موجود در جامعه است، در سال های اخیر وجود چندصدایی سیاسی مترادف با تفرقه شده و عملا تلاش می شود تا نقش منفعت طلبی حزبی به انزوا کشیده شود. در واقع آن چه هنوز در جامعه سیاسی ایران جا نیفتاده، رفتار سیاسی مسالمت آمیز در عین اختلاف نظرهای ایدئولوژیک است. به همین خاطر خروجی قوت نگرفتن احزاب در ایران، منجر به بروز رویدادهایی مانند ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو می شود. عدم وجود بستر جذب استعدادهای سیاسی در سطح کلان و همچنین عدم پرورش نیروهای جوان سیاسی از سوی قاطبه احزاب منجر به حذف صورت مساله و پیشرفت به سوی رفتارهای انفرادی شده است. البته تاکید اصلاح طلبان بر ورود 50 درصدی زنان و جوانان در انتخابات شوراها، نمونه ای مثبت از نگاه به آینده توسط احزاب است و در باقی حزب های موجود نیز، شاخه شاخه شدن بدون وجود شورای مرکزی هدفمند و همچنین عدم تمایل به کنار رفتن از کرسی های قدرت، میان مردم و احزاب شکافی جدی و قابل تأمل ایجاد کرده است. در واقع آن قدر فعالیت احزاب در ایران برای مردم ناشناخته مانده که بسیاری گمان کرده اند می شود بدون سابقه سیاسی یا ورود به مجامع حزبی، به سمت کسب مناصب سیاسی کشور حرکت کرد.
مضاف بر این، به نظر می رسد برخی سیاستمداران نیز درک درستی از عملکرد احزاب ندارند. زمانی که مقرر شد جناح راست سیاست کشور قدمی در راه وحدت میان اصولگرایان و جمع کردن شاخه های پراکنده موسوم به اصول گرایی بردارد، با عدم تمکین چهره های شاخص موجود رو به رو شد و حتی تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب، عملا پیش از پا گرفتن به پایان کار خود رسید. در انتخابات پیش رو، نمونه های اندکی از فعالیت حزبی با ساز و کار مشخص دیده شد. اصلاح طلبان که در سال های اخیر کارنامه درخشانی از فعالیت حزبی متمرکز و هدففمند را ثبت کرده اند، این بار نیز رویکرد مشخصی دارند. حمایت از دکتر حسن روحانی و شاید در صورت نیاز ورود کاندیدای پوششی. حزب موتلفه، یکی از شاخه های متعدد اصولگرایی نیز با معرفی مصطفی میرسلیم به انتخابات ورود پیدا کرد. همچنین مصطفی کواکبیان دبیر کل حزب مردم سالاری و نماینده اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی نیز در چهارمین روز از مهلت ثبت نام به وزارت کشور رفته و اقدام به نام نویسی کرد. نکته قابل تأمل ورود کواکبیان این جاست که فارغ از رفتار یکپارچه اصلاح طلبان در مناسبات سیاسی اخیر، کواکبیان با پرداخت به ساز و کار حزبی خود به صحنه آمد و سعی در جا انداختن مفهوم عملکرد حزبی دارد. در نقطه مقابل ابراهیم رئیسی که برای بسیاری از مردم چهره سیاسی کارآمد و در صحنه ای به حساب نمی آمد، با ساز و کار جمنا در فضای سیاسی ایران جان دوباره گرفت؛ اما در بدو ورود به عرصه انتخابات، علی رغم استقبال از حمایت جمنا ادعای ورود مستقل کرد.
در مجموع به نظر می رسد جامعه سیاسی ایران، راه دشواری برای جا انداختن مفهوم تحزب و رفتار سیاسی حزبی پیش روی خود دارد. از طرفی با اصلاح قانون انتخابات و ایجاد فضای دیده و شنیده شدن افرادی که تمایلات و استعدادهای احتمالی سیاسی دارند، می توان مظاهر دموکراسی و بزنگاه های سیاسی کشور را از تبدیل شدن به یک تفرجگاه سیاسی و در مزان تمسخر قرار گرفتن رهایی بخشید و از همه مهم تر، با بروز رفتارهای صحیح حزبی، چندصدایی دیگر معنای تفرقه و تهدید امنیت ملی نخواهد داد؛ همان طور که قانون اساسی نیز با همین نگاه به وجود تعدد احزاب تأکید کرده است.
علیرضا مهدوی طهرانی