پوستر سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در حالی رونمایی شد که به یاد کارگردان فقید سینمای ایران علی حاتمی؛ تصویری از او بر آن نقش بسته است. به همین بهانه؛ یادداشت حاضر نیم نگاهی دارد به فضای فکری و فرهنگی کارگردان سینما و تاتر ایران؛ زنده یادعلی حاتمی.
نمایش گره های تار و پودِ فرهنگ ایرانی در آثار علی حاتمی
6 بهمن 1395 ساعت 19:40
پوستر سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در حالی رونمایی شد که به یاد کارگردان فقید سینمای ایران علی حاتمی؛ تصویری از او بر آن نقش بسته است. به همین بهانه؛ یادداشت حاضر نیم نگاهی دارد به فضای فکری و فرهنگی کارگردان سینما و تاتر ایران؛ زنده یادعلی حاتمی.
پوستر سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در حالی رونمایی شد که به یاد کارگردان فقید سینمای ایران علی حاتمی؛ تصویری از او بر آن نقش بسته است. به همین بهانه؛ یادداشت حاضر نیم نگاهی دارد به فضای فکری و فرهنگی کارگردان سینما و تاتر ایران؛ زنده یادعلی حاتمی.
علی حاتمی به حق یکی از معدود افرادی است که در صنعت فیلم سازی ایران صاحب سبکی متفاوت است، سبکی که فقط در دیالوگ ها و نوشته های او تجلی پیدا می¬کند. فیلم های علی حاتمی در ظاهر متعلق به سه نسل اخیر است اما به واقع فیلم های تاریخی او از جمله کمال الملک یا سریال هزاردستان، بر فراز آسمان این صنعت پرواز می¬کنند زیرا در اصطلاح بی زمان و بی مکان هستند و در بازه ی زمانی خاصی محبوس نشده اند. خوش ساخت بودن و به تصویر کشیدن وقایع با بازنمایی لفظی و بصری قوی از عهده کارگردان، مولف و هنرمندی چون او بر می¬آمد. ساخت فیلم های تاریخی که بتوانند علاوه بر واقع گرایی و انتقال فحوای جریانات آن زمان، با استفاده از حالات و انعطاف پذیر کردن چهره بازیگران اینچنین تاثیرگذار باشند کاری است بسیار دشوار و هنرمندانه. در فیلم کمال الملک دیالوگی که از زبان مظفرالدین شاه نقل می¬شود که " همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید " نشان از آشفتگی و افسارگسیختگی زمان خود دارد که کارگردان با استادی و زیرکی در جمله ای آن را خلاصه و به تماشاگر منتقل می¬کند. (که البته در تمام آثار او چنین دیالوگ های خاصی به چشم می¬خورد) در این آثار رنگ ها نیز با وسواس خاصی انتخاب شده اند که حس جاری بودن زندگی را منتقل می¬کنند.
آثار دیگر او که در فضایی ایرانی و خانوادگی غوطه ور است پیوندهای اجتماعیِ ایرانی را به نمایش می¬گذارد که با الهام از ضرب المثل ها و خصلت هایی که صرفا ایرانی هستند رنگ و بوی منحصر به فردِ بومی را به آنها می¬دهد. چیره دستی علی حاتمی برای به تصویر کشیدن باورهای اجتماعی مردم کشورش خاص و یگانه است، روایتگری فیلم ها با استفاده از گویش های آشنا، کوچه بازاری و نمادهایی که با تلفیق پیوندهای عاطفی ساخته شده است فضایی عامیانه و خوش ساخت را پیش چشم تماشاگر می¬گستراند که ذهن او را با فرهنگی آشنا مواجه می کند و او می¬تواند با خاطری جمع؛ گوش و چشمش را به آثار علی حاتمی بسپرد زیرا آنجا که آشنایی و قرابت تا این حد پیش می¬رود تماشاگر نگرانی و تردیدی برای تماشای ادامه ی فیلم نخواهد داشت .
در فیلم های علی حاتمی واژه ها و جملاتی به کار برده شده اند که معانی را جابجا و متراکم و با ماهیتی سحرآمیز به اعماق ذهن تماشاگر نفوذ می¬کنند. آنجا که در فیلم " مادر" و در آن آشفتگی خانواده، دیالوگ منحصر به فرد " تلخی با قند شیرین نمیشه، شب رو باید بی چراغ روشن کرد" یا " خورشید دم غروب، آفتاب صلوة ظهر نمیشه " گوش و ذهن تماشاگر را به چالش می¬کشد، چالشی که علی حاتمی و فیلم هایش را این طور نافذ و ماندگار می¬کند. مادر با آن اندام خمیده و آرامش و صبوری که سمبل مادران ایرانی است تضاد و تعارض های خانواده را با مرگ خود به پیوندی ظریف و شیرین مبدل می¬کند و این انسجام بخشی؛ از جمله نمادهایی است که به تکرار در آثار این کارگردان بزرگ دیده می¬شود.
علی حاتمی فقید، با استفاده از دو اهرم هویت فعلی و هویت گذشته جامعه به رویاهایش عینیت بخشید و سینمای ایران را به اندازه ی هنر خودش غنی و پربار کرد. یاد این هنرمند ارزنده گرامی و مانا باد.
ساغر شمسی
کد مطلب: 66043