بچههای خوبی باشید. از سمت راست حرکت کنید. زرنگ بازی از خودتان در نیاورید. در آسانسور با تلفن حرف نزنید.
گفت و گو با صاحب یک کانال تلگرامی
جایی برای آموزش فرهنگ و حقوق شهروندی
31 شهريور 1395 ساعت 15:43
بچههای خوبی باشید. از سمت راست حرکت کنید. زرنگ بازی از خودتان در نیاورید. در آسانسور با تلفن حرف نزنید.
بچههای خوبی باشید. از سمت راست حرکت کنید. زرنگ بازی از خودتان در نیاورید. در آسانسور با تلفن حرف نزنید.
این حرفها را بارها از زبان این و آن شنیدهایم اما آنقدر گوشمان بدهکار نبوده که، حالا بعد از چند سال برای رعایت خیلی از این اتفاقهای بدیهی کمپین راه میاندازیم! یکی از کانالهای تلگرامی که هدفش رعایت همان چیزهای کوچک است اما بدون راه انداختن کمپین دارد کارش را انجام میدهد، جایی است به نام «کانال شهروند بهتر». این کانال از خیلی کانالهای تلگرامی عضو کمتری دارد اما جنجالی که سر موضوع اهمال پزشکی در درمان عباس کیارستمی به پا کرد و برای یکی از هنرپیشههای مشهور دردسرساز شد، باعث شد تا سراغ این کانال و مدیرش برویم. کانالی که محتوایش را هژیر مافیزاده یک مرد ۴۰ ساله به صورت صوتی و تصویری تولید میکند.
ماجرای این کانال چه بود؟
کانال «شهروند بهتر» را یک درد همگانی شکل داد. هژیر مافیزاده که این کانال را ساخته، درباره این درد کانالساز میگوید: «یکسری اتفاقهای تلخ کوچک وجود دارد که از بس در اطرافمان زیاد شده، آنها را نمیبینیم. از روی خط عابر نمیگذریم و عین خیالمان نیست. در اتوبوس، تلفن به دست فریاد میزنیم. انگار نه انگار. این اتفاقها بد و آزاردهنده هستند اما چون به آنها عادت کردهایم، حوصله نداریم تغییرشان بدهیم. اگر هم به عنوان یک شهروند به دیگری اعتراض کنیم که آقاجان، در خیابان آب دهان نینداز، زمین و زمان را به هم میدوزد که، مگر فلان مسوول آدم خوبی است که من آب دهانم را قورت بدهم!؟ بعضی وقتها ماجرا آنقدر پیچیده میشود که برای یک سری مسایل ساده و پیشپاافتاده باید کمپین تشکیل بدهیم. این مشکلات کوچک مرا آزار میدادند و همیشه دنبال راهی بودم که بتوانم حرفم را به گوش دیگران برسانم.»
تب کانالهای تلگرامی که داغ شد، هژیر هم یک کانال برای خودش ساخت. چون میدید که کانالهای تلگرامی و محتوایشان بینندهی خیلی زیادی دارد. پیامهای این دنیای مجازی خیلی زیادتر از بسیاری مواقع دیگر دست به دست شده و دیده میشود. کانال «شهروند بهتر» با انگیزهی حرف زدن دربارهی بدیهای اجتماع در ۲۲ آذر ۹۴ متولد شد. محتوای این کانال از همان اول کار خاص بود و به صورت صوتی منتشر میشد. بعدها به این محتوای خاص، ویدیو هم اضافه شد تا اعضا راحتتر با آن ارتباط برقرار کنند.
کانالی که مافیزاده ساخت از اول قرار بود خیلی از پیشفرضهای ما را بههم بریزد. «اولین پست کانالم، یک پست نوشتاری بود. در آن پست هدفم را توضیح دادم و گفتم، ما آدمهای عجیبی هستیم. وقتی به ما میگویند، بچه خوبی باش، از چراغ قرمز رد نشو یا فلان آداب معاشرت را رعایت کن، دو کار انجام میدهیم. یا شانه بالا میاندازیم و میگوییم، هروقت فلان مسوول مملکت کارش را درست انجام داد و همه پشت چراغ ایستادند، ما هم اینکار را میکنیم یا اینکه پای تمدن کهن ایرانی را پیش میکشیم و بهانه میآوریم که گنجینهای را از دست دادهایم و چون نمیتوانیم آن را به دست بیاوریم، پس از چراغ قرمز هم رد میشویم. من کار مذهبی، سیاسی و اعتقادی بلد نیستم. فقط این را خوب میدانم که اگر شما در خیابان آب دهان میاندازید ربطی به اخبار اختلاس ندارد. کار من این است که بدیهای جامعه را به روی خودمان بیاورم و بگویم، آقا دست توی بینیات نکن. در کانال من تعریف و تمجیدی وجود ندارد. همه میدانند که ایرانی مهماننواز است. این یک ویژگی خیلی خوب هم هست اما دلیل نمیشود که بدیها را نبینیم. »
یک ناشی در تلگرام
هژیر مافیزاده زمانی که میخواست کانالش را راه بیندازد، هیچ توانایی خارقالعادهای نداشت. تلفن همراهش هوشمند بود اما نه در حد دنگ و فنگهای تلگرامی. او هنوز هم در تمام شبکههای مجازی فعالیت جدی ندارد. در اینستاگرام و آپارات هم هست اما تمرکز اصلی را روی تلگرام گذاشته. «اول از همه ۲ هزار نفر از دوستان خودم را به کانال اضافه کردم. هنوز چیز زیادی از کانال تلگرامی نمیدانستم. بلد نبودم چطور باید صدا را ضبط کرد و مدتش باید چقدر باشد. سر فرصت ۵ دقیقه تمام حرف میزدم. هر چند روز یکبار پست میگذاشتم که مردم سرگیجه نگیرند. بعدتر فهمیدم، اگر زیاد حرف بزنی، کسی تو را نمیشنود. به همین دلیل از دوستانم کمک گرفتم و فهمیدم که باید کمتر حرف بزنم.»
مدتی که گذشت، وقتی از عضو تازه خبری نشد، هژیر به فکر افزایش تعداد اعضای کانالش افتاد، فکری که برایش در مجموع حدود ۵ میلیون تومان آب خورد: «کمی در اطرافم جستوجو کردم و متوجه شدم که میشود اعضای تلگرام را خرید و فروش کرد. مثلا هزار ممبر را به قیمت ۳۰۰ هزار تومان به تو میفروشند. شیوهی جمع و جور کردن عضو تازه هم راه و روش خودش را دارد. راه اول این است که خیلی شرافتمندانه، هزار نفر را که میشناسی عضو گروه دیگری میکنی. راه دوم این است که با شایعهسازی درباره سلبریتیها و گذاشتن لینک «ادامه مطلب» در زیر عکسهای نامربوط، افراد را تشویق میکنی که به کانال دیگری بیایند. حالت سوم هم فروش عضو تقلبی یا اصطلاحا «ممبر فیک» است که با فروش چند مترسک ساختگی هیچ تفاوتی ندارد.» هژیر مافیزاده با همین روش حدود ۶۰ هزار عضو به دست آورد که خیلیهایشان مشتری نبودند و از راههای دیگری وارد کانال شده بودند که خیلی زود هم پریدند.
کمپین نتیجه ندارد
این روزها مدتی است که کمپینهای مختلفی برای اخلاق بهتر و رعایت حقوق شهروندی راه افتاده است. شاید مشهورترینشان کمپین «بین خطوط برانیم» باشد. هژیر منافیزاده اما این کمپینها را قبول ندارد و به جای ان معتقد است، ما باید همهچیز با به هم یادآوری کنیم. «اگر قرار باشد برای رانندگی ایرانی برچسب بسازیم تمام اطراف ماشینمان، شیشه و پنجره پر از برچسب میشود. بعد باید تمام خیابان را استیکر بچسبانیم و... . این مساله و مسایلی شبیه به آن با استیکر درست نمیشود. باید آن را در ذهنمان جا بیندازیم و این هم با تکرار و حتی رودروایستی به وجود میاید. مثلا الان خیلی از دوستان من وقتی میخواهند کار اشتباهی را انجام بدهند، جلوی خودشان را میگیرند و میگویند، فلانی! صدای تو در گوشمان بود و خجالت کشیدیم که از چراغ قرمز رد بشویم. دوستم تعریف میکرد، در خود انگلستان هم که سالهاست خیلی چیزها درست شده، در جاهایی مثل مترو نوشتهاند، «برای سهولت تردد از سمت راست حرکت کنید.» یعنی پیادهها هم با اینکه بابت راه رفتنشان جریمه نمیشوند اما بهتر است اصولی را رعایت کنند و این اصول را مدام به همدیگر یادآوری میکنند.»
وقتی سلبریتی شدم!
هژیر مافیزاده صدای خاصی دارد که شبیه امیرحسین رستمی، هنرپیشه تلویزیونی است. نوع کاری که میکرد و تعداد نسبتا زیاد اعضای کانالش هم مردم را به شک میانداخت که نکند، پای امیرحسین رستمی در میان باشد. به خصوص اینکه، هژیر همیشه در کانالش صدا منتشر میکرد و در ویدیوهایش تصویری وجود نداشت. «نوشته نمیگذاشتم چون به نظرم رسیده بود مردم نوشتههای طولانی تلگرامی را نمیخوانند. دلیلش این نبود که فکر کنم صدایم خوب است یا فن بیان بلد هستم. من در این مورد وسواس خاصی ندارم. بعضی وقتها متنهایم را مینویسم و گاهی بداهه حرف میزنم. اما چون صدایم در کانال بود همه فکر میکردند من امیرحسین رستمی هستم. بارها این موضوع را از من پرسیده بودند و هربار هم من میگفتم، کس دیگری هستم. حتی چندبار در کانال هم به این موضوع اشاره کردم اما خیلی از تازهواردان فکر میکردند که من هنرپیشه معروف هستم.»
این داستان در زمان مراسم خاکسپاری عباس کیارستمی برای او و امیرحسین رستمی دردسر آفرید. «بعد از خاکسپاری آقای کیارستمی، من با اشاره به صحبتهای استاد مهرجویی گفتم، چه خوب است که ما توهین نکنیم و... . این پست صوتی بارها دیده شد. عدهای آن را در کانال خودشان و به اسم امیرحسین رستمی منتشر کردند. کار آنقدر بالا گرفت که آقای رستمی ساعت ۵ بعدازظهر همان روز پستی در اینستاگرامش گذاشت و گفت که، آن حرفها را نزده اما چه کسی بود که این چیزها را باور کند؟ حالا همه باز شروع کرده بودند به این حرفها که، «چرا تکذیب میکنی؟ مگر ما چه گفتیم؟ نکند ترسیدی؟» در صورتی که آن بنده خدا روحش هم از این پست خبر نداشت.»
من پولدار نیستم
او هربار برای خریدن عضو کانالش چند صد هزار تومان هزینه میکرد. مجموع این هزینهها حالا به حدود ۵ میلیون تومان رسیده است. با این وجود، هژیر مافیزاده میگوید یک آدم عادی با سطح درآمد متوسط است. خودش در این باره میگوید: «راستش را بخواهید شاید اگر الان از من میخواستند که برای راه انداختن یک کانال ۵ میلیون تومان پول بدهم، شاید اینکار را نمیکردم چون من اینهمه پول ندارم اما واقعیت این است که وقتی برای چیزی هزینه میکنی، چون کم و تدریجی است، بزرگی آن مبلغ زیاد هم به چشم نمیآید. با این وجود حالا که به اینجا رسیدهام، دلم نمیآید کار را رها کنم. دوست دارم کار کانال را ادامه بدهم و جلو بروم. این که مردم حرفم را گوش میدهند برایم جالب است و مسوولیتم را زیاد میکنند. بارها پیش آمده که دوستانم به من گفتهاند، پسرمان حرف ما را گوش نمیکند. تو در کانالت نصحیتش کن تا بچهی خوبی باشد. آدم چطور میتواند چنین بازخوردهای مثبتی را نادیده بگیرد؟»
میخندد. دستی به ریشهای سیاه و سفیدش میکشد و میگوید: «دوست ندارم کاری را شروع کنم و آن را نیمهتمام بگذارم. شاید میشد آن ۵ میلیون تومان را نگه دارم و برای مسایل دیگری هزینه کنم اما اینکار را نکردم. خب ناراحت هم نیستم.»
هژیر مافیزاده تا به حال در کانالش تبلیغ نگذاشته و به همین دلیل هم کلی عضو در کانالش ماندهاند. او با همین شیوه به کارش ادامه میدهد اما برای شناخته شدن کانالش دست به روشهای دیگری میزند. «گروهی از آدمهای شناخته شدهای که دوست من بودند یا کارم را میشناختند، عضو کانال من هستند. یکی از مهمترینشان احمد حلت است که به نام مرد موفقیت ایران، او را میشناسند. او چند بار در پستهای مختلف اینترنتی از من تعریف کرد یا در همایشهایی که داشت، بدون هیچ مناسبت و مقدمهای مرا به مردم معرفی کرد. علیرام نورایی دوست دوران دانشگاه من است و بارها در پستهای اینستاگرامیاش به من لطفا داشته است.» او با کمک این افراد شناخته شده، اعضای کانالش را بیشتر میکند و با معرفی کسانی که با انجام دادن کارهای متفاوت، حال آدم را خوب میکنند، درآمدزایی میکند. «من از روز اول مجموعههایی را میشناختم که کاملا سلامت بودند و چون کارشان درست بود بدون اینکه بدانند، معرفی شان می کردم. مثلا یکی از گروههای گردشگری کویر را به خاطر نوآوریهای خاص و عجیبشان معرفی کردم یا شرکت دیگری هست که حدود ۱۰۰ هزار کیسه پارچهای را به رایگان در اختیار مردم میگذارد. من اینها را در کانالم معرفی میکنم و اگر دلشان بخواهد، میتوانند برای کانال من تبلیغ کنند. درآمدزایی برای کانال از نظر من این است که کانال پولش را خودش در بیاورد و به جیب من فشاری نیاید اما قاعدتا پولی برای خودم برنمیدارم چون نمیخواهم اعتماد مردم به کانال خاصم از بین برود.»
گزارش : اشکان خسروپور
کد مطلب: 61088